تاریخ : 1400,جمعه 19 شهريور18:31
کد خبر : 85227 - سرویس خبری : مسائل و مشکلات ایثارگران

پنبه رو زخمهام میذاشتم و خطو رها نمیکردم!



عباس همایی فر - جناب آقایی اوحدی.اول دعای خیر همه ای جانبازن پشت سرت هست.که از روزی امدی در این پست.مواوقات جانبازن رسیدگی شد بهش خدا در عوض بهت در همین دنیا هرآرزوی دارید.بهش برسید.بعد ازان من ۱۷سال سن داشتم که رفتم دواطلب جنگ از همان روزهای اول انداختن بنده را در واحد خمپاره ۱۲۰..درطول این مدت ۲۸ماه جنگ بودم که حالا مرخصی استراحت پزشکی کم کردن زدن حضور ۲۲ماه .در تمام عملیات های از سال ۶۵به بعد حضور فعال داشتم.ترکش های کوچک میخوردم به بهداری مراجعه نمیکردم پنبه می سوختم میزدم روی زخمایم ولی پشت خط نمیامدم.

شب موج انفجار در شلمچه وقتی عراق پاتک زد موج انفجار گرفت من را .زبانم گنگ شد.تا صبح حالت تهوع .و روانی داشتم.نیامدم بهداری.شیمیای عراق زد ماسک خودم را دادم به یکی از هم رزمانم خودم چپی را خیس کردم گذاشتم جلو دهانم تا رفتم ماسک برداشتم .دنبال درصد جانبازی نبودم .فکرم جنگ بود تمام .ولی در روزهای آخر در عملیات بیت المقدس ترکش هم به سرم هم مابچه پاهم را نابود کرد.موج انفجار هم گرفت.

من را که بچه ها انداختن بالا ماشین رساندنم به پشت خط.حالا شیمیای بداثر گذاشته روی بدنم .ریه داقون مغزم داقون مفصلهای بدنم خشک شده مشکل دارم در زندگی خیلی اعصابم خورده.خانم داره تا صبح کنارم زجر میکشد.

حداقل یک ماشین قسطی بهم بدین تا بتوانم جا بجا بشون دکتری بروم .اگر کمیسیون برگذار شود.برم درصدم ببرن بالا حق من ضایع شده خدای ان وقت جوان بودیم .دنبال درصد .نبودیم .حالا از کار افتاده شدم می دانم بدرم میخورده درصد بالا...خواهش میکنم من بچه هام بزرگ شدن .دستم خالی .نمی توانم دامادشون کنم یک پیکان قراضه دارم ..وسلام کمک به یک جانباز بکنید.

خداوند جوابش خواهد داد.من مجانی نمی خواهم نامه ای معرفی بهم بدن به نمایندگی از حقوق مان کم کنن.در شهرستان ها به جانبازان رسیدگی نمی کنن که هیچ دروغ به ما میگن حق مارا ضایع میکنن وسلام علیکم و رحمته الله .