فاش نیوز - طایفه "رئیسی" که از اشرار جنوب کرمان بودند، اولین طایفه ای هستند که در سال ۱۳۷۳ تسلیم حاج قاسم سلیمانی شدند، سلاح ها را تحویل دادند و از منطقه "کوه شاه" به رودبار جنوب مهاجرت کردند؛ و الان همگی به شغل زراعت و کشاورزی مشغول هستند.
"حامد سعادت" کارگردان فیلم "اماننامه" در گفت و گو با خبرنگار هنری ما، درباره موضوع فیلم مستندش گفت: مستند "امان نامه" به طایفه "رئیسی" که از اشرار جنوب کرمان بودند می پردازد. اینها اولین طایفه ای هستند که در سال ۱۳۷۳ تسلیم حاج قاسم سلیمانی شدند، سلاح ها را تحویل دادند و از منطقه "کوه شاه" به رودبار جنوب مهاجرت کردند. به این دلیل که سردار سلیمانی در قالب طرح "اسکان حلال" به اینها آب و زمین دادند و الان همگی به شغل زراعت و کشاورزی مشغول هستند.
سعادت دربارهی علت نامگذاری فیلم گفت: چون اینها تأمین و اماننامه بابت شرارت های گذشته شان گرفتند، به همین خاطر نام فیلم را "اماننامه" گذاشتیم. البته بین ۲ اسم مانده بودیم؛ امان نامه و قاسم آباد. نام محل روستای زندگی اینها قبلا "تاج آباد" بود و بعد به خاطر کمک های حاج قاسم به اینها، نام روستاشان را با اصرار و درخواست از فرمانداری "کهنوج"، به "قاسمآباد" تغییر می دهند.
وی در همین رابطه به درایت حاج قاسم در جذب این اشرار اشاره کرد و یادآور شد: از زمان رضاخان، حکومت مرکزی در این منطقه با شرارت ها و نا امنی این عشایر روبرو بود و بعد از انقلاب سفید، کشاورزی در آن منطقه از بین رفت و چون بن بست بود، ناخودآگاه به خاطر فقر و خشکسالی به سمت قاچاق مواد مخدر و آدمربایی رفته بودند. اینجا توسعهی نامتوازن در جنوب کرمان بیشتر خود را نشان می داد و سرمایهداران از اینجا خارج شده بودند و فقر نسل به نسل پیش آمده بود.
کارگردان فیلم "اماننامه" افزود: بعد از جنگ که فراغتی ایجاد می شود، تأمین امنیت جنوب کشور در دستور کار قرار می گیرد. دستور هم سرکوب بود. اما سردار شهید سلیمانی به واسطهی اینکه خودش از عشایر بود و مشکلات آنها را از نزدیک می دانست، یک مهلت ۱۰ روزه می دهد و می گوید از کوه به پایین بیایید و بجز آنهایی که حقالناس و خونی بر گردنشان هست، بقیه مورد عفو قرار می گیرند. سلاح ها را تحویل می دهند و زمین کشاورزی و آب در اختیار می گیرند. بیشتر از دو سال و نیم طول نمی کشد که تمامی اشرار آن منطقه به واسطهی گرفتن اماننامه به کار کشاورزی مشغول می شوند.
حامد سعادت ادامه داد: الان همان آدم ها، فرزندانی دارند در سنین ۳۰ تا ۴۰ سال که با معضل بیکاری روبرو هستند. خیلی ها قاچاق سوخت می کنند. به جای اینکه توسعه ادامهدار باشد، متوقف شده است. مشکل آب هم در حال حاضر معضل خیلی از نقاط کشور است. مشکل این است که با تغییر دولت ها، برنامه ها ادامه پیدا نمی کند. اما از نظر امنیت، آن منطقه امن است.
این مستندساز در مورد علت پرداختنش به این سوژه گفت: دو دلیل دارد که یکی از آن ها شخصی است. پدر من در سالهای ۶۸ تا ۷۲ در همان منطقه، چندصد هکتار زمین کشاورزی و دو حلقه چاه داشت. یک روز آمدند به ما گفتند باید رها کنید و بروید؛ آن هم زمین هایی را که زیر کِشت پرتقال و صیفی جات بود. این یک ناراحتی برای من بود. قرار بود مابازایی در جای دیگر توسط دولت داده شود که داده نشد. دیگر اینکه وقتی سردار سلیمانی شهید شد، با یکی از سرکرده های قدیمی اشرار آشنا شدم و وقتی قصه ها را برایم تعریف کرد، خیلی جالب بود. یک آرشیوی به دستم رسید و روی جزئیات این موضوع، تمرکز کردم و سوژه شکل گرفت.
وی در مورد مراحل ساخت و روند تولید گفت: ما یک پیشتولید سه ماهه داشتیم. یک پژوهش میدانی چند ساله ی قبلی هم برای دسترسی به آرشیو انجام دادم که بنیاد حفظ و نشر ارزش های دفاع مقدس در مرکز کرمان با من همکاری کردند. آدم ها را از قبل شناسایی کرده بودم. زمانی که سردار شهید سلیمانی زنده بودد، ۲ تا ۳ بار با ایشان صحبت کردم. این طرح را من به سیمای استان های کشور دادم و سریعا پذیرفته شد. ۲۸ روز فیلمبرداری داشتیم و حدود ۴ ماه تدوین و صداگذاری زمان برد.
این مستندساز جوان در مورد چالش هایی که زمان ساخت این مستند با آن روبرو بوده است گفت: بزرگترین چالشی که داشتم راضی کردن این اشرار برای روبرو شدن با دوربین بود. با اینکه حاضر به هرگونه همکاری بودند اما به خاطر سابقهی خودشان به عنوان پدر، نگران رد صلاحیت شدن فرزندانشان در امور مختلف بودند. ۱۵ روز زمان برد تا توانستم هفت نفر از اینها را راضی کنم؛ ضبط را که شروع کردیم خیلی های دیگر حدود ۳۰ نفر آمدند.
وی در مورد جای خالی چنین مستندهایی در سینمای کشور گفت: با تاکیدی که چند سال پیش حضرت آقا داشتند، سینمای مستند بسیار مهم و تاءثیرگذار است؛ چه برای آگاهی بخشی و چه برای حال و چه برای آینده از اهمیت برخوردار است. گفته می شود کشوری که سینمای مستند نداشته باشد، در آیندهی تاریخ نخواهد داشت. بسیاری از افتخارات سینمای ما در جهان توسط مستندسازان کسب شده است. فیلم مستند جایگاه ویژه ای در هنر و توسعه کشور دارد. حال، این دست آثار خیلی مهم است. مردم از خیلی از کارهای بزرگ سرداران ما اطلاعی ندارند. مستند وقتی به شکل درست و بی طرف ساخته شود خیلی هم طرفدار خواهد داشت و اساسا چرا ساخته نشود. نگاه های خودی و ناخودی و همینطور عدم حمایت ها و عدم در اختیار قرار دادن آرشیوهاست که مستندسازان را می رنجاند و یا بالعکس، دلگرم می کند. اگر من آرشیو بهتری در اختیار داشتم، فیلم قویتر و بهتری می ساختم. به طور نمونه، من صحنه ای را بازسازی کردم که اشرار تفنگ ها را روی دست می گیرند و می گویند الله اکبر، ما تسلیم نظام جمهوری اسلامی ایران هستیم. نگاه مدیریتی باید عوض و درها برای تولید این دست آثار بیشتر شود. تولید اینگونه آثار، امروز نیاز جامعه ماست که از داخل و خارج کشور سعی به دلسرد کردن مردم نسبت به نظام و کشور دارند.
کارگردان «اماننامه» در مورد کمبودهای سینمای مستند گفت: ما از نظر تامین مالی شدیدا در مضیقه هستیم. از نهادهای بالادستی، هزینه ای به این مراکز واریز نمی شود که مسئولان بخواهند در اختیار ما بگذارند. تجهیزات هم حرفه ای نیست. وقتی بودجه نباشد، مجبور هستید پروسه پیشتولید و تولید و پستولید فیلم را کوتاه تر کنید؛ تا مقرون به صرفهتر شود. در اختیار نداشتن بانک های اطلاعاتی و باز نبودن اینها برای کشف و بسط سوژه هم معضل دیگری است.
این مستندساز در اشاره به ویژگی های خاص این اثر که می تواند از چشم هیئت داوران پنهان نماند، خاطرنشان کرد: نخست جذابیت سوژهی این فیلم و دوم ریشهیابی و موشکافی و ریز شدن و پرداخت مفصلِ من بر درونمایهی موضوع و اتفاقات این فیلم، میتواند به چشم بیاید. هرکدام از دوستان و همکاران من که جایزه بگیرند، بنده خوشحال می شوم.
حامد سعادت درباره برگزاری جشنوارهی سینما حقیقت و تاثیر آن بر کار فیلمسازان گفت: بسیار جشنواره مهم و تنها جشنواره تخصصی مستند ماست. در دیده شدنِ چه فیلمساز و چه فیلم در جامعه بسیار تاءثیر داشته و خواهد داشت. امیدوارم بتوانیم تعاملمان با سینمای دنیا را بیشتر کنیم و فیلمهای خوب از دو طرف رد و بدل شود و همینطور حوزهی پخش را در خارج از کشور قویتر کنیم.
سعادت در بارهی برگزاری بخش آنلاین جشنواره گفت: بسیار مفید است. با وجود کرونا، تدبیر برگزاری آنلاین جشنواره توانست آن شور و شوق را همچنان حفظ کند. بسیاری از جشنواره های دنیا یا تعطیل و یا به همین شکل آنلاین برگزار شدند. نیاز سینمای مستند، دیده شدن است. ما به آن شکل سالن سینما در اختیارمان نیست؛ و امیدوارم اکران آنلاین فیلم های مستند، در طول سال هم ادامه پیدا کند و در اختیار مخاطبان قرار بگیرد. حتی به این صورت یک هزینهی ولو ناچیزِ فروش بلیط به فیلمساز کمک خواهد کرد.
او در پایان به تاثیر سینمای شهید آوینی اشاره کرد و گفت: آن روز موضوع کشور، جنگ بود و امروز در خیلی از بخش ها جنگ داریم که از جنگ فرهنگی تا جنگ اقتصادی و خیلی موارد دیگر را شامل می شود. اکثر شعارهای سال هم بر اساس همین جنگ هایی که بر ما تحمیل شده است انتخاب می شود. تمام جشنواره های دنیا رویکرد خود در سال های آینده را از همین الان اعلام می کنند. بخش شهید آوینی هم باید بروز شود که این گونه، پویاتر می شود. هم معرفی قهرمانان ما مهم است و هم موضوعات جنگی امروز ما از اهمیت برخوردار می باشد. من یک خواسته از مدیران سینمایی دارم و آن اینکه در تایید عملکرد آقای خزایی، رئیس سازمان سینمایی در معرفی هیئت امنای بنیاد سینمایی فارابی که بسیار به آن خوشبین هستم و مثبت است، این هیئت امنا در مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی هم شکل بگیرد. در همه جای دنیا و حتی هالیوود، در کنار سرگرمی، ابزار جنگ نرم آمریکا یک بخش مهم فیلمهای آنها را شامل می شود. اگر می خواهیم مقابله کنیم، باید آدمهای صاحب سیاست و قدرت و البته آشنا با سینما داشته باشیم که قطعا اتفاق خوبی در سینما و برای کشور در منطقه و دنیا خواهد بود. سیاست و اقتصاد جزء جدایی ناپذیر سینماست و باید صنایع هم وارد سینما شوند.
پانزدهمین جشنواره سینما حقیقت ۱۸ تا ۲۵ آذرماه در تهران برگزار گردید..
| گزارش و گفت و گو از: تورج اردشیرینیا
| عکس از: الهام سادات روئین تن