تاریخ : 1400,چهارشنبه 01 دي18:30
کد خبر : 87459 - سرویس خبری : مقاله و یادداشت

نسل جوان ایرانی و نقش آفرینی فعال در جهان نو


نسل جوان ایرانی و نقش آفرینی فعال در جهان نو

عدم تعامل درست با تکنیکِ نوآور؛ می تواند ویرانگرِ مرام و منش ایرانی باشد...

سید مهدی حسینی

فاش نیوز - با فراهم شدن زمینه ی تکوین یک جهان شبکه ای، تکنولوژی با شتابی فزاینده در سیر تکاملی رسیدن به مرحلۀ عالی تر خود؛ به صورتی تمام عیار بر همه ی جنبه های زندگی روزمره سلطه یافت. انقلاب الکترونیک و انتقال آنی امواج؛ پدیده ای را به وجود آورد که در آن تمام فرهنگ ها موزائیک وار در کنار یکدیگر جای گرفتند و در فضای مابین خود، حوزه های ترکیب و اختلاط فرهنگی ایجاد کردند.

 امر دیجیتال بیش از همه، زندگی روزمره ی نسل نوظهور را دستخوش تغییر کرده است. اصولا چرا باید دل نگران و ذهن مشغولِ نوجوانان و جوانان بود؟ روزآمدترین پاسخ این است که جوانیِ این نسل، در دنیای دائما در حال تغییر و آشفته سپری می شود؛ این موضوع حداقل از دو جنبه قابل تامل است:

  اولا : دو پدیده ی تکنیک زدگی و مجازی سازی با تثبیت جایگاه خود؛ بر سرنوشت امروز و تاریخ فردای این نسل سایه افکنده است.

  ثانیا : دیجیتالیسمِ فاقد ضوابط اخلاقی؛ هرگونه سنت و آداب را به دور افکنده، و نسل جوان را به دلیل اقتضائات سنی به ویژه در امور مربوط به ادب و احکام و تربیت، به خسارت های ناگفتنی دچار ساخته است.

 در عصر جدید، شناسایی مرز باریک موجود بین عرصه ی سیاسی با حیطه ی اجتماعی، به سادگی امکان پذیر نیست. همین امر، نیاز به خبرگان سیاسی با ویژگی های ذیل را ضروری ساخته است:

- آگاهی از قواعد بازی در جهان مجازی؛

 -  شناختِ درست پیچیدگی های امر سیاست؛

- جلب اعتماد آحاد جامعه به ویژه نسل نوجوان و جوان؛

 فقدان این شروط، ضمن تحمیل هزینه ی فرصت؛ راهِ به انحطاط رفتن جوانان که مهمترین سرمایه ی اجتماعی هستند را هموار خواهد کرد. برای پرتو افکنی بر این موضوع، ناگزیر باید به تمثیل روی آورد:

زنبور عسل در ساختن کندو؛ ماهرترین معماران را نیز به  تحیُّر واداشته است؛ اما آنچه بدترین معمار را از بهترین زنبور عسل ممتاز می کند، این است که معمارِ کار کشته ابتدا ساختمانش را پیش از آنکه در واقعیت بنا کند، در تخیل ساخته و جنبه های داخلی و بیرونی و حسن و عیب آن را به دقت ارزیابی کرده است.

فرضیه:

الف: برای نخستین بار در حیات زیسته، دیجیتالیسم با عیان کردن امور مربوط به قلمرو خصوصیِ مربوط به خانواده؛ مرز حریم و حیا را شکست.  هرگاه رفتار قرار داده شده در هاله ای از حجب و حیا، از مستوری بدر آید و در انظار عموم نمایش داده شود؛ می میرد و از بین می رود.

ب: نسل جدید، دیگر با بنای استوار و سفت و سخت پیشین روبرو نیست؛ بلکه با یک چهارچوب درهم شکسته و ویران شده ی حاصل از امتزاجِ جهانِ واقعی و جهانِ مجازی روبرو شده است. 

ج:  اکنون جاذبه ی سحرآمیز جهان مجازی؛ جهان واقعی را بدل به افسانه کرده است. پدیداری نوعی شاکله ی رفتاری خاص در بخشی از جوانان، بیشتر به خواب و خیال می ماند؛ یعنی نه واقعی است و نه مجازی و هم واقعی و هم مجازی.

از مهم ترین رویدادهای جامعه ی ایران در قرن پیشین هجری شمسی، وقوع جنگ تحمیلی است. یکی از نکاتی که عظمت دفاع مقدس را پدیدار می کند، آوردنِ آرمانِ زیبایی شناسی توسط جوانان ایرانی به آوردگاهِ رزم بود.

دلیرمردان ایرانی که امروز دوستان منصف و دشمنان دانا، شیفته ی آوازه ی رزمشان شده اند؛ ارزش ها و میراثی را که به شکل یک کلیت به نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران به ارث رسیده بود، عزتمندانه حفظ کردند و تداوم بخشیدند.

به نظر می رسد اکنون که سرو خوش قامت انقلاب، در آغاز دهه ی پنجم از بالندگی قرار دارد؛ هنوز بخشی از نسل جدید از جمله فرزندان برخی جاماندگان از کاروان شهدا و همرزمان آنها نیز در مواردی آگاهی درستی از چگونگی حفظ این میراث غنی ندارند. این امر حداقل دو دلیل دارد:

  • در نبود نظام تعلیم و تربیت مناسب؛ نسل وب در معرض بمباران احساسات هیجان انگیز، وسوسه ها، تهدیدات و اطلاعات درست و نادرست قرار گرفته است.
  • دیجیتالیسم از رهگذر خلاء ناشی از کژ رفتاری و بد کارکردی برخی از متولیان امر سیاست و فرهنگ؛ در ذهنیّت نسل نوظهور نوعی حس بی اعتمادی را القاء کرده است.

عدم تعامل درست با تکنیکِ نوآور؛ می تواند ویرانگرِ مرام و منش ایرانی باشد. یکی از بزرگترین دشواری های راهبرد اشتباه؛ روی کار آوردن دولتی سیاست پیشه است که ممکن است با الفبای امر سیاست نیز بیگانه باشد.

 نقش آفرینی به جا و به موقع جوانانِ ملتِ امام حسین(ع) که موحدانه و متواضعانه عشق به ذات اقدس الهی و ارادت و تسلیم به وی را با وضوی خون به نمایش گذاشتند؛ به جهان فهماند که اگر حفظ ایران و عمل به احکام اسلام ممکن نباشد مگر با شهادت آنها؛ با غسل شهادت، کتاب راهگشای پیروزی خون بر شمشیر در تاریخ قدسی را بر اساس اقتضاء این زمان و در این مکان؛ قرائت خواهند کرد. 

این غیرتمندان تاکید داشتند که ما می رویم تا در جامعه ی ایران اسلامی مرزهای حریم و حیا و ادب و احکام حفظ شود و به آموزه های دین عمل گردد. به راستی که به قول « حلاج »، نماز عشق دو رکعت است که وضوی آن درست نیاید الا به خون.

 بدیهی است که این نقشه ی راه، همواره باید پیش چشم اجتماع باشد؛ چرا که بهای پرداخته شده، سخت گران بود. اکنون جوانان ملتی با تمدن کهن که از میراثی غنی برخوردار است؛ عزم خود را جزم کرده اند که در جهان مجازی نیز نفش فعال خود را در پاسداری از مرز حریم و حیا و آرمان های تاریخ قدسی ایفا کنند. 

  هرچند بی نظمی های اجتماعیِ حاصل از بیکاری، تورم، توزیع نابرابر فرصت های شغلی و تجمع و تکثر ثروت کشور، در دست اقلیتی معدود موسوم به آقازاده؛ در ذهنیت نسل نوظهور جامعه ی ایران اسلامی، نوعی اعتراض و احساس از خودبیگانگی ایجاد می کند.

 اما علیرغم همه ی مشکلات؛ ملت ایران دارای یک روح است. از حیث مطالعات اندیشه ورزی، دو مقوله ی ملت و روح پشت و روی یک سکه اند. میراث غنی و روح جمعی، باعث شده تا اقوم و گروه های مختلف؛ زیر یک پرچم و یک نام به زندگی مشترک خود ادامه دهند.

 این درست است که انسان اندیشه ورز، به پیشرفت های فنی و تکنولولوژی دست یافته است اما در دنیای شوریده ی کنونی روند تمدن سطحی مانده و دارای پوسته ی نازکی است؛ در زیر پوسته ی ظاهری امر دیجیتال، حیوانی وحشی خفته است. باید کوشید تا حد امکان این حیوان را رام و اهلی کرد.

به راستی که برخی پیشرفت های تکنولوژی، آرامش و آسایش بشری را به باد داده اند. هر ابداع تکنیکی باید مفید بودنش را برای کل جامعه ی بشری ثابت کند؛ جهان مشاهده کرد که دستیابی به بمب اتمی معنای جنگ و ضوابط اخلاقی وابسته به آن را دگرگون کرد. دیروز حادثه ی چرنوبیل در شوروی سابق و بوپال هند و حلبچه ی عراق؛ و امروز فرو ریختن مرزهای حریم و حیا؛ داغ ننگ را تا ابد بر پیشانی تکنولوژی کوبیدند.

 

 نتیجه گیری:

 امروز و در آغاز دهه ی توفانی اول از قرن پانزدهم هجری شمسی، به دلایل قابل بحث از جمله بی اعتقادی و ریاکاری و انحطاط و کژ کارکردی برخی سیاست پیشگان و متولیان امور فرهنگی؛ حتی بخشی از فرزندان از جنگ برگشتگان که امروز نسل نوظهور جامعه ی ایران را تشکیل می دهند، آرمان های پدرانشان را نیز زیر سئوال می برند.

 نسل جوان ایرانی قادر است طرحی نو در اندازد و در روزگار در حال تغییر و تحول؛ ایفای نقش کند و به عنصری مولد در عرصه و روند تمدن سازی تبدیل شود. بازسازیِ اعتمادی که از القائات فضای مجازی شدیدا به مخاطره افتاده و فهم نیازهای نسل نوظهور؛ کاربردی ترین راهکار است.

پیش از این مسائل ضروری و منطق درونی و معنای کنش و واکنش جوانان ایرانی در زندگی خانوادگی؛ از رهگذر عرف و محراب و منبر، به آنها یاد داده می شد؛ نظام تعلیم و تربیت نیز جنبه های علمی و اثرات اجتماعی آن را می آموخت، امروزه این نقش را تمام و کمال، جهانِ مجازیِ پر ادعا تصرف کرده است.

نتایج تحقیات کیفی و یافته های میدانی نشان می دهد که اگر جامعه ای دچار غم معاش و بیرحمانه شدن زندگی روزمره شود، از فضیلت فاصله می گیرد و رذایلی چون بی اعتقاد ی و دروغگویی و ریاکاری و چاپلوسی و بی غیرتی و... رواج می یابد.

 هر چند از تحقیقات پیمایشی در این خصوص خبری نیست؛ اما با تآملی در کلان روال جاری، از آنجا که کامل ترین بیانِ سیاسیِ روح در دولت یافت می شود؛ بنابراین انگشت اتهام به سوی برخی سیاست پیشگان دو تابعیتی که بر دوش سوداگران بازار اندیشه و به اصطلاح نون به نرخ روزخورها سوار شده اند، می چرخد.

 سخن آخر اینکه نسل جوان ایرانی به شکلی ابتکار آمیز به باز تعریف؛ تلفیق و بازسازی مناسبات خود با مقوله ی زمان و مکان دست می زند؛ ضروری است که ساختار سیاسی و اجتماعی، اقتضائاتِ پویایی و بالندگی او را تمام و کمال و درخور شآن و سلیقه ی جوان غیرتمند ایرانی فراهم کند؛ در غیر این صورت احتمال بحرانی پیچیده و فاجعه ای فرهنگی داده می شود. برای شنیدن صدای مهیب این انفجار! گوش های نامحرمان از هم اکنون تیز شده است.

| جانباز دکتر سیدمهدی حسینی