تاریخ : 1401,دوشنبه 15 فروردين17:05
کد خبر : 89366 - سرویس خبری : مقاله و یادداشت

ماه مبارک رمضان؛ تأملی نظری بر زمان قدسی و ساعت مکانیکی


ماه مبارک رمضان؛ تأملی نظری بر زمان قدسی و ساعت مکانیکی

جنابِ عشق را جایگه بالاتر از عقل است! وجدان اگر بر پایه ی دلیل و خرد ورزی شکل بگیرد، مطمئن ترین راه کشف حقیقت در تلاش های انسانی است.

سید مهدی حسینی

فاش نیوز - جنابِ عشق را جایگه بالاتر از عقل است! وجدان اگر بر پایه ی دلیل و خرد ورزی شکل بگیرد، مطمئن ترین راه کشف حقیقت در تلاش های انسانی است. زیرا تنفس در فضای پرسش های ابدی درباره ی معنا و هدف زندگی؛ اصلی ترین وجه تمایز آدمیزاد از سایر موجودات است.

از ویژگی های دنیای امروز آزادای بی حد و مرز و افسار گسیخته و مخاطب های پر شمارِ ره گم کرده است؛ در چنین جهانی:

  •   کوشش های معنوی روح ممکن است از تکامل بازبایستد؛
  •  بر روی احساس مذهبی بیش از همه گرد فراموشی بنشیند؛

پژوهشگران، هدف اصلی جامعه شناسی را حل مسئله ی سامان دانسته اند؛ یعنی همان چیزی که نظام را با وجود منافع گوناگونی که همه را علیه همه می راند؛ یکپارچه نگه می دارد.

در اینجا دین نیز به عنوان نیروی اجتماعی طراز اول:

  •  نقشه ی راه زندگانی را تنظیم می کند؛
  • زمینه ی شکوفایی اندیشه را فراهم می کند؛
  •  سلامت و امنیت روان را تضمین می کند؛

اساسا باور به مشیت الهی باعث پویایی و اطمینان به آینده و زنده نگه داشتن امید می شود؛ از این روست که «آدمی در مقابل کمالِ خردمندیِ خداوند به ستایش می افتد.»

از حیث تاریخ اندیشه، در نامه ی تنسر می خوانیم که دین و مُلک هر دو از یک شکم زاده شده اند. یونانیان نیز مفهوم  شهر (پولیس ) را آمیخته ای از سیاست و مذهب توصیف می کردند؛ در عصر حاضر نیز:

  •   الکسیس کارل با اعلام نیایش به مثابه کشش روح به سوی کانون غیرمادی جهان؛ می گوید: بسیار ضروری است که معنویت را دو باره احیا کنیم و رونق بخشیم.
  •  اینشتین که مذهبی می اندیشد، و دارای احساسی مذهبی گونه است، این احساس را شاه فنر همه ی تحقیقات علمی می داند.

 مفروض نوشتار حاضر از این قرار است: می توان با مطالعه و کنکاش در تاریخ قدسی؛ چرایی و چگونگی بسیاری از مسائل و رویدادهای امروز را تبیین کرد. ساختارهای اجتماعی و شاکله ی رفتاریِ مبتنی بر جهان بینی ادیان ابراهیمی، همانند سکه هایی هستند که هر چند در لحظه ای تاریخی به ضرب رسیده اند ولی ذوب شدنی نیستند و در طی قرون و اعصار موجودیت خود را حفظ می کنند.

زمانِ معادی و قدسی که در تمام آناتِ زندگی اهل ایمان ساری و جاری است، ضمن قاعده مندیِ فعالیت جمعیِ آنها؛ بیانگر تکرار آن فعالیت ها نیز می باشد.

 

فرضیه:

الف: فاجعه ی تکنیکِ به ظاهر برتر، نسل نو ظهور را با دو خطر بنیادین مواجه ساخت؛

  •  دستگاهی از اندیشه ها و اعمالی را که هیچ دخلی به دین ندارند دینی بنامد؛
  •  ار کنار امور واقع دینی بگذرد بدون آنکه بتواند سرشت راستین آنها را بشناسد؛

ب:  سراب فضای مجازی که سرشار از آمیختگی و آلودگی نیز می باشد؛ بیشترِ مخاطبان خود را از میان نوجوانان و جوانان برگزیده؛ به طوری که به آن با دیدی تکریمی نگاه می کنند و انگار در آن ذوب شده اند!

ج:  از حیث منطقی؛ باور، ارزش و عقیده از مباحث مربوط به تصورات هستند. تصدیق این امورذهنی؛ در برهوت آگاهی مبتنی بر دیجیتالیسم، کار متولیان را دچار مشکل کرده است.

 

علم؛ شکلی از شعور اجتماعی و نمایانگر دستگاهی از آگاهی است که در بستر زمان و مکان رشد و نمو یافته و از رهگذر تجربه ها ی عملی و ارزیابی های متعدد؛ در حال هرچه دقیق تر شدن است.

 با پدیداری اصطلاح غیر دقیق و بحث برانگیز مدرنیته؛ به تدریج روایات الهی و آسمانی در مورد سرشت انسان و اقتضاعات زندگی او جای خود را به روایات کلانِ غیر دینی و یا علمی داد و این تغییر با نماد هزاره جدید و فضای مجازی شتابی غیر قابل محاسبه یافته است.

 در برخی از  احادیث از قول رسول اکرم (ص) آمده یک ساعت تفکر معرفت افزا و تعالی بخشِ روح؛ از هفتاد سال عبادت برتر دانسته شده است، ( نقل به مضمون ). همواره اهل ایمان ماه مبارک رمضان را فرصتی مغتنم برای چنین تفکری می دانند.

 روح حاکم بر این روایت ناظر بر زمان معادی و قدسی است. این زمان کیفی است و با ساعت مکانیکیِ مچی! که نمایانگر بازی گردش ایام است و همه ی واحدهای آن ( سال، ماه، هفته، روز و ...،) قابل انطباق به اعداد بوده و علمی و منطقی است، اشتراک لفظی دارد.

 بنا بر زمان معادی و قدسی از روز ازل همه ی چرخ های نظام هستی به منظم ترین وجه ممکن می چرخند! و تا ابد با دقتی خارج از درک و فهم آدمیزاد امر زندگانی را تنظیم می کنند.

 به نظر می رسد تبدیل این امر کیفی به یک امر کمّیِ مبتنی بر عدد و رقم و جمع و تفریق از سوی برخی وعاظ جوانتر در جعبه ی جادو، امروزه نوعی کج سلیقه ای باشد؛ تأکید بر تمایز این دو مفهوم مهم است. به بیان دورکیم «چنین برداشتی به هیچ دردی نخواهد خورد و حتی چیزی که اندیشه بدان بیاویزد، نخواهد داشت. »

  این برداشت، به قول تاملینسون « هنگام عبور یک پرواز بین المللی از آسمان عربستان سعودی، [با] اعلام مهماندار که در طول پرواز برفراز حریم هوایی این کشور نوشیدن مشروبات الکلی در هواپیما ممنوع است. ( جهانی شدن و فرهنگ، ص، 18)» نیز دیده می شود:

دلایل قوی باید و معنوی

نه رگ های گردن به حجت قوی

برآن صد هزار آفرین کاین بگفت

حق تلخ بین تا چه شیرین بگفت

 اختراع ساعت مکانیکی، عامل مهمِ انتقال جامعه ی سنتی به جامعه ی مدرن بود. زمان سنجی که بر مبنای زمان اجتماعی مصنوعی کار می‌کرد و اتفاقا یکی از مهمترین دست آوردهای تکنیک بودکه ادراک انسان را از مقوله ی فهم زمان متحول کرد ...

 این کشف؛ نقشی بسزا در محاسبه ی دقیق زمان و نظم دهی به تلاش معاش داشت، و ابزار تغییر بنیادین در صورت بندی دانایی شد تا در نهایت مقدمات مراحل جهش علم از دهه های اولیه ی قرن بیستم فراهم شود:

  •  دست یابی به اتو ماسیون 1930،
  •  جهش های علمی در دهه های رشد 50-70،  
  • گذر از میکرو الکترونیک  و ورود به جهان دیجیتال 1990،
  • تداوم شتاب حیرت انگیز نوآوری در زمینه ی دانش دیجیتال 2022

با اندکی تسامح می توان سیستم اتوماسیون که « وحشت ناشی از بیکاری» را از بین برد نقطه ی عطف عصر  پرتلاطم و بحران الکترونیک، نامید.

هر چند تکنیک، « کششِ هوشمندانه ی مغز بشری و فعالیت دماغی او را به خستگی اندام ها، مبدل ساخت»؛ اما  نتیجه ی تلاش برای  امتزاج و تبدیل  سه انرژیِ:

  • عقلانی؛
  •  فنی؛
  • فیزیکی؛

در کارخانه هایی تمام اتوماتیک، امروز تکامل یافته ترین شکل میوه ای که از 1954 با تولید رایانه ی دیجیتالی بر شاخه های پرثمر درخت دانش روئید؛ را بسان جغجغه ی آرخیتاس! در دستان نسل وب قرار داد ه است.

 این ابزار که بر مبنای کار بیست و چهار ساعته تنظیم شده است:

-   با قداست زدایی از آموزه های دینی، نماز را ورزش؛ وضو را پاکی و بهداشت؛ و روزه را رژیم غدایی توصیف می کتد و با انحلال روایت های موجود! هر جهش معنوی را واپس می زند؛

- با حل مشکل مفت سوار بر ماشین دسیسه ی وب، نسل نو ظهور را به سمت نوع تازه و دلبخواهانه از سامان اجتماعی می کشاند؛

 -  از رهگذر شالوده شکنی از تجارب هزاران ساله ی انسان از حریم و حیا، زندگی نوجوانان و جوانان را می بلعد؛

این تحول به هیچ روی برای نسل های پیشین قابل تصور نبود. در ابتدا هدف از اختراع ساعت، تنظیم اوقات هفتگانه  مراسم عبادی کلیسا بود؛ اما چه کسی می توانست پیش بینی کند سرانجام کاربرد آن چه تآثیری بر زندگی بشر خواهد گذاشت و چگونه کار و تلاش معاش را از قید زمان و مکان رها خواهد ساخت.

اصحاب کلیسا هرگز به ذهنشان هم خطور نمی کرد که با اختراع ساعت، علاوه بر تنظیم زمان برنامه ی عبادت و نماز، زمان معاملات و حتی معامله و خرید و فروش انسان ( برده داری مدرن ) تنظیم و هماهنگ می شود.

 جامعه ی سیاسی یک تکاپوی انسانی هدفمند و مخلوق آگاهی بشر است که به منظور به انجام رساندن هدف مهم و عملی تشکیل و اداره می شود. بشر در بهشت عدن زندگی نمی کند  که هر چیزی را که آرزو کرد، بلافاصله برایش آماده شود! بقا و پیشرفت در گرو کار و کوشش است؛ و شرط ضروری بقا و پیشرفت یعنی امنیت اجتماعی روانی جامعه ی سیاسی را اندیشه ها ی قدسی و آموزه های دینی تضمین کرده اند.

نتیجه گیری:

رشد و نفوذ حیرت انگیز فضای مجازی به تمام جنبه های زندگی روزمره ی نسل نو ظهور، در حال جانشین کردن عقل ابزاری به جای عقل فطری و زدودن باور به مشیت الهی و زوال اجتماعیِ آموزه های وحیانی است! حتی تولد یک نوزاد نیز دیگر مشیت الهی محسوب نمی شود بلکه صرفا به عنوان فرصتی برای جشن و سرور زندگی به آن نگریسته می شود ...

از مهم ترین نتایج آب رفتن دنیا و بازشدن پای کره ی زمین به اطاق نشیمن می توان به موارد ذیل اشاره کرد:

  •   سیطره یافتن تصویر بر کلان روایت!
  •  افسون زدایی از امور قدسی!
  • دادن کُد اشتباه به متولیان امور!

 ناتوانی منابع رسمی آگاهی بخشی در فهم عمیق و ارزیابی دقیق از پیامدهای کلان روال درحال وقوع نیز مزید بر علت شد تا در مواردی روح بلند پروازِ نوجوان و جوان ایرانی راه نابودی را در پیش بگیرد.

 فهم هر چه دقیق تر چرایی و چگونگی کارکردِ تابوشکنانه ی جهان مجازی؛ با تآمل و تدّبر بیشتر در موارد ذیل میّسَر است :

  • تمایز معنایی و مفهومی زمان معادی و قدسی با تقویم که ضمن قاعده مندی فعالیت های جمعی بیانگر تکرار این فعالیت ها است؛
  • عدم تبیین علمی دستورات و آموزه های دینی منطبق با مقتضیات امروز؛
  • دسترسی نسل نوظهور به منابع اغلب تحریف شده ی کلیسای گوگل؛

اینکه چرا و چگونه اینطور شد خارج از این مقال است؛ اما حداقل می توان به یکی دو زمینه پرتویی افکند:

  • پروژه ی انسانی شدن آثارِ هنری در عصر باز تولیدپذیری تکنیکی بویژه در زمینه ی فیلم و سینما؛
  • کژ کارکردی و ندانم کاری و بی مسؤلیتی برخی از متولیان امور قتصادی و فرهنگی و اجتماعی و سیاسی؛ و نا آشنایی با مقتضیات زمان و عدم تبیین علمیِ آموزه های دینی؛

 

سخن آخر:

جهانِ کوچکِ جامعه ی سیاسی/ دینی؛ بسانِ یک نمایش؛ برای شهروندان؛ با توجه به زمان معادی و قدسی تعیین نقش می کند. فراگرد این نقش آفرینی به تدریج در ذهن اعضای جامعه نهادینه می شود تا از هدف های بزرگتر جهان اجتماعی حمایت کنند؛ این فرایند به شکل ذیل صورتنبدی شده است:

  •  سوگند وفاداری به پرچم و تعهد به آن؛
  •  خواندن سرود ملی در مدارس و آغاز مراسم متنوع رسمی،
  •  ضرورت ادای احترام به بنیانگذاران جامعه ی سیاسی و قدرشناسی؛ 

شرطی کردن از راه آموزش رسمی توسط خانواده و مدرسه، سپس مراکز آموزش عالی در بسیاری از کشورها امری مرسوم است و  به قول گالبرایت « با قوت تمام اعتقاداتی بوجود می آورد که [فرد] اعمال قدرت را جایز می داند. از همان بدو ورود به مدرسه به کودک یاد می دهند که  احترام به قدرت پدرو مادر  و معلم و اطاعت از قانون واجب، احکامِ حکومت حکمِ عقل، و قبول رهبری کاری درست و پسندیده است.( آناتومی قدرت،ص، 34 ) .»

 

| جانباز دکتر سید مهدی حسینی