کد ملی 3839561698 (فرزند شهید)- خدمت جناب آقای دکتر قاضی زاده گرامی و همکاران دلسوز و زحمتکش بنیاد شهید
سر و کله و قلب و روده ی هر انسان فلسفی منطقی دیندار و با خدا از این همه تبعیض و ناعدالتی حق خوری ظلم و پارتی بازی و باند بازی منفجر شده و آتیش می گیرد.
آن هم کجا؟ بنیاد شهید. جائی که خانواده ها جان و جسم و روح و روان عزیزانشان را تقدیم آب و خاک و انقلاب کردند تا از این دست مشکلات و گرفتاری ها کمتری داشته باشند؛ نه اینکه از همه ی ادارات و ارگان ها بیشتر مشکل و گرفتاری و بدبختی و ناراحتی و غم و غصه داشته باشیم.
به قبلی ها و مسئولان هر چه گفتیم، به در بسته خوردیم و گوش هیچ مسئولی بدهکار نبود. محض رضای خدا بیشتر کنترل بکنید. در سطوح خیلی بالا نظارت و پیگیری بفرمائید. به خانواده ی شهدا و ایثارگران رسیدگی کنید و مشکلات و ناراحتی هایشان دغدغه مسئولان باشد و نه فقط رفع تکلیف.
اینجانب ایوب قادری فرزند شهیدی هستم از استان کردستان، شهرستان سنندج. دارای مشکلات و ناراحتی های بی شمار شغلی و خانوادگی و اقتصادی می باشم. من در بهمن ماه سال ۱۳۸۸با مدرک کارشناسی رشته مشاوره توسط بنیاد شهید کردستان مجبور به استخدام در زندان سنندج ( کانون اصلاح و تربیت ) شدم.
کار و شغل بنده شیفتی و تماس مستقیم با زندانیان جرائم سنگین میباشد و در خط مقدم خطرات و بیماری ها و تهدیدها به سر می برم. تا آنجا که به کرات این قشر رنج دیده که با بی مهری تمام و کمال مسئولان بنیادشهید در زندان به حال خود رها شده، تهدید و بی احترامی و تخریب شده است.
سیزده سال است که دارم انواع و اقسام مشکلات روحی و روانی و جسمی و عاطفی (از قبیل شب نخوابی و استرس بیش از اندازه و تنش و پر خاشگری با زندانیان و بی مهری و بی احترامی مسئولین زندان) و اقتصادی (بی پولی و نداشتن مسکن ) را تجربه و با آن دست و پنجه نرم می کنم. به حدی که واقعا از نظر روحی و روانی و جسمی افسرده و درمانده و ناتوان شده ام و تحت هیچ شرایطی انگیزه و روحیه ای برای ادامه ی کار و امرار معاش در کانون اصلاح و تربیت ندارم.
جناب آقای دکتر قاضی زاده
به خداوندی خدا قسم بارها و بارها از جانب زندانیان مورد اهانت و فحاشی ناموسی قرار گرفته ام و دلسرد و بی روح شدم و بالطبع آن در مسائل و امورات زندگی شخصی و خانوادگی به مشکلات جدی و اساسی تبدیل شده است.
دوست دارم و تقاضامندم و خواهشمندم زمینه ملاقات حضوری با مسئولان ذیربط را سهل و آسان کنید تا مشکلات و گرفتاری ها و دغدغه و غم و غصه آحاد جامعه راحت به گوش مسئولین رسانیده شود و اینهمه مانع و مراتب اداری برداشته و حذف شود و لذا با توجه به قانون و تبصره و ماده واحدهای قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در مورد تکریم شهدا و ایثارگران و امورات استخدامیشان تا آنجا که این حقیر اطلاع داشته باشم، باید در کار و شغلی متناسب با روحیاتشان به کار گرفته و پذیرش شوند، نه با زور و اجبار و ظلم و حق خوری.
هر بار که مدیران محترم کل وقت بنیاد شهید استان و شهرستان و زندان های استان ملاقات نموده و طرح درخواست و تقاضا نموده ام، با پاسخ های غیرمنطقی و دور از عقل و استدلال برخورد کرده و توجهی نشده است.
با استعانت از خداوند متعال و التماس عاجزانه از محضر عالی استدعا دارم دستورات لازم و شایسته را جهت انتقال اینجانب به استانداری و یا بنیاد شهید استان (ستاد مرکزی) مبذول فرمایند.
با تشکر و سپاس و خدا قوت
۱۹ / ۲ / ۱۴۰۱