تاریخ : 1401,چهارشنبه 04 خرداد12:39
کد خبر : 90303 - سرویس خبری : مقاله و یادداشت

نسلی را که هم شاه را بیرون کرد و هم خرمشهر را آزاد، چه کسی تربیت کرد؟



نسلی را که هم شاه را بیرون کرد و هم خرمشهر را آزاد، چه کسی تربیت کرد؟

افرادِ به شدت وفادار به رژیم شاهنشاهی مثل ارتشبد اویسی، ارتشبد آریانا، سرلشکر پالیزبان، افسران فراری ارتش شاهنشاهی و ساواک، به دامان صدام حسین خبیث‏‌ترین دشمن ایرانیان پناه بردند و یکی از عوامل اصلی تحریک صدام برای حمله به ایران همین‌ها بودند.

 تقریبا هر سال با فرارسیدن سالگرد حماسه آزادسازی خرمشهر که به نماد غرور و عزت ملی ایرانیان تبدیل شده است، برخی رسانه‏‌های معاند با نظام جمهوری اسلامی که انتساب این حماسه غرورانگیز را به نظام اسلامی برنمی‏‌تابند، می‏‌کوشند القا کنند که این جوانانِ دست پرورده‏‌ی رژیم شاهنشاهی بودند که خرمشهر و دیگر مناطق اشغالی را از لوث وجود قوای متجاوز بعثی آزاد کردند. این‏گونه تحلیل‏‌ها صرفاً تولد و بزرگ شدن در دوران حکومت پهلوی را مبنای چنین ادعایی قرار می‏‌دهند، بدون توجه به این امر که اگر صرفاً تولد و بزرگ شدن در دوران شاهنشاهی را ملاک قرار دهیم، به همین منوال می‏‌توانیم استدلال کنیم که جوانانی که شاه تربیت کرده بود، حکومت خود وی و رژیم شاهنشاهی را سرنگون کردند که در واقع به نوعی نقض غرض خودِ آنان محسوب شده و چنین ادعا و استدلالی را در کل از مبنای نظری، ویران می‏‌سازد. با وجود این و به منظور پاسخگویی مبنایی و مستدل‌‏تر به این ادعا، در مطلب حاضر تلاش می‏‌شود با بررسی سیستم آموزشی، تربیتی و ارزشی حکومت شاهنشاهی و از سوی دیگر نظام اعتقادی رزمندگان ایرانی دوران دفاع مقدس (فاتحان خرمشهر) و نسبت سنجی میان این دو مقوله، بی‏‌پایگی این ادعا به طور منطقی و مستدل نشان داده شود.

سیستم تربیتی، فرهنگی و ارزشی حکومت شاهنشاهی

در حالی که رضاخان پهلوی در ابتدا و قبل از رسیدن به پادشاهی و نیز در سال‏‌های نخست سلطنت، سعی داشت خود را با اعتقادات اسلامی قاطبه ملت ایران، همسو نشان دهد، پس از تثبیت جایگاه خود به مبارزه تمام عیار با مبانی ارزشی و احکام دین اسلام روی آورد و کشف حجاب بانوان و ممنوعیت عزاداری سالار شهیدان، مهم‏ترین نمادهای این رویکرد دین‏‌ستیزانه بود. در دوران پهلوی دوم، این خط سیرِ دین‏‌زدایی و باستان‏‌گرایی افراطی و غرب‏گرایی، نظام‏‌مندتر و با جدیت بیشتری دنبال شد. تاسیس مراکزی همانند کاخ جوانان، برگزاری مراسم‏‌هایی مثل جشن‏‌های فرهنگ و هنر، جشن‏‌های دو هزار و پانصد ساله، تغییر تاریخ هجری شمسی به تاریخ شاهنشاهی، گسترش عشرت‏‌کده‏‌ها و مراکز فحشا و عیاشی، کنسرت‏‌های مبتذل شبانه و... که نمادهای عینی سیستم فرهنگی، آموزشی و تربیتی حکومت شاهنشاهی بودند، در عین حال درونمایه ارزشی این سیستم تربیتی یعنی دین‏‌ستیزی، غرب‏‌زدگی، مادی‏‌گرایی، لذت‏‌طلبی و به بیان دقیق‏‌تر دنیامحوری و دنیاپرستی را به طور آشکار نمایان می‏‌سازد.

نظام اعتقادی رزمندگان ایرانی

حتی یک نگاه کلی به اسامی فرماندهان شهید دوران دفاع مقدس (صیاد شیرازی، باکری، خرازی، همت، زین‌‏الدین و ...) و شرح زندگی و وصیت‏‌نامه شهیدان نشان می‏‌دهد که این فرماندهان جوان و همچنین اکثریت قریب به اتفاق رزمندگان دوران دفاع مقدس که دوران نوجوانی و گاه جوانی خود را در دوره حکومت شاهنشاهی سپری کرده بودند، نه تنها هیچ‏گونه سنخیتی با برنامه‏‌های فرهنگی و سیستم آموزشی حکومت پهلوی از قبیل کاخ جوانان، جشن فرهنگ و هنر، عشرت‏‌کده‏‌ها و ... نداشتند، بلکه در همان دوران پهلوی نیز در خط مقدم مبارزه با این جریان فکری غرب‏‌گرا و دنیامحور بودند. این نوجوانان و جوانان با فاصله گرفتن از مراکز فرهنگی و آموزه‏‌های تربیتی حکومت پهلوی؛ در مساجد، حسینیه‏‌ها، هیئت‏‌های مذهبی و تحت تاثیر و ارشاد روحانیون، کعبه آمال خود را در احکام و آموزه‏‌های دین مبین اسلام جستجو می‏‌کردند. بسیاری از فاتحان خرمشهر به ویژه فرماندهان جوان دوران دفاع مقدس، به دلیل انزجار از سیستم آموزشی و ارزش‏‌های فرهنگی و تربیتی رژیم شاهنشاهی، با پیوستن به گروه‏‌های مبارز اسلامی، راه خود را از هر جهت به ویژه از منظر چارچوب فکری، عقیدتی، سبک زندگی و ارزش‏‌ها، از حکومت وقت جدا کردند و با پیوستن به حلقه‏‌های روحانیت مبارز به نمایندگی از امام شهیدان خمینی کبیر(ره)، در جریان نهضت ضد شاهنشاهی و پیروزی انقلاب اسلامی، نقش بی‏‌بدیلی ایفا کردند.

نکته مهمی که در این میان نباید از آن غافل شد، رهبری متعالی امام خمینی(ره) بود که به عنوان یک مرجع دینی و نیز رهبر سیاسی چه در دوران نهضت ضد شاهنشاهی و چه در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی به ویژه در دوران دشوار و حساس جنگ، با دَم مسیحایی خود تحول عمیق روحی و معنوی در نوجوانان و جوانان ایرانی ایجاد کردند و با بیان و گفتار و کردار خود، رزمندگان را بسیج کرده و به آنها معنا و هویت بخشیده و یک چشم‌انداز الهام‌بخش به آنان عرضه کردند که موجب به تحرک واداشتن و آماده‌سازی رزمندگان برای فداکاری به منظور دفاع از اهداف عالی اسلامی و ملی می‌شد.

دست‌‏پروردگان حکومت شاهنشاهی

گفتنی است افرادی که تحت تاثیر سیستم آموزشی و تربیتی شاهنشاهی بودند، در قبال تجاوز ارتش بعثی به خاک میهن، به چند دسته تقسیم شدند؛ عده‏‌ای از آنها که با پیروزی انقلاب اسلامی، نظام  عقیدتی جدیدی را حاکم بر کشور می‏‌دیدند، راه خروج از کشور را در پیش گرفته بودند و حتی با آغاز تهاجم ارتش بعث به ایران، بدون توجه به اشغال بخشی از خاک وطن و حضور قوای اشغالگر در وطن مادری، با سرعت بیشتری به سوی فرنگ شتافتند و در آنجا زندگی آرام و بی‏‌دغدغه‏ خود را ادامه دادند. عده‏‌ای دیگر از این افراد هم که در کشور باقی ماندند، نه تنها هیچ حضوری در جبهه‏‌های جنگ علیه ارتش متجاوز نداشتند، بلکه حتی در پشت جبهه نیز، کوچک‏ترین کمک و پشتیبانی مادی و معنوی را حتی با اعطای یک ریال، سرودن یک بیت شعر، نواختن یک قطعه موسیقی حماسی و ... از رزمندگان وطن دریغ کردند. تاریک‏‌ترین وجه عملکرد دست‌پروردگان حکومت پهلوی  و سرسخت‏‌ترین باورمندان به مبانی فکری و ارزش‏‌های فرهنگی شاهنشاهی، خیانت برخی از آنان به میهن بود؛ در دوران قبل از آغاز جنگ، عده‌‏ای از این افرادِ به شدت وفادار به رژیم شاهنشاهی همانند ارتشبد اویسی، ارتشبد آریانا، سرلشکر پالیزبان، تعداد بسیار معدودی از افسران فراری ارتش شاهنشاهی و نیروهای ساواک، به دامان صدام حسین خبیث‏‌ترین دشمن ایرانیان پناه بردند و یکی از عوامل اصلی تحریک صدام برای حمله به ایران همین افراد بودند که حتی اطلاعات نظامی کشور خود را نیز در اختیار خصمِ دون قرار دادند و بعدها نیز به شیوه‏‌های گوناگون از جمله جاسوسی، شنود اطلاعاتی و حتی بازجویی و شکنجه رزمندگان اسیر ایرانی، با خدمت به دشمن میهن، خیانت خود به وطن را به نهایت رساندند.

فاتحان خرمشهر؛ شیفتگان مکتب جهاد و شهادت

پژوهش‏‌های متعدد[1] نشان می‏‌دهد که مبانی دین مبین اسلام به ویژه آموزه‏‌های قیام عاشورا درونمایه اصلی فکری و ارزش‏‌های محوری رزمندگان دوران دفاع مقدس را تشکیل می‏‌دهد. رزمندگان در دوران دفاع مقدس، با باور راسخ به این مبانی عقیدتی و الهام گرفتن از ارزش‏‌های عاشورای حسینی، سختی‏‌های راهِ جنگی نابرابر را به جان خریدند و به دفاع از دین و خاک و کیان مملکت خویش پرداختند.

سیستم آموزشی و تربیتی حکومت پهلوی که مبتنی بر مادی‏‌گرایی، لذت‏‌طلبی، عیش و عشرت و دنیامحوری بود، در تضاد کامل با پذیرش سختی‏‌های جنگ و جهاد و مبارزه قرار داشت؛ و فقط آموزه‏‌های دین اسلام و مکتب عاشورا می‏‌توانست الهام بخش روحیه جهاد و شهادت‏‌طلبی در اذهان نوجوانان و جوانانی باشد که با حضور در مساجد، حسینیه‏‌ها و هیئت‏‌های دینی، این آموزه‏‌ها را در خود درونی ساخته بودند.

بررسی مختصر و نسبت سنجی کلی بین سیستم آموزشی، فرهنگی و تربیتی حکومت شاهنشاهی با نظام عقیدتی و فکری رزمندگان ایرانی نشان می‏‌دهد که در دوران دفاع مقدس، رزمندگان ایرانی از اقوام و اقشار مختلف و حتی ادیان و مذاهب گوناگون (ادیان توحیدی اسلام، زرتشتی، مسیحی و کلیمی و مذاهب شیعه و سنی) با اعتقاد به آموزه محوری توحید و یکتاپرستی و زندگی اخروی، فریضه جهاد، شهادت‏‌طلبی و تأسی به حماسه عاشورا (که مورد احترام همه ایرانیان اعم از مسلمان و غیرمسلمان است)، به دفاع از تمامیت ارضی و آزادسازی و حفظ سرزمین‏‌های ایران و صیانت از حیثیت و شرافت و عزت ملی پرداختند. در این بین، سیستم آموزشی و تربیتی حکومت شاهنشاهی به دلیل ویژگی‏‌های خاص خود از جمله دنیامحوری و لذت‏‌طلبی، به هیچ وجه از ظرفیت لازم برای الهام‌بخشی به افراد برای تحمل سختی‏‌های مبارزه و بذل جان و پذیرش شهادت و جانبازی و اسارت، برخوردار نبود و در عین حال، پرورش یافتگان آن سیستم تربیتی با ترکِ وطن، سکوت، کناره‏گیری و بی‏توجهی به تجاوز بیگانه و در مواردی خدمت به دشمنِ خبیث و در نتیجه خیانت به کشور خود، کارنامه سیاهی در قبال تجاوز ارتش بعثی به وطن مادری دارند.

در این میان تنها آموزه‏‌های اسلام شیعی که نظام معنایی رزمندگان ایرانی را تشکیل می‏‌داد، از این توان برخوردار بود که رزمندگان ایرانی را به پذیرش سختی‏‌های جهاد و مبارزه و یک جنگِ دشوار و نابرابر آماده سازد؛ به بیانی دیگر، الگوی نبرد عاشورایی که نوجوانان و جوانان ایرانی در مساجد، حسینیه‏‌ها و هیئت‏‌های مذهبی از روحانیون مبارز و مجاهد آموختند و به آن خو گرفتند، موجب شد رزمندگان ایرانی تحت تاثیر تحول روحی و معنوی که دَم مسیحایی امام خمینی(ره) در آنها پدید آورده بود، با شجاعت و بی‏‌باکی و بدون ترس از خطرها و آسیب‏‌ها و بدون هراس از مرگ، قدم در میدان‏‌های مهیب، دشوار، طاقت‏‌فرسا و مخاطره‏‌آمیز نبرد بگذارند و ضمن آزادسازی خاک میهن از لوث وجود اشغالگران، عزتی ماندگار و شکوهی جاودان برای خود و میهن اسلامی‏شان کسب کنند.

یادداشت از دکتر یعقوب نعمتی - پژوهشگر دفاع مقدس

پی‌نوشت:


برای نمونه رجوع شود به کتاب "قدرت متعالی؛ الگوی قدرت جمهوری اسلامی ایران در دوران دفاع مقدس"، یعقوب نعمتی وروجنی، تهران: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، 1399، صص 358 تا 385.

 


منبع : tasnimnews خبرگزاری تسنیم