تاریخ : 1401,دوشنبه 30 خرداد14:26
کد خبر : 90891 - سرویس خبری : باغ بهشت

بلدچی!



 حاج احمد (متوسّلیان) سر صحبت را باز کرد: «نگفتی توی خط چه کار می‌کردی؟» «اولش کنار قبضه خمپاره بودم‌، بعدش آموزش دیده‌بانی دیدم و دیده‌بان شدم. وقت عملیات...» کارهایم را که شمردم حاج احمد فقط گوش می‌داد، اما اسم گشت و شناسایی را که آوردم سرش را چرخاند.دستش را روی شانه‌ام ‌انداخت و گفت: «یک بلد چی باید اول خودش را بشناسد بعد خدای خودش را و بعد مسیر رسیدن به مقصد را. آن‌وقت می‌تواند دست دیگران را بگیرد و راه را از چاه نشان بدهد. شاه کلید توفیق در عملیات‌ها دست بلد چی‌هاست. آنها باید گردان‌های پیاده را از دل معبر و میدان مین عبور بدهند و برسانند بالای سر دشمن‌، اما باید قبل از این کار‌، با دشمنِ نفس مبارزه کنن و از میدان تعلّقات بگذرند. آن وقت می‌توانند گردان‌ها را آن گونه که باید هدایت کنند و فکر می‌کنم تو بتوانی بلد چی خوبی باشی.
(حمید حسام‌، وقتی مهتاب گم شد، خاطرات علی خوش‌لفظ‌


منبع : کیهان