تاریخ : 1401,چهارشنبه 26 مرداد14:45
کد خبر : 92421 - سرویس خبری : گزارش و گفت و گو

همایش سراسری "الماس های درخشان برگزارشد/تصاویر


همایش سراسری

ما مردم و دولت یادمان نرفته شما چه زحماتی را متحمل شده اید. شاید حس و حال شما را درک نکرده باشیم و در این موقعیت قرار نگرفته باشیم، اما عظمت زحمات شما را درک کرده و از مردانگی و مجاهدات شما و از خانواده‌ های شما...

فاش نیوز - به مناسبت سالروز بازگشت سرافرازانه آزادگان به میهن اسلامی،  همایش سراسری "الماس های رخشان" با حضور  "قاضی زاده هاشمی" رییس بنیادشهید و امور ایثارگران، "اصحاب کریمی" مدیرکل بنیادشهید و امور ایثارگران تهران بزرگ و جمعی از آزادگان استان تهران و شهرستان های تابعه به همراه خانواده هایشان، پیش از ظهر 25مردادماه در سالن اجتماعات دهکده نشاط برگزارشد.
به گزارش خبرنگار ما، سید امیرحسین قاضی زاده هاشمی در این همایش گفت: اگر در اسارت به آزادگان سخت گذشته، به خانواده های آنها نیز سخت گذشته است؛ چرا که خانواده های آنها نمی دانستند عزیزان آنها شهید شده و یا زنده هستند. بنده در این مدت ده ماه که افتخار خدمت در بنیاد را داشته ام با مادران شهیدی رو به رو شده ام که پیکر پاک شهیدشان پس از 30 سال بازنگشته و یا تفحص و شناسایی نشده است و پس از سال ها منتظر و نگران عزیزشان هستند.


 وی در ادامه گفت: کسانی که در جنگ تحمیلی اسیر شدند به نوعی انتخاب شده بودند؛ چون تحمل سختی های اسارت توسط هر کسی امکان ندارد و حتی در دوران اسارت از عقاید خودشان دست برنداشتند و این نشان از آزادگی آنها دارد و یکی از فرهیخته ترین قشرهای ایثارگران، آزادگان هستند که در عرصه های مختلف حضور فعال و در مدیریت کشور نقش اساسی دارند.
معاون رییس جمهور همچنین اضافه کرد: اولین اسرایی که پیام مکتب حسینی را به مردم رسانده‌اند حضرت زینب(س) و امام سجاد(ع) بودند. اگرچه به ظاهر این افراد در دست دشمن اسیر بودند اما در اسارت تبدیل به رسانه شدند و پیامی تاریخی به مردمی که در شهر هلهله می کردند رساندند.
قاضی زاده هاشمی خطاب به آزادگان حاضر در همایش نیز اظهار داشت: ما مردم و دولت یادمان نرفته شما چه زحماتی را متحمل شده اید. شاید حس و حال شما را درک نکرده باشیم و در این موقعیت قرار نگرفته باشیم، اما عظمت زحمات شما را درک کرده و از مردانگی و مجاهدات شما و از خانواده‌ های شما که قبل و پس از اسارت همراه شما بودند سپاسگزاری می ‌کنیم.
رییس بنیادشهید و امور ایثارگران در پایان صحبت هایش گفت: شما آزادگان مکتب و فکر حسینی را در جامعه به نمایش گذاشتید و امیدوار هستم که خدای رحمان به درجات شما بیفزاید و عاقبت ما ختم به خیر شود.

در ادامه همایش "الماس های درخشان"، "اصحاب کریمی" مدیرکل بنیادشهید و امور ایثارگران به نقل خاطره ای از دوست و همرزم شهید خود پرداخت که بسیار تاثیرگذار بود.
وی بیان کرد: من اهل منطقه خزانه هستم و آزاده شهید "حسین پیراینده" همکلاسی و همرزم من بود. او در کودکی پدرش را از دست داد و با مادرش زندگی می کرد و ارادت زیادی هم به محضر سیدالشهدا(ع) داشت. او در دوران جنگ به اسارت بعثی ها درآمد و سال 69 که بحث تبادل اسرا مطرح شد، بنده مسوولیت تخلیه اسرا را در تهران برعهده داشتم. در فرودگاه تهران مستقر بودم و با مرز ارتباط داشتم و همین طور هم دنبال حسین می گشتم و وضعیت را پیگیری می کردم. از دوستان آزده سراغ حسین را گرفتم که گفتند او هم آماده بازگشت به ایران است. وقتی هواپیمای اسرا از کرمانشاه به فرودگاه تهران آمد تعداد زیادی از اسرا را دیدم که روی باند فرودگاه ایستاده اند و تکان نمی خورند و روی بازوهایشان سیاه بسته اند. جریان را که سوال کردم گفتند موقع تبادل یکی از رفقای ما را به شهادت رساندند و خواسته شان این بود که با خانواده این شهید دیدار کنند. آنها لباس خونی حسین را درحالی آورده بودند که خون روی آن هنوز تازه بود. از دوستان خواستیم درباره نحوه شهادت او بگویند که گفتند به نقطه ای که منافقین و بعثی ها ایستاده بودند که رسیدیم روی یک سمت لباس حسین "السلام علیک یا اباعبدالله" و سمت دیگرش عکس حضرت امام(ره) بود. به حسین گفتند یا به این اسم و یا به این عکس توهین کن. اما حسین به حرفشان گوش نداده و با آنها درگیر شد. آنها هم گلوله ای بر سر حسین شلیک کردند؛ و حسین درحالی که در چند قدمی آزادی بود به شهادت رسید.

وی در ادامه این خاطر شنیدنی گفت: پس از 15 سال قرار شد تا پیکر حسین را تبادل کنند. آنها قبر حسین را بازکرده و دیده بودند پیکر پس از 15 سال هیچ تغییری نکرده و صورت و محاسن حسین تازه بود. اول فکر کرده بودند اشتباه کرده اند؛ اما بعد از بررسی دیدند پیکر متعلق به حسین است. آنها پیکر را چند روزی زیر آفتاب گذاشته بودند؛ باز هم اتفاقی بر این پیکر نیفتاده بود. آب آهک بر روی پیکر ریختند. باز هم پیکر تغییری نکرد و به ناچار پیکر حسین را سوزانده بودند. ما زمانی که به فرودگاه رفتیم تا پیکر را تحویل بگیریم، دست روی تابوت که گذاشتم، به دوستانم گفتم به گمانم اشتباه شده. تابوت خیلی سنگین است. پیکر را به معراج الشهدا بردیم و دیدیم پیکر شهید هنوز تازه است و فقط صورتش کمی سوخته و جالب آن که هنوز از جای گلوله خون می آمد.
 پیکر او سه روز در تهران تشییع شد و من هر شب در معراج شهدا کفن حسین را عوض می کردم؛ چون کفن پر از خون می شد. حتی روزی که می خواستیم حسین را در قبر بگذاریم دیدیم کفن خونی است و باز قبل از خاک‌سپاری کفن او را عوض کردیم و او را در قبر گذاشتیم. حسین گریه کن "ابا عبدالله" بود. او از اعتقاداتش دفاع کرد. به خاطر امام ایستاد  و امام حسین(ع) هم اینگونه به او توجه کرد.

خاطره گویی آزاده سرافراز "فرهاد محبی"، اجرای نماهنگ های مختلف به مناسبت بازگشت آزادگان به میهن اسلامی و همچنین مرثیه سرایی در سوگ سید و سالار شهیدان، حضرت اباعبدالله الحسین(ع) پایان بخش این همایش بود.

 

صنوبر محمدی