تاریخ : 1401,شنبه 12 شهريور05:37
کد خبر : 92822 - سرویس خبری : مسائل و مشکلات ایثارگران

قابل توجه بنیادشهید اصفهان

شکایت از یک کار غیراخلاقی در بنیاد


شکایت از یک کار غیراخلاقی در بنیاد

از وقتی که پستی به یکی از مسئولین واگذار شد، آن مسئول باید در قبال پستی که گرفته تعهد داشته باشد...

جانباز اعصاب و روان(اصفهان) - از وقتی که پستی به یکی از مسئولین واگذار شد، آن مسئول باید در قبال پستی که گرفته تعهد داشته باشد. ولی جای بسی تاسف است که بعضی از مسئولین وقتی به پست یا مقامی می رسند، خودشان را ارباب مردم حساب کنند و غافلند از اینکه این پست و مقام ها ماندنی نیست زیرا اگر ماندنی بود، به شما نمی رسید!

چرا بنیاد شهید و امور ایثارگران پاسخگوی شکایت جانبازان نیست؟ آیا این عزیزان برای دفاع از این آب و خاک، جسم و روح دوران جوانی شان را فدا نکردند؟

چرا بعد از این همه سال هنوز باید در گوشه و کنار این کشور، صدها جانباز بی‌نام و نشانی باشند که به دلیل مفقودی پرونده‌شان در نهایت فقر و تنگدستی، در فقیرترین مناطق و حاشیه شهرها، گاه در خانه های متروکه و بدون یک ریال درآمد، زندگی را سپری کنند؟!

 عزیزانی که این روزها، سال های پایانی عمر خود را سپری می نمایند. چرا پس از گذشت این همه سال قانون، تبصره و ماده ای نباشد که به کمک این دلاورمردان بی‌نام‌ونشان بیاید؟ شاید جنگ به ظاهر تمام شده باشد ولی جنگ مبارزه با شرایط سخت جسمی و روحی و شاید داخل خانواده جانباز اعصاب روان ادامه دارد؛ زیرا جانبازی که امروز بالای شصت سال سن دارد، با کوچکترین ناراحتی از خود واکنش نشان داده و ناخواسته شروع به پرخاشگری می کند و حتی طی گذران این سال ها، ناراحتی های روحی و روانی جانباز باعث شده تا دیگر افراد خانواده نیز به ناملایمات روانی گرفتار شوند!

این حقیر خود یکی از صدها جانبازی می باشم که به دلیل مفقود شدن پرونده ام، حتی از داشتن یک دفترچه درمانی محروم بوده ام.

حالا پس از گذشت نزدیک به چهل سال و پس از چندین بار رفتن و آمدن، موفق به تشکیل پرونده ام نشده ام و لذا دست به دامن دفتر مقام معظم رهبری شده ام. با همکاری دفتر حضرت آقا پرونده ام پیدا شد و در تاریخ یازدهم مهر ۹۹ به انضمام صورت‌سانحه، پرونده ام به ایثارگران(ارتش) لویزان ارسال شد. نزدیک به دو سال طول کشید و دو بار هم در کمیسیون پزشکی شرکت کردم که طبق قانون ماده ۱۲۰ نیروهای مسلح با ۱۲ درصد جانبازی اعصاب و روان و ده درصد هم از کار افتادگی بابت صدمات وارده در دوران اسارت، پرونده ام را به بنیاد محل سکونتم در ورامین ارسال نمودند. اگر چه درصدی که برایم تعیین نموده اند، به هیچ عنوان قابل قبول نیست.

از آنجا که طی ابن همه سال تحمل درد و رنج نموده ام، دیگر اعتراضی به درصد کمیسیون نکردم و بالاخره خلاصه پرونده به بنیاد مرکز ارسال شد. ولی با کمال تاسف پرونده ام را احراز نکردند!

بنیاد مرکز دلیل احراز نشدن درصد جانبازی ام را اسارت کمتر از سه ماه عنوان کرده و لذا به کمیسیون ماده ۱۶ شکایت بردم که به چه دلیل پرونده ام را بنیاد احراز نکرده؛ زیرا اثبات جانبازی اینجانب بسته به پرونده اسارتم می باشد. در هنگام درگیری، دچار موج‌گرفتگی شدم و در زمان اسارت یخ‌زدگی که باعث شده پس از این همه سال هنوز با نسیمی، تمام بدنم دچار لرز و درد بشود.

اگر فرزند یکی را چند روز گروگان بگیرند، آیا تا آخر عمر اثر روحی - روانی آن از ذهن آن فرد پاک خواهد شد؟

 نمی دانم از کدامین درد بگویم!

جالب اینجاست که هم‌خدمتی‌ام که باهم اسیر شده و با هم آزاد شدیم و با هم در کمیسیون شرکت کردیم، پرونده ایشان احراز شده ولی پرونده من احراز نشده است. چند بار شکایت زدم به چه دلیل پرونده ایشان احراز شده ولی پرونده من احراز نشده... بنده خدا از اصفهان زنگ زد گفت، پرونده مرا هم صفر کردند!

درخواستم از مسئولین محترم بنیاد این است: من که نگفتم پرونده هم خدمتیم را باطل کنید. آخر چرا پرونده آن بنده خدا را ابطال کردید؟ بخدا قسم این کار شایسته نیست. من اگر می دانستم شکایت من باعث می شود پرونده ایشان هم بسته بشود به خدا که شکایتی نمی کردم.

الان هم حاضرم از جانبازی خودم بگذرم ولی جانبازی ایشان را احراز کنید.

پرونده هم خدمتیم به نام ولی‌الله ممبینی کربکندی

فرزند حسین

با شماره ملی: ۶۶۰۹۵۵۱۲۳۵ بنیاد اصفهان

* جلال خزایی