فاش نیوز - هشت سال دفاع مقدس تکلیف قلمرو سرزمین اراده و عشق را یک بار برای همیشه روشن کرد و شرایطی فراهم کرد که مردم ایران در دنیای پرتلاطم کنونی با آسودگی بیشتری از منافع ملی و ثمرات امنیت و آرامش بهرهمند شوند.
بر این مبنا همواره کلید واژههایی چون "مرز"، حدود، ثغو و سرحدّات و ... همواره ابزار ادبیات پُرپندار و حاوی دوگانهی مجزاکردن و متصلکردن بوده و در اندیشهورزیِ ایرانی و اسلامی دارای قدرت تصوری توصیفناپذیر است.
قلمرو حاکمیت کشورها (واحدهای بنیادین و بازیگران کلیدی صحنهی جهانی) که امروزه بر روی نقشه و به دقت ترسیم شده مولود شرایط بعد از جنگ دوم جهانی است...
علوم اجتماعی در ایران بر بنیاد امنیت و آرامشی استوار شده که بنای آن را نسل جنگ پی افکنده است. به دلیل آمیختگی امر اجتماعی با نیروهای فرهنگی، ضروری است دفاع مقدس بر پایهی دانش روانشناسی اجتماعی و فرهنگ عمومی نیز واکاوی شود.
دو مزیت واکاوی دفاع مقدس با رهیافت و روش علمی عبارت از شفافیت منطق درونی حماسهآفرینی در نسل جنگ و رفع شک و شبههی حاصل از نوعی خودشیفتگی در نسل وب است.
تأکید بر واکاوی علمی از این رو حائز اهمیت است که برخی نوچهرهها، به قول «لایون» در «کولاژ فرهنگی جدید (بریدن و کنارهم قراردادن اشیاء متفاوت) با نوعی آشفتگیِ شهرفرنگی» در چرایی و چگونگی این امر عظیم شبهه میافکنند.
بر این اساس نقشِ بود و نمودِ خصال خویشتن در تأمین منافع ملی و جایگاه دو احساس بنیادین انفکاک یا تمایز "دیگری" از هویت خودی و اتصال یا یگانگی و وصل و پیوستگی درونی است و میتوان آن را از رهگذر منطق درجهان اجتماعی (جامعه و فرهنگ) نشان داد.
هرچند مفهوم چندپهلو و پرابهام منافع ملی تابع مقتضیات زمان است، اما با هر نظرگاهی تأمین امنیت و حفاظت از هویت فیزیکی (سرزمینی) و فرهنگی اصلیترین نیاز برای تحقق آن میباشد.
فرضیه:
الف: نسل وب به آسانی تحت تأثیر معنادار« تبلیغات پروردهی پیگیر و انگیزههای غیرعقلانی» قرار دارد.
ب: ترسیم نقشهی راه زندگی نوجوانان و جوانان به دست «دنیای تصویر محورِ سر برآورده از ویرانههای جنبش روشنگری» افتاده است.
ج: نوع عجیبی از صورتبندی دانایی (نخواندن و نیاندیشیدن) به شهروندان جهان مجازی القاء میشود.
نتیجهی تحرکات دولتهای منطقهی خلیج فارس پس از خلاء ایجاد شده از سقوط حکومت ناروای طاغوت و خدشه بر«دکترین ژاندارمی منطقه» تهاجم نیروهای عراقی به خاک ایران بود.
اگر چه آمریکا که تازه از قدرت مبانی اندیشهی دینی آگاه شده بود دست به دسیسهچینیِ خطرناک و پرهزینه علیه نهال نوپای انقلاب اسلامی زد، اما منطق درونیِ آن را نمیفهمید..
اما مدت زمان زیادی نگذشت که جهان مشاهده کرد که معمار انقلاب چگونه از رهگذر تاریخ قدسی با تقویت قدرت ملی و بالابردن روحیهی ملی و ظرفیت درونی جامعه و فرهنگ؛ "ماهیچههای روحِ جامعه را ورز داد و بر قلبها حکم راند."
چنانکه عالِم در بنیادهای علم سیاست، صفحهی 77 نگاشته پژوهشگران سیاسی به کمک روانشناسی اجتماعی، افکار عمومی را بررسی و " نوسان آونگ" [رویداد های] آینده را پیش بینی می کنند.
از این منظر مسئلهی دفاع مقدس نقشی محوری در هر کوششی برای ترسیم نمودار تغییر سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دارد... به لحاظ نظری آینهی دفاع مقدس زمینههای بینظیری از شاکلهی رفتاریِ مبتنی برخداباوری و روابط روح و بدن و ... را برای پژوهشگران روانشناسی اجتماعی فراهم میکند.
پس از ارسطو اولین علاقهمند به مباحث مرتبط با روح و روان دکارت بود. شیرین کردن کام مخاطبان نکتهسنج و آگاه با جرعهای از اندیشهی او خالی از لطف نیست و فرضهای شکاکان حقیقت استوار "میاندیشم پس هستم" را نمی تواند متزلزل کند.
علیرغم عقل و دانایی ساعت (چرخ و فنر) میزان اوقات را درستتر از انسان نشان میدهد. دکارت در 1646 نوشت «بیتردید معنی آمدن پرستوها در فصل بهار این است که آنها هم مثل ساعت کار میکنند. (کار؛ اینترنت با مغز ما چه می کند؟ص105)»
"علم" باخوانش دکارتی یعنی معلومی کاملا یقینی که جای شک و شبهه نسبت به آن در ذهن باقی نباشد؛ (فروغی، سیرحکمت در اروپا،ج1ص165)
بر اساس این چارچوبِ تحلیلی چرایی و چگونگی نقش دفاع مقدس در آسودگی و امنیت و آرامش مردم ایران در جهان پر آشوبِ کنونی پدیدار میشود. بیتردید بیان درستِ منطق درونیِ تطابق و سازواری موجود، بین واقعیت منطقی و اعتبار تجربی بافت رابطهی مرید و مرادی در نسل جنگ و خط بطلان کشیدن بردیدگاهِ باریکِ خودمحور می تواند یقین را به جای شک و شبهه در نسل وب که شعور سیاسیاش در فضای دلبستگی به نوعی خاص از آزادیخواهی شکل میگیرد، بنشاند.
بهراستی که به منظور فهم هرچه دقیقتر و درستتر پدیداری وضع اجتماعی نوین، شنیدنِ ساز کوک شده با امر دیجیتالیسم قلدر هماکنون نیازمند یاری علوم اجتماعی هستیم.
بر این اساس برای کارگشایی؛ استعارهی از دو اندیشمند مسائل اجتماعی مطالبی را وام می گیریم. اما قبل از پرداختن به ابتکار هوشمندانهی این دو جامعه پژوهِ اهل ذوق توضیح دو مطلب ضروری به نظر می رسد:
1- "امر روابط انسانی" دَم دستترین ابزار در مطالعات علوم انسانی است. انسان بیش از خردمندِ منطقی بودن، مخلوق اراده و عشق است و در درون هر آدمیزاده دنیایی از عظمت و زیبایی نهفته و در انتظار ظهور و بروز به سر میبرد...
2- مغز انسان زایندهی اندیشه و اندیشیدن است و هرکس می تواند این موهبت الهی را رشد دهد. کارآمدترین رهیافت و روش برای تجلی این رشد عبارت از خوداندیشی و خودارزیابی است. اما فرایند این رشد را غول اینترنت (شبکهی بیمرکز و آموزگارِ بدی) با چالش روبرو کرده است.
مفهوم «ریزوم» که از گیاهشناسی به مباحث علوم اجتماعی وارد شده است اشاره به گیاهانی مثل زنجبیل دارد که رشدی افقی دارند و با ایجاد گیاه جدید سطحی ناپیوسته و نامحدود دارند.
گیاهانی مثل زنجبیل بدون عمق و فاقد مرکزِ کنترل کننده هستند و اگر قطعهای از آنها جدا کاشته شود نیز قابلیت خودتکثیری دارد.. بر این اساس، شباهت ماشین دسیسهی وب به این ویژگیها، صاحب نظرانِ مسائل اجتماعی را دچار اضطراب کرده است.
البته سیاستپژوهان منصف و آزاداندیش همواره با صدای بلند اعلام کردهاند که خواستِ جامعهی سیاسی که در اشارهی اصل 57 قانون اساسی ایران به «ولایت مطلقهی امر و امامت امت» تجلی یافته است، مبانی دقیقی را برای زندگی همراه با آسایش و امنیت فراهم می کند.
بنابر این مهمترین پیامد اجتماعیِ فهم این نکته و در چارچوب سایبان قدسی و حکومتداری دینی دولت جمهوری اسلامی افزایش قدرت ملی و امید به آینده است.
در همین راستا چنانکه بشیریه خاطرنشان ساخته است: « ... معالوصف دولت اسلامی مطلقه یا دیکتاتوری نیست؛ بلکه محدود به شرایطی است که قرآن و...
تعیین می کند؛ کار فقیه علاوه بر فهم و تعبیر شریعت، اجرای آن است. وجودِ خصوصیات امام وی راشایستهی ولایت میکند. (سیری در نظریههای جدید در علوم سیاسی، ص 123)»
لازم به یادآوری است که همواره پژوهشگران دربارهی چیزی که میبینند توافق ندارند و بهتر این است که صاحب نظران مباحث الهیات و درخور بررسیهای علمیِ روزآمد جنبههای بینالاذهانی این امر را تبیین کنند.
تجربهی دفاع مقدس نشان داد که در روزگار "بحران جهانی و معنوی و در واقع بحران ارزشها" یگانه دستاویز عبور از بحران التزام عملی به اصول میثاق ملی است! بویژه اینکه در مواردی به قول داوری اردکانی «غفلت از آغاز و انجام و به سر بردن در"اکنونِ تهی" امری عادی تلقی میشود.(خلاصه مقالات ابعاد انسانی کرونا ...؛ ص65)»
به نظر میرسد خو گرفتن به" اکنونِ تهی" ؛ به دلیل پیامدهای تغییر و تحول در دو نسل باشد:
- اول: تغییر در توانایی و نیز کمیت نسل جنگ؛
- دوم: تحول در نگرش نسل وب به خصال خویشتن؛
بخشی از نسل جنگ بنابر مقتضای آن روز و اصل «نخوانید بلکه بیاندیشید! (دیمنه؛ هنر فکرکردن،ص192) بیدرنگ لباس رزم پوشید تا صدام و دیگران را از چپ نگاه کردن! به مرز ایران به شدّت پشیمان سازد.
بخشی از نسل وب نیز با فراگیری تفکرِ مبتنی بر الگوی ریزوم، غرق درجهان مجازی شدهاند و با آثاری به اصطلاح هنری اما در مواردی زشت و مشمئزکننده و دارای ماهیت و محتوای اخلاقیِ منفی و آثار تکاندهنده سرشان گرم شده است.
بدتر از همه اینکه جهان مجازی با القای آموزهی نخواندن و نیاندیشیدن اصرار دارد:
"صرفا ما را ببینید و حرف حق را فقط از ما بشنوید و در صدد سلطهی کامل بر عمل اندیشیدن در نسل وب است! همچنین نسل وب میپندارد خوب می داند که چه چیزی برای او بهتر است!
نتایج پرتو افکنی بر "جهتگیریهای نو؛ معضلهای کهنه" نشان میدهد که حتی برخی از افرادِ دارای نام و مقام و ارجمند! از جادهای که دفاع مقدس زیرساخت آن را کوبید! منحرف شده و به را ههای دیگر افتادهاند.
اصلیترین ویژگی نسل جنگ به مثابه سرمایهگذار ساختِ این جادهی ولایتپذیری، شهامت سیاسی، از خودگذشتگی مالی، جرأت، زَهرِه، چابکی، چالاکی، ... و مردانگیِ گذشتنِ از جان بود.
به حکم عدل و انصاف" قدر و منزلت ایشان نزد ارباب بصیرت به هیچ وجه کاسته نشده؛ بلکه روزافزون شده است. هرچند که پیچ و خم زندگی روزمرهی کنونی ممکن است نمود شایسته و درخور را از آنها سلب کند. بر این مبنا تمرکز بر سرمایههای اجتماعی و ترسیم نقشهی راه و چشمانداز آینده پربازدهترین راه بالندگی درحال حاضر است.
نتیجه اینکه آنچه که اکنون در حال وقوع است درکانون توجه مطالعات پدیدارشناسانه و روانشناسی اجتماعی قرار دارد. اگر رغبتی به شیوهی تحقیقات پیمایشی مطرح در دانشِ شناختِ رفتار درامر ارتباط وجود نداشتهباشد که با مطالعهی انگیزه و اندیشهی منافع ملی، عدالتطلبی، آزادیخواهی و حتی میزان میهندوستی! را نیز میتوانند نشان دهند. آنگاه تغییر پر مخاطرهی در حال رخدادن در ذهن بخشی از نسل وب جامعه را به یک لحظهی تاریخیِ بینظیر پرتاب خواهد کرد.
بر این اساس اکنون چهرهی دورویهی (ژانوسی) رسانههای نو پدید نمایانتر شده است:
- تلاش در کاهش ظرفیتِ قدرت تصریح شده دراصول قانون اساسی؛
- کوشش در اقناع نسل وب به پذیرش نوچهرههایِ آشفتهبازار شهرفرنگ؛
بدیهی است کاربرد ابزاری دوگانه بسیار حساس و مخاطرهآمیز است و همواره محتاج احتیاط و خیراندیشی است. در غیر این صورت این ابزار به جای ایفای نقش مثبت و خیرخواهانه و عادلانه، در جایگاه ایفای نقش تخریبی و ظالمانه قرار میگیرد.(نبوی، فلسفه ی قدرت،ص424)»
هیچ ابزاری نمیتواند اینچنین و بهخطا و به قول دکارت «عقلهای ضعیف را از شاهراه فضیلت آنقدر دور کند که گمان کنند انسان هم مانند مور و مگس، بعد از این زندگانی بیم و امیدی نباید داشته باشد..
مهمترین پیامد گسترش گریزناپذیر ارتباط از راه دور و رشد افقیِ (ریزوموار) شبکههای اجتماعی عبارتند از:
- مخاطرهی تزلزل در ارزشهای بنیادین؛
- جابجایی صورتبندی نوین با رویههای پیشین؛
- تخریبِ بنای امنیت و آرامش و منحرف ساختن اذهان؛
اما به هیچ روی جامعه و فرهنگ به سطح نرمافزار و کامپیوتر و سایبر پانک و ...؛ تنزل نخواهد یافت و نسل جنگ باید هوشمندانه مراقب ایده های طعنه آمیز در زمینهی اجماع و منافع عمومی باشد!
پس از فرونشستن گرد و غبار نبرد تن با تانک؛ انگار قدر مبانی فکریِ این قدرتنماییِ استثنایی و پرشکوه به شایستگی دانسته نشده که طیف وسیعی از این نسل در پیچ و خم زندگی روزمره سرگردان شده اند.
البته و یقینا این نسل که در هنگامهی برپایی آزمون بسیار سخت مردآزمایی! نهادهای دینی و تعلیمی و تربیتی مغز و قلب او را به زیبایی راهبری کردند و به قول «و.ت.جونز» در اشارهای تأملبرانگیز رنجکش[ان]خصوصیِ مصائب عمومی جنگ؛ (خداوندان اندیشهی سیاسی،ص196) در میدان نبرد سیاسی و فرهنگی کنونی نیز در صف اول دفاع از اصول میثاق ملی ایستاده و «سَرِ طُرهی یار» را رها نخواهد کرد!
به جای سخن پایانی بنا بر شواهد شبکههای اجتماعی از رهگذر کوچندگی و کولیواری و محدودیتناپذیری و اقتدارگریزی سبکِ زندگیِ غربی را به نمادِ دگرگونی تبدیل میکنند و با ایجاد حالتی بینالاذهانی در آفاق جغرافیای ایران اسلامی طیف وسیعتری از نسل وب را شیفتهی خود میسازند.
این آموزگار بدسگال برای دسیسهچینی و ایجاد بحرانهای دورهای در فواصل کوتاه و ایجاد اغتشاش به صورتِ"آنی" در فواصلِ جغرافیایی و تهییج نسل وب و موجسواری؛ امروز بیش از پیش مهارت دارد!
حال که چنین است باید از روانشناسی اجتماعی کمک گرفت. زیرا این دانش با مطالعهی زمینههای عمل و فرایندهای ذهنی امکانی بینظیر برای درک بهترعمل و فضای بینالاذهانی نسل جنگ و بازتاب پیامدهای آن در زندگی روزمرهی نسل وب و گفت و شنود با گذشتهای نزدیک و پرافتخار و غرورانگیز را در جامعهی دیجیتالزده! فراهم میکند.
به دلیل آغشته به عاطفه و احساسِ تکلیف بودن کلیدواژهی مرز و بنا بر بصیرت دکارتی (می اندیشم پس هستم) هرگونه تحلیل و تبیین علمی از مسائل اجتماعی ایران امروز چه به لحاظ شکلی (منطق صوری ارسطویی) و چه از حیث منطق عملی (متدولوژی/ روششناسی) صرفا با سنگ محک دفاع مقدس و نقش نسل جنگ در ایجاد امنیت و آسایش امروز اعتبار مییابد. زیرا هنوز صدای شلیک گلوله از سرتاسر جهان به گوش میرسد. بنابراین توخود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
*دکتر سید مهدی حسینی