تاریخ : 1401,پنجشنبه 07 مهر13:27
کد خبر : 93455 - سرویس خبری : مقاله و یادداشت

حمل بر صحت و درستی، دستور دین ما


حمل بر صحت و درستی، دستور دین ما

ما وظیفه داریم که درباره همه مردمان و مسلمان‌ها و نیز برادران مؤمن خودمان تا هر حدی که برایمان مقدور است حمل به صحت و درستی کنیم...

محمدرضا سابقی

فاش نیوز- ما وظیفه داریم که درباره (همه مردمان) و مسلمان‌ها و نیز برادران مؤمن خودمان تا هر حدی که برایمان مقدور است حمل به صحت و درستی کنیم؛ مگر آنجایی که شرعاً این راه بسته شده است.

 
این کار نقطه مقابل آن بیماری است که الآن در میان ما وجود دارد. این دستور میان ما هیچ اجرا نمی‏ شود و همیشه ضدش اجرا می‏ شود. فرض کنید افرادی می ‏آیند به ما و شما درباره فردی حرفی می‏ زنند، می‏ گویند فلان فرد فلان فسق را مرتکب می‏ شود یا فلان انحراف عقیده ‏ای را پیدا کرده. ما از خود آن آدم می‏ پرسیم: درباره تو چنین حرفی می‏ زنند، قضیه چیست؟
 
 یک وقت خودش اقرار می ‏کند، می‏ گوید راست می‏گویند. اگر اقرار کرد دیگر کار تمام شده (اقرار العقلاء علی انفسهم جایز). و یک وقت می‏ گوید: خیر، دروغ می ‏گویند، من چنان فسقی را مرتکب نشده ‏ام یا فلان انحراف عقیده ‏ای که به من نسبت می‏ دهند، این جور نیست. کسی در کتابش یک چیزی نوشته. از خودش می ‏پرسند مقصود تو در اینجا چه بوده؟ از خودش باید توضیح خواست. اصلًا دستور اسلام این است.
 
 و ما درست بر ضد دستور اسلام رفتار می‏ کنیم. یک کسی یک کتاب می ‏نویسد. مثلًا از کتاب او بوی این می ‏آید که در باب علم امام یک حرفی زده که معنایش این بوده که امام حسین از شهادت خودش در کربلا بی‏ خبر بوده است. ما چه کار باید بکنیم؟ خود آن آقا را می ‏خواهیم. اصلًا وظیفه اسلامی این است. قبل از اینکه جار و جنجال راه بیندازیم و سر و صدا بکنیم، قبل از اینکه حرفی بزنیم، باید خود او را بخواهیم، بگوییم ما از شما خواهش می ‏کنیم نظر خودتان را درباره این مسئله توضیح بدهید.
 
 او نظر خودش را می‏ گوید. یک وقت به طور صریح و قاطع می‏ گوید خیر، من این مطلب را قبول ندارم. اگر سخنی گفت که‏ بر خلاف عقیده ما بود و این عقیده از عقایدی بود که جزء ضروریات مذهب است، می‏ گوییم راه تو از راه ما جداست. اما اگر خودش توضیح داد، ولو توضیحش بر خلاف ظاهر عبارتش بود، و ما دیدیم آنچه که او توضیح می ‏دهد چیز بدی نیست، دیگر نباید حمل به فساد کنیم و جار و جنجال راه بیندازیم و تکفیر و تفسیق کنیم و احیاناً (واویلا چه چیزهایی هست!) افرادی بگویند من یقین دارم این آدم ولدالزناست! از کجا؟ چون می‏ گویند فلان حرف را زده. یا درباره مسائل دیگر چه صغرا و کبراهایی می ‏چینند! و چه گناهان بزرگی را که به نام نهی از منکر مرتکب می‏ شوند! 
 
 اسلام می ‏گوید: انْ شَهِدَ عِنْدَک خَمْسونَ قَسامَةً عَلی‏ أنَّهُ قالَهُ وَ قالَ لَمْ‏اقُلْهُ فَصَدِّقْهُ وَ کذِّبْهُمْ‏
اگر پنجاه نفر سوگند یاد کردند که کسی کاری را کرده، از خودش که پرسیدید گفت من چنین چیزی نگفتم، حرف خودش را بپذیرید.
 
 وقتی از خودش پرسیدیم و گفت نه، حرف خودش را قبول کنیم. حالا که حرف او را قبول کردیم، پس با کسانی که آمدند علیه وی نظر دادند و او را متهم کردند چه رفتاری کنیم؟ آیا آنها را تفسیق کنیم که شما چرا تهمت زدید؟ نه، با آنها هم بد رفتار نمی‏ کنیم، به آنها می‏ گوییم شما هم اشتباه می‏ کنید. دیگران می‏ گویند پس آنها چه گفتند؟ می‏ گوییم آنها هم اشتباه کرده‏ اند، سوء تفاهم برایشان پیدا شده است. به این ترتیب است که نفاق و اختلاف در جامعه مسلمین پیدا نمی‏شود.
 
 اگر ما به این دستورالعمل عمل کنیم، این‏ همه نفاق و اختلاف در میان ما پیدا نمی‏ شود، تا جایی که ممکن است هم آن طرف را حمل به صحت کرده ‏ایم هم این طرف را،
 
چون دستور اسلام است که‏ "ضَعْ فِعْلَ اخیک عَلی‏ احْسَنِهِ./ فعل آن فرد را حمل به احسن و اصلحش کن، فعل این فرد را هم حمل به صلاحش کن. آن را به وجه احسن توجیه کن، این را هم به وجه احسن توجیه کن. بله، یک وقت به مرحله ه‏ایی می‏ رسد که ما نمی ‏توانیم توجیه کنیم. یک کسی خودش اقرار می ‏کند یا به طور صریح و قاطع حرفی را می‏ نویسد که اصلًا قابل توجیه نیست و بر ضد ضروریات دین و مذهب است، آنجا باید مبارزه کرد، شدید هم باید مبارزه کرد. یا یک وقتی یک بینه شرعی بر امری اقامه می‏ شود، آن حساب دیگری است.
 
 
 آشنایی با قرآن، ج ۳، ص ۲۴۸ - ۲۵۰
 
محمدرضا سابقی