وحید نادر شاگرد اتوبوس - وقتی دولتی قیمت ارز را ثابت می کند -که اتفاقا اگر درست اجرا شود نتیجه خوبی هم خواهد داد- باید دست به کارهایی بزند که هم ارز کمتر لازم باشد(تولید حتی مونتاژ داخلی و کم کردن و حتی صرف نظر کردن از مصرف ارزبرها و توزیع تحت کنترل و .....) و هم ارز بیشتری به کشور بیاید(فروش منابع؛ فروش خدمات؛ جلب ترانزیت؛ جلب گردشگر؛ جلب سرمایه گذار خارجی؛ جلب سرمایه ارزی هموطنان؛ صادرات محصولات تولیدی و... و صادرات مجدد و..) و .. و هم بهرهوری ارتقاء یابد. مانند دولت چین که بیش از ده سال با این سه رویه قیمت ارز را ثابت و تک نرخی نگهداشت؛ تا زمینهساز و مهیای توان لازم جهش اقتصادی و تولید شود.
ولی وقتی دولت هزینه های خود را با افزایش حقوق و دستمزد قشری خاص افزایش می دهد و برای جبران این افزایش هزینه، اقدام به فروش ارز با نرخ بالاتر و چاپ اسکناس و.. می کند، بدیهیست تورم بالای 20% باشد.
در ایران یک سیکل ثابت داریم که با افزایش یکهویی و وسط سالی بیش از 100% حقوق اساتید آغاز، بعد پزشکان و بعد معلمان و بعد پرستاران و بعد ... و مجدد افزایش حقوق وسط سالی اساتید می رسد و این سیکل که معولا افزایش حقوق بیش از 50% تا سه برابر (300% در مورد اساتید) را داریم و در مورد کارمندان و کارگران افزایش حقوق سالانه زیر 38%(که شامل قشرهای سیکل بسته اخیر الذکر نیز می شود) موجب افسار گستگی تورم و زیادتر شدن شکاف و فاصله اقتصادی و رفاهی مابین طبقات می شود و زندگی برای کارمندان معمولی دولت و کارگران بخش خصوصی بسیار مشقت بار می شود.