تاریخ : 1401,سه شنبه 17 آبان17:00
کد خبر : 95073 - سرویس خبری : مسائل و مشکلات ایثارگران

بنده با بیش از ۸ سال اسارت...



ع قاسمی - بنده فقط خواستار یک ملاقات از نزدیک با رهبری هستم تا با ایشان مشکلاتم را بازگو کنم. بیش از 30 سال از اتمام جنگ گذشته و خیلی از پدر و مادرهای شهدا فوت کردند؛ خیلی از جانبازان و آزادگان از این دنیا رفتند، واقعا چرا قوانین در اواخر دهه 60 یا اوایل دهه 70 با کلی هزینه از بیت المال تصویب شده ولی با گذشت سال ها هنوز درست و بجا اجرایی نشده؟ فقط در بوق و کرنا طوری این قشر را معرفی کردنند که حتی اقوام و نزدیکان خود ما هم معترض هستند که تمام امکانات دراختیار ما هست.

آیا اگر بنده با بیش از 8 سال اسارت و 55 درصد جانبازی و با مدرک دیپلم سال 58 یک کارگر ساده این مملکت بودم الان یک مسکن 50 متری طبقه چهارم بدون آسانسور و پارکینگ با کلی اقساط بانکی را نداشتم. از داشتن ماشین که به دلیل نداشتن پول خرید خانه مجبور به فروش آن شدم، بارها محبور شدم به دوستان و اقوام که مدام کنایه و تیکه پرانی می کنند «بگم فردا صبح که ماشین دولت خوار و بار برایم بیاورد حتما آدرس شما را می دهم»!

دو فرزندم با مدرک فوق لیسانس که بنیاد فقط مدارک گرفته و تا این لحظه دریغ از یک تماس، خودشان در شرکت خصوصی توسط یکی از دوستانشان مشغول به کار هستند.

با آمدن این دولت و مجلس کلی خوشحال شدیم که حداقل این مسئولین ما را درک می کنند؛ چرا که مدعی هستند انقلابی اند. ولی برعکس، اولین کم لطفی ایشان دور زدن قانون تعیین حق پرستاری به دلیل کسر بودجه بود.

ای‌کاش رهبری یک نهاد یا یک هیاتی تشکیل می دادنند تا به صورت ناشناس و سرزده به این مسئولین و نهادهای مربوطه در جامعه شهر و روستاها سری می زدنند تا خوب متوجه تفاوت ها و کم کاری و کم لطفی سازمان بنیاد شهید می‌شدند.

بله! بعضی افراد از هر امتیازی از گرفتن تاکسی تا مدرسه غیر انتفاعی و غیره استفاده کردند و عده‌ای هم به دلیل شرایط محل کارشان که دولتی نبوده یا فرزندی نداشتند، واقعا هیچ امتیازی شاملشان نشده است.

چه زیبا گفتند که در ایران همه چیز به شانس بستگی دارد. ای‌کاش مسئولین رده بالای کشور بعد از اتمام دوره مدیریتی هر مسئول و مدیر و وزیر و غیره یک نتیجه‌گیری می‌کردند. طرف نقش یک رزمنده جنگ را نمایش می‌دهد، کلی امکانات و دستمزد آنچنانی دریافت می‌کند ولی خود شخص رزمنده به دلایلی که زمان جنگ تحصیل و کار و کسب درآمد را رها کرده، رفته جنگ الان از داشتن یک زندگی ساده محروم شده است، از طرفی هم باید انواع و اقسام دردها را تحمل کند. از همه بدتر و دردناک‌تر شنیدن کنایه اطرافیان خودش است.

متاسفانه فرزندان قشر جنگ و اسارت و شهادت و مجروحیت از معرفی کردن خودشان طفره می‌روند. بجای افتخار کردن به کار پدرشان، شاکی هستند. جالب است که یک سلبریتی صدا و سیما و ورزش را چنان تمجید می‌کنند که در جامعه، قشر جوان رزمندگان جنگ را نمی شناسند.

چند ماه قبل در سالگرد شهید صیاد شیرازی، گزارشگر سیما چند تا عکس داخل خیابان‌های تهران به مردم کوچه و بازار نشان می‌داد. 90 درصدِ مردم این عزیزان را نمی‌شناختند؛ ولی فلان بازیگر زن خارجی را کلی معرفی می‌کردند. چندصباحی بیشتر نمانده که یادگاران جنگ و انقلاب و شهادت و اسارت دیگر در بین ما نباشند و این افراد ‌به‌ظاهر انقلابی و سودجو راحت اموال این کشور را غارت کنند.