تاریخ : 1401,سه شنبه 08 آذر15:00
کد خبر : 95632 - سرویس خبری : بدون ویرایش از شما

جانبازان اعصاب و روان، ظاهری سالم و درونی متلاشی



ع . قاسمی - همه جانبازان عزیز هستند و مشکلات خاص خود را دارند، اما جانبازان اعصاب و روان به ظاهر هیچ اثری از جراحت در بدن ندارند اما مجروحیت‌شان روحی و  روانی است.

ای کاش بنیاد شهید و امور جانبازان، به خصوص آقای قاضی‌زاده یک تحقیق و بررسی در مورد آمار طلاق، زندان و این‌گونه مشکلات قشر جانبازان انجام می‌دادند تا متوجه می‌شدند چند درصد از این عزیزان جانباز اعصاب و روان هستند.

متاسفانه صدمات ناشی از جنگ باعث تخریب اعصاب، قطع نخاع و سایر موارد شده و همه عزیزان رزمنده دچار مشکلات روحی و روانی شده اند. ولی در کنار آن، موج انفجار و شکنجه روحی دشمن برای برخی از جانبازان بسیار بد و شدید بوده است.

بنده هم اسارت کشیدم و هم تیر و ترکش در بدنم هست و از ناحیه پا و کتف و کمر مشکل دارم. کوتاهی پای بنده نیز بر اثر تیرخوردگی در زمان محاصره دشمن مشخص است که استخوان کوتاه شده. در دوران اسارت در عراق به قول معروف همین که پایم را قطع نکردند باید خدا را شکر کرد. اما مشکلات روحی بنده داخلی و زمانی که دچار تنش می‌شوم مشخص است وگرنه در وضعیت عادی هیچ کسی فکر نمی‌کند که بنده مشکلات روحی فراوانی دارم.

بنده نیز بارها در اسارت کتک خورده‌ام و این موضوع آسیب‌های فراوان جسمی و شکنجه‌های روحی بیشتری برای من داشت. به طور مثال: به دلیل حمام کردن اجباری در زمستان سرد و خشک منطقه الانبار عراق در حال حاضر که در سال‌خوردگی هستم دست و پا و  کمردردم بیشتر شده است.

ولی صدای بلند، بلندگو و سر و صداهای شبانه دشمن و گرفتن آمار و محکم بستن درب و اذیت‌های هر لحظه و بهانه تراشی‌ها و ایجاد وحشت و شکنجه‌ها تاثیر بسیار مخربی بر روی روح و روان ما گذاشته است ولی متاسفانه  آثار این گونه شکنجه‌ها دیده نمی‌شود.

 با این وجود زندگی بسیاری از عزیزان جانباز (قطع نخاعی و قطع عضو و شیمیایی‌ها) خیلی عادی و حتی گرم و شیرین تر از افراد سالم جامعه است. اما جانبازان اعصاب و روان مدام آرامش ندارند و گاهی وقت‌ها تا مرز خودکشی پیش می‌روند ولی روز بعد که حال‌شان عادی می‌شود خود را سرزنش می‌کنند.

متاسفانه بیمارستان‌های تخصصی جهت درمان این قشر از جانبازان اعصاب و روان بسیار کم است. حالا هر از چند گاهی که بنده بخاطر بدتر نشدن وضعیتم به بیمارستان مراجعه می‌کنم عده‌ای دانشجو و دکتر تازه کار به جای پرداختن به اصل موضوع فقط سوال و جواب می‌کنند تا برای خود کسب علم کرده یا پایان‌نامه را تکمیل کنند.

به قول دوستان ما شدیم محل کسب درآمد عده‌ای خاص، از بازیگر نقش جانباز گرفته تا فیلم ساز و دکتر و دانشجو و مسئولین خاص بنیاد شهید و گرنه خیلی راحت می‌شود شرایط کشور را بهتر کرد.

متاسفانه عده‌ای مدام از کیفت زندگی خوب ملت و قشر ایثارگران تعریف و تمجید می‌کنند.

همیشه یک عده خاص از جانبازان بالای 70درصد برای دیدار آقا انتخاب و این عزیزان از معنویات دیدار با آقا  تقدیر و شکر می‌کنند. اما ای کاش بدون اطلاع بنیاد شهید و مسئولان، توسط  چند نفر خداشناس و بدون هیچ ترس و غرضی، از میان همه جانبازان، آزادگان و خانواده شهدا (نه فقط در تهران حداقل چند روستا و شهر) از هر قشر ایثارگری گزارش تهیه و خدمت آقا ارائه می‌کردند. یا اینکه شخص رهبری خودشان از لیست بنیاد شهید به طور اتفاقی اشخاص را برای دیدار انتخاب می‌کردند. بله همه ما خواستار دیدار آقا هستیم ولی خیلی از این قشر یکبار هم این توفیق را نداشته اند.

ولی عده‌ای همیشه در صف اول هستند و خیلی‌ها از هر امتیازی استفاده کرده‌اند. بعضی‌ها حتی با شرایط خیلی سخت و حضور بیشتر در جنگ، خصوصا خط مقدم و اسارت، از هبچ کدام از امتیازات و رفاهیات به دلیل عدم اطلاعات یا دور بودن از شهر و بنیاد، بهره‌مند نشده‌اند.

بنابراین اگر قانونی در مجلس و دولت تصویب می‌شود باید اول تعیین کنند این قانون فقط شامل قشر خاصی از ایثارگران جبهه و جنگ و اسارت می‌شود یا فقط دولتی‌ها. یعنی ما که رفتیم جنگ دفاع از دولتی‌ها بود. ظاهرا دشمن به خصوصی‌ها کاری نداشته است. اگر چه خیلی‌ها در بدو استخدام محل کارشان دولتی بود اما بعد خصولتی شده است.

متاسفانه قوانین اواخر دهه 60 یا اوایل دهه 70 تصویب شد و گویا توسط لاکپشت از کره مریخ جهت ابلاغ و اجرا به ایران رسیده بود. سال‌ها از جنگ گذشت و امتیازاتی مانند حق مناطق جنگی فقط برای قشر کم سابقه جنگ و اسارت که هنوز در ادارات دولتی و در نهایت 2درصد از ایثارگران نیستد را شامل می‌شود.