فاش نیوز - سلام همسر من جانباز بودند. مشکلات متعدد ناشی از جانبازی داشتند و بخاطر همین مشکلات و عدم تعادل روحی و روانی به خودشان و زندگی آسیب های متعددی زدند و مورد سوء استفاده  اطرافیان نادرست قرار گرفتند.

هر گونه مخالفت من با اشتباهات ایشان منجر به حمله و ضرب و شتم و آسیب جسمی قرار گرفتن من می گردید و بعد از فوت ایشان هم خانواده‌شان با تحریک فرزندان  ایشان، آرامش ما را سلب نمودند.

الان هم هیچ گونه  آرامشی ندارم.  متاسفانه به مشکلات، به بیماری های مختلف هم مبتلا گردیده ام. مدام از دردهای مختلف می نالم. از بس برای درمان خود دکتر رفته ام، خسته شده ام. حتی زانوهایم اینقدر خراب و داغون شده که نمی توانم یک قدم راه بروم.

این حق من نبوده که سال های سال از یک جانباز با وضعیت بشدت  اسفناک نگهداری کنم و از همه طرف مورد بی رحمی و تحقیر و سرکوب و تعدی اطرافیان  قرار بگیرم.

از قانونگذار بخواهید فکری به حال من و امثال من کند. همه می گویند، ها حقوق می گیرد! درصورتی که سال ها پرونده همسرم رسیدگی نشد. بعد از کلی دوندگی، نصف و نیمه حقوق ایشان را درست کردم؛ آن هم همه اش را حتی با حق پرستاری ام می دادند به خود جانباز. من یک ریال هم دریافتی نداشتم.

بعد از فوت همسر جانبازم هم حق پرستاری فورا قطع شد و حقوق جانباز هم یک سومش به من و سه تا فرزندش تعلق گرفت. با یک عالمه وام و بدهکاری که روی دست من ماند. 

خدا را خوش نمی آید که بعد از تحمل و صبوری این‌همه سال های سخت، الان هم اگر من یک گوشه بیفتم و خودم هم ذلیل و ناتوان، در اوج مشکلات و سختی ها و فراموشی در فقر و مریضی و... غوطه ‌ور باشم، هیچ کدام از مسئولان بنیاد هم احوالی از ما نمی پرسند؛ چون ناتوان افتاده ایم یک گوشه  و پا نداریم برویم مراجعه کنیم. خلاصه این که ما زیر دست جانباز و  اطرافیانش شهید شدیم! اما دل هیچ کس برای ما نسوخت. هیچ قانونی هم  وجود ندارد از همسران جانبازان دفاع کند.

|| س . ز