فاش نیوز - بنیصدر از کشور فرار کرده بود؛ اما توانسته بودند همسر او را بگیرند. با این حال شهید بهشتی به شدت از این موضوع عصبانی بود.
فرشاد مؤمنی از زبان سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی که از سال ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۸ رئیس دیوان عالی کشور بود، تعریف میکند: «وقتی که بنی صدر از ایران فرار کرد، یکی دو روز بعد، همسر بنی صدر سودابه سدیفی را دستگیر کردند.شهید بهشتی غضبناک به من تلفن زدند و گفتند: «آقای اردبیلی! میدانی که همسر بنی صدر دستگیر شده؟» گفتم: «نه! نمیدانستم.»گفتند: «حالا من گفتم. آن لحظهای که شنیدم میخواستم فرمان آزادیاش را بدهم؛ ولی چون این در اختیارات دادستان کل بود بهتر دیدم که این کار به دست شما انجام بشود.» گفتم: «چرا آزادش کنیم؟ حالا بگیریم ببینیم چه گناهی کرده است.» ایشان با عتاب غلیظی گفتند: «فلانی! تو میدانی که ما با زن بنی صدر هیچ مشکلی نداریم و این زن هیچ تخلف سیاسی مرتکب نشده؛ بنابراین هر یک ثانیهای که او بماند، گناهش به گردن جمهوری اسلامی است.» گفتم: «من تحقیق میکنم و بعد خدمت شما میگویم.» تحقیق کردم دیدم صحت دارد و نابهجا دستگیر شده است. تلفن زدم به آقای بهشتی و گفتم: «آقا صحت دارد. ولی من ایشان را آزاد نمیکنم.» ایشان گفتند: «چرا آزاد نمیکنی؟» گفتم: «اگر او را آزاد کنم فردا همه نهادها و گروهها سندهایی می آورند و میگویند مثلاً مشکل داشته است.» ایشان با تندی با من برخورد کرد و گفت: «ما قصاص قبل از جنایت بکنیم؟ پیشداوری کنیم؟ به حکم تصورات خودمان به آدمی ظلم کنیم؟ با تو موافق نیستم. با وجود این که این خلاف است و من نباید در مسئولیت شما دخالت بکنم؛ اما چون شاهد یک ظلم آشکارم، نمیتوانم ساکت باشم. راساً و با اختیارات رئیس دیوان عالی کشور او را آزاد میکنم. از این که در کار شما دخالت میکنم عذر میخواهم. ولی این کار را به مسئولیت خودم انجام میدهم.»
به دستور آقای بهشتی همسر بنی صدر آزاد شد.»
|| منبع: کتاب «او یک ملت بود» به قلم محمدعلی صمدی