تاریخ : 1403,یکشنبه 27 آبان20:30
کد خبر : 114626 - سرویس خبری : مسائل و مشکلات ایثارگران

حق‌کشی و بی‌عدالتی اظهر من‌الشمس را به خدا واگذار می‌کنم



هادی تجلی

فاش نیوز - سلام علیکم؛ باعرض ادب و تقدیم احترام به استحضار می‌رسانم، اینجانب بسیجی هادی تجلی، از مشهد مقدس، در سال ۶۷ دانش‌آموزی ۱۵ساله بودم و جهت اعزام به جبهه‌های نبرد حق علیه باطل و ادای دین و وظیفه‌ی شرعی سر از پا نمی‌شناختم. جهت رسیدن و تحقق آرزویم، با جمعی از دوستان که شرایطی نظیر من داشتند، مجبور به جعل تاریخ تولد و دستکاری آن در شناسنامه شدیم.

خوشبختانه توفیق ادای دین نصیبم شد. در منطقه حسینیه مورد اصابت ترکش و همچنین در معرض موج انفجار نیز قرار گرفتم و از سال ۷۰ بر اثر عوارض ناشی از موج انفجار، نظیر افسردگی شدید و تشنج‌های مکرر و...که قرار گرفته بودم، مبتلا به ام‌اس شدم. همچنین عوارض عفونت وسیع شدید و مزمنی استخوان فمور و زانوی پای راست و پهلوی چپ از همان سال ۶۷ شروع و حدود ۱۲ سال طول کشید و نیز مضاف بر بیماری، ام‌اس، زندگی‌ام را مختل و تا این لحظه روزی را بدون دارو و درد تجربه نکرده‌ام.

لازم می‌دانم بگویم، امسال مبتلا به سرطان شده‌ام که ناشی از آلودگی احتمالی محیطی شیمیایی یا نقص و ضعف سیستم ایمنی در اثر عوارض بیماری ام‌اس تشخیص داده شده که متاستاز نیز داده است.

از آنجا که تا این لحظه به‌رغم تکمیل و تشکیل پرونده از سال ۹۳ و پس از ابتلا به سرطان، همچنین با توجه به تأیید مجروحیت و محل ترکش‌ها توسط کمیسیون پزشکی سپاه و ارائه رأی ۱۳۴به بنیاد مشهد، هیچ‌گونه همکاری جز وعده وعید پوچ ایرادهای بنی‌اسرائیلی، رفتارهای توهین‌آمیز و عدم پاسخگویی، گم‌شدن پرونده فیزیکی، چهار نوبت به صورت کامل و... تضییع حق شرعی و قانونی هیچ نکته مثبتی در جهت مساعدت و همکاری از این سازمان صادر نگردید. مسببان این ظلم بی‌حد، حق‌کشی و بی‌عدالتی اظهرمن‌الشمس را به خدا واگذار می‌کنم. قطعاً اگر در سال‌های قبل مدیریت کارآمد، عادل، انقلابی، دلسوز و مؤمن بالله در این سازمان سکان مدیریت را در دست می‌گرفت، این ظلم محرز و شرم‌آور آن‌هم در حق قشری که عزیزترین و گرانبهاترین داراییشان که همانا جان شیرین است را در راه رضای خدا و در جهت تحقق آرمان‌های حضرت امام خمینی رحمة‌الله علیه و در دفاع از ناموس و آب و خاک، با خلوص نیت در طبق اخلاص گذاشته بودند، اینگونه غیر‌منصفانه و شرم‌آور از حق شرعی و قانونیشان محروم نکرده و مرتکب تخلف و نقص صریح قانون نمی‌شد.

برادر عزیز، من از این دنیا دل بریده‌ام. با ۵۲ سال سن، با تنی خسته، درد‌آلود، روحی افسرده و خزان‌زده، زیاد در بین شما عزیزان نخواهم بود. اما برادران عزیز، حقیر باید در محضر شما تلمذ کنم. قطعاً واقف و معتقدید که خدایی هست؛ حساب و کتاب و روز جزایی هست، و بابت اهمال، سهل‌انگاری، بی‌تفاوتی، تکبر و تبختر و غرور و هر فعل و ترک فعل دیگری، در عوض مرهم‌نهادن بر دردی هرچند کوچک از یک دنیا درد و رنج و آلام جانبازانی که علاوه بر موج‌گرفتگی، اصابت ترکش و عوارض زجرآور و غیرقابل توصیف آن سال‌های عمرشان، با درد و آه گذرانده‌اند، قطعاً در محضر خداوند مؤاخذه و مورد بازخواست قرارخواهند گرفت.

امیدوارم به حق مقربین درگاهش هیچ‌گاه شرایط جانبازان اعصاب و روان یا به قول بعضی عزیزان، موجی‌ها و البته سرطانی‌ها را آن‌هم درشرایطی که فاقد هرگونه امکانات باشند، درک نکنید!

آرزو می‌کنم سلامت و برقرار باشید.

التماس دعا، یاحق
اللهم احفظ سیدنا القائد الامام سیدعلی الحسینی الخامنه‌ای ارواحنا فداه

|| هادی تجلی از مشهد