
فاش نیوز - خسرو طاهری پیشکسوت هوانیروز ارتش در خاطرهای از شهید صیادشیرازی به شرح اولین واکنش ایشان به آزادسازی خرمشهر پس از حضور در این شهر پرداخت.

جناب رستم پور میگفت در یکی از مقرها زمانی که من نشستم، اعلام کردند صیاد شیرازی فرمانده نیرو درخواست بالگرد کرده است. من به گوش بودم و اعلام حضور کردم دیدم در باز شد صیاد شیرازی با سر و صورت خاکی و چهره خسته و لبهای ترک خورده که نشان از تشنه بودن ایشان داشت، وارد بالگرد شد. به ایشان آب تعارف کردم ولی نخوردند و گفتند بلند شو و به خرمشهر برو.
من پرسیدم: مگر خرمشهر آزاد شده است! گفت: برو به سمت خرمشهر تا توضیح بدهم. کمی که جلوتر رفتم ستونی از اسرای عراقی را دیدم که انتهای آن ستون معلوم نبود. وارد خرمشهر شدیم و به من گفت: «در جای مناسبی بنشین.» نیروهای رزمنده وارد شهر شده بودند.
شهید صیاد پیاده شد و چند قدمی که به جلو رفت سجده کرد و بر خاک و زمین بوسه زد و یک سجده طولانی کرد. زمانی که بلند شد از اشکی که ریخته بود گونههایش خیس شده بود. من هم به تأسی از ایشان همین کار را انجام دادم. محمد رستم پور میگفت این زیباترین صحنه زندگیم بود که دیدم. اصلاً یادم رفت که جنگ است.