تاریخ : 1404,شنبه 29 شهريور12:47
کد خبر : 121310 - سرویس خبری : سیاسی

دیپلماسی بی‌مردم؛ نقدی بر توافق اخیر ایران با آژانس انرژی اتمی


دیپلماسی بی‌مردم؛ نقدی بر توافق اخیر ایران با آژانس انرژی اتمی

سیدرضا موسوی فاضل

فاش نیوز - در روزهایی که هنوز پیکرهای مطهر شهدای جنگ ۱۲روزه در سردخانه‌ها شناسایی نشده‌اند و زخم‌های مدافعان لانچرها التیام نیافته، دیپلماسی رسمی کشور با اشتیاقی عجیب، بار دیگر به استقبال مذاکره‌ای رفت که نه عزت ملی را پاس داشت و نه صداقت با مردم را رعایت کرد. توافق اخیر ایران با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، بیش از آنکه نشانی از تدبیر باشد، تکرار تلخ گذشته‌ای است که مردم را از معادلات سیاست خارجی حذف کرده است.

غریبه‌انگاری مردم در دیپلماسی رسمی
یکی از مهم‌ترین نقدها به این توافق، غریبه‌انگاری مردم در فرآیند تصمیم‌گیری و اطلاع‌رسانی است. متن قرارداد، که پس از انتشار با تناقض‌های آشکار نسبت به توضیحات پیشین آقای عراقچی همراه بود، نشان داد که حتی در سطح اطلاع‌رسانی نیز صداقت قربانی مصلحت‌اندیشی‌های پشت‌پرده شده است. مردم نه از مفاد دقیق قرارداد آگاه بودند، نه از هزینه‌هایی که از رهبری و اعتبار ملی پرداخت شد. این بی‌اعتمادی، نه حاصل بدبینی مردم، بلکه نتیجه عملکردی است که شفافیت را قربانی کرده است.

التماس برای تعویق اسنپ‌بک؛ عقب‌نشینی یا تدبیر؟
در حالی که رسانه‌های رسمی تلاش کردند این توافق را گامی در جهت کاهش تنش معرفی کنند، واقعیت آن است که بخش مهمی از قرارداد صرفاً التماس برای تعویق شش‌ماهه مکانیسم اسنپ‌بک بوده است؛ امری که نه تنها نشانی از اقتدار ندارد، بلکه یادآور عقب‌نشینی‌های پرهزینه در توافقات پیشین است. آیا این همه اشتیاق برای مذاکره، بدون پشتوانه مردمی و بدون شفافیت، می‌تواند منافع ملی را تأمین کند؟

پایان قطعی برق با انتشار عکس گروسی و عراقچی!
در یکی از عجیب‌ترین صحنه‌های این توافق، همزمان با انتشار عکس دیدار گروسی و عراقچی، خبر پایان قطعی برق نیز منتشر شد؛ گویی دیپلماسی ما نه برای حل بحران‌های واقعی، بلکه برای تولید تصویر و نمایش‌های رسانه‌ای فعال است. این همزمانی، نمادی از فاصله عمیق میان واقعیت‌های زندگی مردم و اولویت‌های سیاست خارجی است.

تکرار گذشته، بی‌اعتنایی به تجربه
دولت فعلی، به جای بهره‌گیری از تجربه‌های تلخ گذشته، بار دیگر در تله‌ای گرفتار شد که نه تنها منافع ملی را تهدید می‌کند، بلکه اعتماد عمومی را نیز فرسوده‌تر می‌سازد. ای کاش الفبای دیپلماسی در این دولت حکم‌فرما بود؛ ای کاش صداقت با مردم، به عنوان اصل بنیادین سیاست‌ورزی، رعایت می‌شد. اما آنچه دیده می‌شود، تکرار همان مسیرهای پرهزینه‌ای است که پیش‌تر نیز ملت را متضرر کرده‌اند.

نتیجه‌گیری: گوشت قربانی اصلاح‌طلبی؟
مردم ایران، بارها و بارها هزینه اصلاح‌طلبی‌های بی‌ریشه و دیپلماسی‌های بی‌پشتوانه را پرداخت کرده‌اند. توافق اخیر با آژانس، نه تنها گامی به سوی حل بحران‌ها نبود، بلکه بار دیگر نشان داد که دیپلماسی رسمی کشور، مردم را نه شریک، بلکه مانع می‌داند. تا کی باید ملت، گوشت قربانی سیاست‌ورزی‌های ناکارآمد باشد؟ تا کی باید هزینه تصمیماتی را بدهد که نه در آن مشارکت داشته و نه از آن آگاه بوده است؟

|| سیدرضا موسوی فاضل