پنجشنبه 24 خرداد 1403 , 15:00




داستان رسانه و انتخاب زودهنگام
تأکید بر نمادهای فرهنگی از این رو حائز اهمیت است که «این روزها دیگر پول از راه سیاست دست به دست نمیشود! بلکه تبدیل به نیروی حیرتانگیز رسانهی دیجیتال و تأثیر عملیاتی بیشتر شده...
فاش نیوز - این داستان از درهی سیلیکون و مرکز توسعهی فناوریهای نوآورانه آغاز میشود. در آخرین سالهای دههی 1930 رئیس دانشکده ی مهندسی استنفورد، دو دانشجوی مهندسیِ برق را راهنمایی کرد تا پروژهی تحقیقاتی خود را در مکانی نزدیک به دانشگاه کلید بزنند! اولین محصولِ "hp [1]" یک ابزار"نوسانساز صوتی"بود که اینک ابزاری فراگیر و الگویی از سرمایهگذاری پژوهشی است....
در جستار حاضر برآنیم، کارکرد تکنیک-دیجی و نسبت آن با پول و تبلیغ و"انتخاب غیر منتظره"را واکاوی کنیم.
هدف: نشان دادن کار ویژهی "جانبخشی و حسآمیزی[2]" در رسانهی لمسی و دیدنی، است.
مفروض است:
فرجام داستان ابزار موسوم به"نوسانساز صوتی"و پژواک آن در فضای بیکرانهی مرموز! خارج از توان پیشبینی، است. هرچند رسانهای که قابلیت"جانبخشی مجازی به هر شیء تخیلی را دارد و از رهگذر حسآمیزی تبدیل به جزئی جدانشدنی از زندگانی امروزه شده؛ اما «رسانه، تنها بخشی از کل فرآیندی است که معنیسازی نمادین را پیش میبرد، تأثیر آن محدود نیز هست.(1)»
حال که «تاریخ در حال ورق خوردن است!» وظیفهی هر دانش پژوه آزاد اندیش، سادهسازیِ پدیدههای پیچیده میباشد.
یکی از مراکز بروز و ظهور این پدیدهها، در راه و رسمهای مذهبی، است.«برای مثال، ماهیت جامعهی مدرن ایران با سایر جوامع و رعایت مسائل دینی، متفاوت است.»
حتی در چشمانداز نوین فکری و تحول دیجیتال نیز «نمادهای فرهنگی میتوانند در هرجا و هر زمان تولید شوند.» اساساً الهام نمادین همواره پیامدی تأثیرگذار بر سرتا سر جهان دارد!
تأکید بر نمادهای فرهنگی از این رو حائز اهمیت است که «این روزها دیگر پول از راه سیاست دست به دست نمیشود! بلکه تبدیل به نیروی حیرتانگیز رسانهی دیجیتال و تأثیر عملیاتی بیشتر شده است، بنابراین باید بر روابط متقابل پول و تبلیغات، تفکر و تأمل کرد.
فرضیه
الف: پدیدهی انقلابِ شناخت فراتر از بیگانه هراسی[3] است.
ب: بسیج آنیِ عالِم دین بر منبرِ مسجد و استادِ دانشگاه بر کرسی درس؛ مانع از شکستن تابوی سیاسی و فرهنگی و جنسیتی خواهد شد!
ج: تعلل در شناخت مقتضیات این زمان؛ تخلیهی هیجانی را جایگزین پایهایترین دروس یادگیری تعامل اجتماعی خواهدکرد.
دو نکتهی مهم در جامعهشناسیِ سیاسیِ ایران، عبارتند ار:
- صورت و چهرهی خصوصیِ دولت
- رابطهی قدرت دولتی با منافعِ سایرگروهها
زیرا جامعه و فرهنگ(جهان اجتماعی) بر پایهی ارزشها و هنجارها[4] قراردارد....
دلیل تأکید بر رابطهی دولت با نفعِ گروه و ارزش و هنجار؛ شفاف نبودن منابع مالی و مبالغ و چگونگیِ دستیابی سایر گروهها و قدرتهای اجتماعی، به مقادیرِ اضافی و هزینههای تبلیغاتی است....
از روزی که افزارِ نوسانساز صوتی به نسل جدید القاء کرد که« پولهای اضافی؛ از آن جهت نیست که یک نفر ازدیگران بیشتر کار میکند، بلکه اکنون روزگاری است که شخصی که هیچکار نمیکند مبالغ اضافی هنگفتی بدست میآورد! » نوعی بیاعتمادی شایع شد!
پرواضح است که در هر اجتماع، همواره برخی رازهای نگفته و نگشوده! وجود دارد. و هرگز فرصت تفَّحُص در اسناد و مدارک بایگانی فراهم نخواهد شد«مگر چنین فرصتی تا قیامت به کسی داده میشود؟(2)»
یکی از این رازهای مگو! را میتوان با "نظریهی ساختاری کثرتگرایی نونشان داد:
وابستگیِ دموکراسی غربی به اقتصاد سرمایهداری و نفوذ شرکتهای تجاری در دولت، امری عادی است. برای فرآیند ایجاد تعادل و حفظ ثبات «خواستههای سرمایه داران باید ارضاء شود.(3)»
به راستی برای سرمایه سالاران:
« ایدهی زنجیری که خودشان هرگز تجربه نمیکنند، چه اهمیتی دارد، اگر اینان با تظاهر به آن، بتوانند عدالتی را حفظ کنند، که به آنها اجازه میدهد، همهی کسانی را که زیر یوغِ آنان زندگی میکنند، خرد کنند؟(4)»
اما آن فرایند، در مواجهه با راه و رسمهای مذهبی و رعایت کرامت و شأن و شرف انسانی؛ سازگار نیست!
افزارِ hp یا هر عنوان دیگر؛ با برافراشتن پرچم ناراستی، دو کار ویژه دارد:
- بر زنجیری آهنین، حلقهی گل میگستراند
- حسِ اصیلِ زندگی و آزادی، را خاموش میکند
تا بتواند "ژن برتر" را عامل کسبِ مبالغ اضافیِ هنگفت و بدون کار و تلاش توجیه کند!
صد البته که در تحلیل نهایی؛ پایان کار فنباوران سرمایه سالار، سقوطی محتوم و احیاناً خشونتبار خواهد بود؛ ولی به شرطها و شروطها:
شرط اول: دیده شدن تواناییهای خیره کنندهی فنسالاران دیندار
شرط دوم: شناخت هرچه دقیقتر و عمیقتر از رویدادهای نیم قرن اخیر
نقل داستان به موزه رفتن تنها آموزهای که نامش را از یک شخص گرفته بود و علیرغم چندین دهه" کَل کَل"با خصم دیرپای خود یعنی لیبرال دموکراسی! راه به جایی نبرد و نهایتاً سر از موزه در آورد! برای نسل نو احیاناً جذاب باشد!
مخصوصاً بخش مربوط به اقدامی پبامبرگونه که حضرت امام خمینی(ره) در دیماه 1367 جهان را از فروپاشی زودهنگام این نظام باخبر کرد...
اینک فضای مجازی از "بازتابِ اجتماعیِ کتمانِ نقشدارندگان پولهای اضافی" یک سُرنای دیجیتال و شیپور گوشخراش! ساخته است.
هرچند دعوتنامهی امام از دید صاحبنظرانِ آزاداندیش پنهان نیست. اما سرناچی hp و دوستان! هرگز به این ساحل، بهصورتی جدی نزدیک نمیشوند...
افتادن این صور اسرافیل! بهدست برخی افراد گستاخ با ویژگیِ " فقر و بیتوشگیِ ذهن" اما جلوهفروش دانایی و بینایی، و چاپلوس و دروغگو و نوکرمأب! که سر برکفش و بر پای ارباب گزاردهاند! باعث شده تا «یکریز و پی در پی» درآن بدمند و از ساحل اقیانوس آرام و روبروی ژاپن، بر فرایند انتخابات غیرمنتظره، تأثیر معنادار بگذارند.
برای حفاظت از ساحل آرام حقیقت، که ایرانیان همواره سربلند، با شکست شاهانه، آن را دوباره کشف کردند؛ نباید تعلل کرد.
یکراهِ پیشگیری از تلاطم، رجوع به مبانی اندیشهی سیاسی در اسلام و ایران است. یعنی:
"التزام عملی به ولایت فقیه؛ و شناختی فراتر از مباحث بیگانه هراسانه، نسبت به «وجه و شأن سیاسی امامِ معصوم (ع) و بُعد معنوی و روحی و عصمت و درک و ابلاغ و عمل به حقایق دینی و... (5)»"
این وجه و شأن در واقع نشانگر «منبع فرهنگ و اخلاق و ارزشهای سنتی» و نقشهی راه برای شناخت مزیتهای بیبدیل حکمرانی دینی در چارچوب سیاست مقایسهای در عصر دیجیتال نیز میباشد.
در همین راستا، صاحبنظران عقیده دارند:
"« موافق طبیعت نیست، که ناوبرِ ماهر و کارآزموده؛ به جاشوانِ خام و ناآزموده، التماس کند که فرماندهی او را بپذیرند! یا مرد فرزانه؛ بر درِ ارباب ثروت و مکنت به انتظار بنشیند. روش راستین آن است که بیمار، خواه توانگر و خواه تنگدست، به درگاه طبیب بشتابد. (6)»"
با این وجود و مع الاسف؛ مشغلهی انتخاب، فرصت راهنمایی دانشجویان علوم اجتماعی در پیدا کردن راهکار را از برخی رؤسای دانشگاههای ایران گرفته است....
جاذبهی آن سر گرمی؛ باعث شده تا خیاط دیجیتال از واقعیت انکارناپذیرِ زیر:
«خوردن گوشت برای بسیاری از خانوارها به صورت یک چیز کاملاً تجملی درآمده!(7)»
به اصطلاح پیراهن عثمان بدوزد! و مخاطبان جوانتر را گمراه سازد.
دیروز:
چنانکه همگان در اغتشاشات پیرار پیش پیرار، مشاهده کردند، برخی افراد بیقید و بیحیا و عریان! و قربانیان جهل و خشونت روزگار در آن ور آب! مدام در پشتِ تریبون و بلندگوی تکنیک - دیجی؛ به عمد! برعلت اصلیِ« این وضع نادرست و ابلهانه که در دنیا اینهمه مردم فقیر هستند!(8)» چشم پوشیدند و همه را به پای حکمرانی دینی نوشتند!
امروز:
به نظر میرسد برخی مُفتسوار! که شوق چندانی هم در قطار انقلاب، ندارند، بر «پایهی منافع مادی یا چهرهی خصوصی دولت» تکیه کرده و برای سِروِ سالادِ فصل در جشن تکلیف! میز خدمت در شبکههای اجتماعی را قرق کردهاند.
مفتسواران با "کارد و سوهان در دست" و تبلیغ در هیچستانِ پر اسرارِ دیجیتال، اصرار دارند تا ویژگیهای فرهنگیِ مبتنی بر خصال والای ایرانی اسلامی را در پیشگاه تکنیک دیجی ذبح کنند!
غافل از این که تکنیک-دیجی با تکیه برپول و تبلیغ؛ قصد دود کردن و به هوا فرستادن آموزههای دینی و نقش ساختاریِ آن دستورات را دارد....
راهکار کاربردی، شناساندن ماهیت امر دیجیتال؛ چنان که هست نهچنان که برخی متولیان امر فرهنگ میپسندند به جوانان هوشمند و با فراست ایرانی است.
با این شیوه میتوان « قلبشان را به ارتعاش و اهتزاز درآوُرد و همهی مردمانِ حق دوست را متقاعد ساخت که مدافع دادگری» و شنوندهی پند سخنگوی وجدان ایرانی باشند:
مصلحت دید من آن است که یاران همه کار
بگذارند و سر طرهی یاری گیرند
همانطور که خود حضرت آقا فرمودند:
«ملت ایران، برای اینکه بتواند در معادلات پیچیدهی بینالمللی، منافع خود را حفظ، و عمق راهبردی خود را تثبیت کند؛ و رخنههای اقتصادی را پرکند، به یک رئیسجمهوری فعال، پرکار، آگاه و معتقد به مبانی انقلاب نیاز دارد.»
بر اساس این مبانی و تصریح در قانون اساسی؛ حکمرانی دینی در ایران، نزدیکترین ساختار سیاسی در جهان امروز به «نظام سیاسی امامت / آموزههای کلامی- سیاسی تشیع» قرار میگیرد.
نتیجه گیری
انگارهمکارِ افتخاریِ دانشگاهِ آکسفورد، درست گفته:
«هیچ عذابی بالاتر از این نیست که داستانی ناگفته را در سینه نگاه داری!(9)» تروریسم سایبری و جنبهی تاریک فناوری دیجیتال؛ تحتتأثیر عوامل اقتصادی و سیاسی، برخی صاحبنظران استخوانترکانده در «سرزمین غدیرها(10)»را وادار به "خود جزیرهبینی و کمتأثیری" ساخته است.
اما، اندیشیدن یعنی پاسخ گفتن به ندایی درونی که یک لحظه از فراخوانِ آدمی به تفکر و تأمل در رویدادها، باز نمیایستد.
بنا برجامعهشناسی سیاسیِ ایران، ماهیت آداب و رسوم مذهبی و مناسک آئینی، و رعایت مسائل دینی، با ساختار حکمرانی امتزاج آلیاژگونه دارد.
مطالعه در مورد موضوعی که «تاملینسون» « قدرتنمایی فرهنگ اسلامی، که امروز در ایران به عیان دیده میشود» توصیف کرده را باید در مقولهی فقه سیاسی (سیاست داخلی و خارجی) پیگیری کرد.
اساسیترین دلیل برای سنگینی کفهی گذشته در ترازوی زمان؛ نظریهی امامت و پذیرش کلام نورانی امامِ معصوم(ع) است.
در نظام سیاسی تشییع «امور برگِرد امام[ع] میگردد و اینگونه نیست که نهادها و ساختار سیاسی امام را در برگیرد. امام عنصر ثابت است و نسبت میان مردم و امام، با توجه به این عنصر شکل میگیرد... در فلسفهی سیاسی شیعه، اجزای نظام سیاسی، به تمامی به تشخیص و تعمیم امام وابسته است.»
در "علم الحکومه" با خوانش شیعی« امامت، ریاست عامه و عالی برامور دین و دنیا و امری است که منحصراً به عهده ی خدا و رسول (ص) است.(11)»
چنانکه اندیشهورز غربی با تفکر و تأمل در رمز و راز قدرتنماییِ فرهنگ اسلامی نگاشته:
"«در کشور ایران قانون اساسی حاکمیت ملی را از آنِ الله و نه دولت یا مردم، میداند.»"
این جامعه از حیث «عوامل همبستگی و استمرار نظام اجتماعی (ارزش، نهاد، نقش، نهاد)» و استمرار نهادها» نه شبیه به جوامع مدرن است و نه شبیه جوامع سنتی؛ و در عین حال هم مدرن است و هم سنتی[4]و به همین دلیل «جامعه و دولت ایران همچنان با چالشهای گذار دست به گریبان است... (12)»
حالکه« تاریخ در حال ورق خوردن است» باید گفت:
" سِرِّ ایستادگیِ ملت بزرگ ایران در طرف درست تاریخ! در قاعدهی لطف نهفته است. « تحلیلگران اصول عقاید شیعه نبوت و امامت را از طریق قاعدهی لطف ثابت و حتی واجب دانستهاند.»"
مهمترین نتیجهی این نگرش فراهم ساختن « بنیاد نظری لازم برای تحلیل مسألهی غیبت [حضرت مهدی (عج)]» است. چراکه «امام، عامل اصلیِ بروز این لطف» و نشانه و نمادی برای اثبات اشرف مخلوقات بودن انسان است.
به لحاظ نظری «تولید نشانه و نماد؛ انسان را از اضطراب نیستی رهانید و با ثبت حضور وی در فرا سوی زمان، جاودانگی را به او بخشید....»
البته نباید انتظار داشت که برخی بسیاردانِ پرمدعای ابله! که در پشت تریبون سالوسی و ریاکاری در جنگل دیجیتال! قرار داده شدهاند و از«جایی که، جهل، خاکاش را سراسر فراگرفته، و زیر یوغ خام داوریهای دیرینهی سنتی» به چهرهی ماه پنجول میکشند؛ سِرِّ ایستادگیِ ایرانیان همواره سربلند را دریابند.
اینک سوداگران بازار اندیشه، در شبکههای اجتماعی و حجرههای حرافی؛ چشمها را بسته و دهان را علیه "نقشهنگارانِ تحول حکومتداری ایران" گشودهاند.
و با دمیدن در ابزار نوسانساز صوتی؛ گرد و غبار غفلت را بر روی نقشهی راه و طرحی که توسط فوقالعادهترین گروه روی کرهی زمین! از نیمهی خرداد 1342 آغاز و در سپیده دم 22 بهمن ماه 1357 به فرجام رسید! را به قیمت گوشت گره زدهاند! و «بهتر است دیگر از قند صحبتی نکنیم....»
بهجای سخن آخر
مهمترین حلقهی اتصال داستان رسانهی دیجیتال با انتخابات غیر منتظرهی پیشِرو؛ پولِ کاغذی است! که به طور معجزهآسایی از تونل زمان گذشته و به تعبیر « تافلر»« همان سرنوشتی را خواهد داشت که پول خرمهرهای و النگوی مسین!(13) »
در جهان غرب، موضوع پول« پادشاه / کاریکاتوری! از واقعیت سیاسی است. وخرید وجدان، مبارزهی تبلیغاتی و رجال سیاسی! را ممکن میسازد. این امر جدیدی است، پاره ای"نو دولتانِ ناشیِ تازه به دوران رسیده" جای ثروتمندانِ قدیمیِ خویشتندار، را گرفتند. (14)»
هرچند با خرید وجدان، وقایعی رخ داده که حتی نام بردن از آن شرم را بر میانگیزد! اما تبیین علمی حکمرانیِ دینی در چهارچوب سیاست مقایسهای، کمک مهمی به نسل جدید برای فهم و درک درست از منطق درونیِ تغییر و تحول پولمحور یعنی« بزرگترین رهاکنندهی امیال و هوسها)» و ضرورت ایستادن در سمت و سوی درست تاریخ، خواهد کرد.
چنین تبینی در فرصت اندک باقیمانده تا انتخاب دولت چهاردهم بسیار حائز اهمیت است....
احتمال دست بهدست شدن قدرت دولتی در شرایط غیرمنتظرهی جاری!!! ممکن است با تکیه برطوفان رسانهای برخاسته از آن ورآب؛ برخی نیروهای اجتماعی خارج از عرصهی "خواستِ اکثریت جامعه و فرهنگ (جهان اجتماعی) را به تکاپوی تغییر مسیر ریل قطار انقلاب وادارد.
نکته ی پایانی
تأکید بر دنبال کردن هرچه دقیقتر رویدادها، به این دلیل است که نسل نوظهور، میراث گرانقدرِ سنتِ فکریِ ایران و اسلام را بر اساس سرچشمهای زلال و «بر پایهی آبشخورهای زندهاش دنبال کند و باز بیافریند!»
آن میراث عظیم، در معرض دستبرد رسانهی دیجیتال قرار دارد، دزدی قلتبان که با لطایف الحیل، از رهگذر "حس آمیزی" به سانِ "حنجرهی چکاوک خُردی که ماه دی/ از پونهی بهار سخن میگوید! افکار عمومی را "میبرد هرجا که خاطرخواه اوست:"
نَک نشان ِپایِ دزدِ قَلتَبان
در پی او رو بدین نقش و نشان
این راهزن شرم و حیا؛ درتداوم شالودهشکنیِ دریدایی/ دهه 1950 و به خدمت درآوردن تکنیک "جعل عمیق Deep Fake" در 2017 و هوش مصنوعی، مدعی است که می تواند یکشبه هرگونه اعتقادی را به وجود آورد و یا از میان ببرد!
حلقهی مفقوده در این برهوت؛ نبود امکان پیگیری حقوق تضییع شدهی مسجد و گلدسته و امام و مؤذن و دفاع علمی ازمبانی انقلاب است.
در نتیجه خطر سیل محوکننده و نابودسازِ اساس مسلمانی! و جدال میان بساط کهنهی قدما و طرح نو متأخرین!! دارد به مرحلهی سرشتی و سرنوشتی نزدیک میشود.
حتی دارند از میان بچههای نابالغ(سنی و عقلی) نیز تفنگچی میگیرند! این امر، به هیچ روی قابل قیاس با باروت و فن چاپ نیست که پیش از این، برای تاکتیکهای دوردست؛ بینظیر بودند!
این روزها، سوداگران شارلاتان در بازار اندیشه، نوعی فرهنگ مِه آلودهساز ذهن را تبلیغ میکنند که هیچ سنخیتی با خصال ایرانی و اسلامی ندارد. گرد و غبار تازه برخاسته از آن در دشت بیفرهنگیِ مجاز! با عث شد تا حضرت آقا یا "ماه سالار" و گرامی مردی که خود سیاحتگرِ بینظیر معنا و روایتگر خاطرهی ازلی است؛ بفرمایند:
«من دلم برای رئیسی سوخت...»
قصه این است، قصه آری، قصهی درد است...
این درد، انکارناشدنی میباشد....؛ عناصر این داستان در غُصّهای واقعی و تصاویری زندهتر از خود زندگی بیان و نمایان میشود!
کاش برخی متصدیان امرسیاست و اقتصاد و فرهنگ پوزش میطلبیدند و یا از" خجالت وشرم"آب میشدند و به زمین فرو میرفتند، تا دل ذریّهی رسوالله(ص) برای کسی که پیش از این"رئیس جمهمور مغتنم" توصیف کرد، را نسوزانند!
به لحاظ واژگانی "مغتنم" هر چیز گرانمایهای است که به آسانی به دست نمیآید. حتی از حیث تبارشناسی واژگانی در برهان قاطع (پانویس ص2021) مفسران اروپایی، ریشهی آن را با لغت magha در کتاب اَوِستا به معنی ثروت و پاداش و دهش، یکسان دانستهاند.
پینوشت:
[1]: حرف اول اسم دو دانشجو هیولیت/پاکارد HEWLETT/PACKARD که روی نوسانساز صوتی به عنوان پروژهی کارشناسی ارشد در دانشگاه روی آن کارکردند.(تابش و دیگران، شناخت درهی سیلیکون،ص7)»
[2] حسآمیزیSynesthesi ناظر بر در آمیختن حواس( بینایی، شنوایی، لامسه) در رسانهای ماهواره/ موبایل! است. رسانهای دیداری – شنیداری که با لمس انگشت، بازوی نسل جدید را تا مخازن مملو از انواع کژاطلاعات در اقصی نقاط عالم امتداد میدهد!
[3]: اصطلاح بیگانه ترسی Xenophobia اغلب ناظر بر دیدگاههای منفی نسبت به گروه خارجی و نفرت و تحقیر است «معنی ترس از خارجیها یا بیگانگان، در جایی بیشترین اهمیت را پیدا میکند که ساختار و سنتهای آشنا درهم شکستهاند...( مک لین؛ فرهنگ علوم سیاسی، ص 1031)»
[4]: ارزش بهمثابه عامل همبستگی و ایفای نقشی اساسی در زندگیِ روزمره، اعتقاد و باوری است که با عبارتهای «نیکو بد، درست و نادرست، آنچه که باید باشد و آنچه که نباید باشد و...(دورژه؛ جامعهشناسی سیاسی،ص11)» صورتبندی میشود. هنجارها نیز که در سایهسار همان ارزشها در شاکلهی رفتاری افراد پدیدار شدهاند زمینه ساز تحققیافتن و عمل به آن نیز هستند.
منابع و مأخذ
- جان تاملینسون؛ جهانی شدن و فرهنگ
- الکساندر سولژنتسین؛ مجمع الجزایر گولاگ
- دیوید مارش، جری استوکر؛ روش و نظریه در علوم سیاسی
- لارنس کهون؛ مدرنیسم، پست مدرنیسم
- حاتم قادری؛ اندیشههای سیاسی در اسلام و ایران
- کارل پوپر؛ جامعهی باز و دشمنان آن ج2
- آلفرد سو وی؛ افکار عمومی
- جواهر لعل نهرو؛ نامههای پدری به دخترش
- الیف شافاک؛ فرزانگی در عصر تفرقه
- علی شریعتی؛ کویر
- .داود فیرحی؛ نظام سیاسی و دولت در اسلام
- روح الله رمضانی؛ چارچوبی تحلیلی برای بررسی سیاست خارجی جمهوری اسلامی
- الوین تافلر؛ جابهجایی در قدرت...
- موریس دو ورژه؛ اصول علم سیاست
|| دکتر سیدمهدی حسینی




همانطور که رهبر معظم انقلاب تاکید کردند نگران نباشید لازم است نگران نباشیم زیرا دشمنان فرهنگ ایران طی قرنها به ایران لشکر کشی کردند اما در نهایت مجبور شدند در فرهنگ اصیل ایرانی هضم شوند.
دشمنان داخلی یا ستون پنجم نیز از این قائده مستثنی نیست لذا آنها نیز مجبورند در فرهنگ اصیل ملت ایران هضم شوند و همانطور که ملاحظه میگردد دشمنان خارجی اعتراف کردند که واشنگتن حسینیه شده و فرهنگ اسلامی در تمام جهان رشد فزاینده داشته است.
چند روز اخیر متوجه اقدام تعدادی جوانان باهوش شدیم که به حاضران در فضای مجازی برای فعالیت گسترده رباط ها و تلاش برای انحراف مردم ایران از انتخابات هشدار دادند همین کافیست تا مردم بدانند به آمارها و شلوغی برخی فضاهای مجازی اعتماد نکنند.