04 ارديبهشت 1404 / ۲۵ شوال ۱۴۴۶
شناسه خبر : 114592
یکشنبه 13 آبان 1403 , 09:11
یکشنبه 13 آبان 1403 , 09:11


انقلاب فرهنگی؛ ترویج ارزشهای اسلامی و انقلابی
رضا شاکری اردکانی
دربست اکباتان، دربست زندگی
مرتضی قنبری وفا
این پیامها نباید بیپاسخ بماند!
حسین شریعتمداری
انقلاب فکر
علی مهدیان
اختراع حکومتهای استبدادی
محمدرضا سابقی
ورزش؛ ابزاری برای وحدت و همبستگی ملی
منصوره استنکافی
میز یا تفاهم ترامپ کدام را میخواهد؟
جعفر بلوری
مناجات انقلابی
خداداد شکوری
تفاوت نگاه ما و آمریکا به مذاکره
سعدالله زارعی

شبیه یک رؤیا...
عادله اصفهانی
تولد دوباره من!
طهماسبی نوترکی
سرزمین رازهای مگو
ابوالقاسم محمدزاده
زنـی در گوشۀ تاریک تصـویر
ابوالقاسم وردیانی

آلمان شرارت کرد اعتماد، پای روسیه نوشت!
فاش نیوز - روزنامه زنجیرهای و غربگرای اعتماد برخلاف مشی خصمانه و منفعلانه دولت آلمان در تبعیت از آمریکا و رژیم صهیونیستی، خواستار تنشزدایی (یکطرفه) از سوی ایران شد.
اعتماد در تحلیلی با عنوان غلطانداز «خویشتنداری متقابل، عنصر مفقوده در ایران و آلمان» و به قلم دیپلماتی بازنشسته به نام نصرتالله تاجیک نوشت:
«اتفاقاتی که بین ایران و آلمان افتاده چندان معقول و سازنده نیست و ضروری است مدیریت شود. آلمان موتور توسعه صنعتی اروپا است و میتواند محور همگرایی اروپا نیز باشد که انگلیس و آمریکا چندان با چنین ظرفیتی همراه نیستند. جدای از روابط دیرینه و مباحث نژادی بین ایران و آلمان، جایگاه رو به رشد آلمان از جهت اقتصادی در جهان و از منظر سیاسی در اروپا، از این کشور یک وزنه اروپایی ساخته است که میتواند کمککننده سیاست خارجی ایران باشد.
-کارکرد سیاست خارجی و وظیفه دستگاههای عامل آن در هر کشوری کنترل تنشها و مدیریت روابط دیپلماتیک است و نباید اجازه بدهند اقدامات با و بیموقع کشورها در حوزه سرزمینی خود علیه یکدیگر تلقی شده و تبدیل به تنشهای ماندگار و تخریب زیرساختهای روابط سیاسی شوند.
- البته این اتفاقی که این روزها بین ایران و آلمان افتاده بیش از آنکه صرفا دوجانبه باشد، تب و نشانه تخریب روابط ایران و اروپا است. تخریب زمینههای روابط ایران و اروپا از تابستان 1401 آغاز شد. کار با اروپا در دوران برجام و مخصوصا هنگامی که ترامپ از برجام خارج شد بسیار سودآور برای ایران، اروپا و جامعه جهانی بود.
با این فرمان سیاست خارجی، که دیوار بیاعتمادی بین ایران و آمریکا روز به روز بلندتر و پهنتر میشود، روابط با اروپا باید اولویت ایران باشد. اما تخریب تدریجی روابط و رویکرد دو طرف نسبت به یکدیگر که نمیتوان نقش روسها یا نزدیکی بیش از حد ایران به روسیه را هم نادیده گرفت و شاید جهتدهی روسها که اولین طرفی هستند که بیشترین سود را از این تخریب میبرند، به گونهای شده که اروپا را که در روند برجام در کنار ایران بود و به صورت کاتالیزور بین ایران و غرب به طور عام و ایران و آمریکا به طور خاص قرار داشت، ابتدا طی سه سال گذشته کنار آمریکا قرار گرفت و الان با تحولاتی که در روابط ایران و آلمان اتفاق افتاده، اروپا را در مقابل ما قرار داده است.
نزدیکی آلمان به روسیه در ابتدای جنگ روسیه و اوکراین و تلاش آلمان برای محدود نگه داشتن دامنه این جنگ و خسارت کمتر خودش و اروپا در اثر قطع انرژی روسیه، در مقابل اهداف آمریکا و انگلیس بود که خواهان توسعه جنگ و زمینگیر کردن روسیه در این باتلاق بودند. آمریکا علاوهبر تضعیف روسیه و رفتن سراغ چین، درصدد بود هزینه جنگ را به دوش اروپا بیندازد که با انفجار لوله گاز روسیه به اروپا و جایگزین کردن فروش انرژی آمریکایی به جای روسیه درآمد هنگفتی هم از اروپا و جیب آلمان کسب کرد. اما انگلیس که رهبریت اروپایی آلمان را برنمیتابد در کنار آمریکا قرار گرفت تا شتاب توسعه آلمان را کم کند و این زمان فرصت مناسبی بود برای ایران تا در این مقوله به آلمان نزدیک شود اما ایران راه دیگری را انتخاب کرد و به حساسیتهای اروپا نسبت به جنگ روسیه و اوکراین توجه نکرد.
روند تدریجی تخریب روابط ایران با اروپا تا این حد سابقه نداشته است. صدور بیانیه مشترک شورای اروپایی با امارات در مورد جزایر ایرانی ابوموسی، تنب بزرگ و کوچک، قرار دادن نام سپاه در لیست تروریستی و تحریم سه خط هوایی ایران - که مشکلات فراوانی را برای مردم به دنبال دارد- به نظر میآید اتخاذ این سیاستها و تصمیمات در شرایط کنونی بهویژه بعد از عملیات مذکور از سوی ایران جدی شده است اما عامل و بهانه اصلی این کار از سوی اتحادیه و کشورهای اروپایی بیشتر همکاری نظامی ایران و روسیه و تاثیر آن بر جنگ اوکراین است.».
روزنامه اعتماد، اصلا به علت تنش اخیر اشاره نکرده و آن، اعتراض وقیحانه دولت آلمان به اعدام رئیس گروهک تروریستی تندر که 14 نفر در اثر اقدامات گروهک تروریستی وی، به شهادت رسیده و بیش از دویست نفر مجروح شده بودند. چرا نویسنده اصلا به این وقاحت دولت آلمان اشاره نمیکند (چه رسد به محکومیت) و به جای آن، مدعی تنشزدایی میشود؟!
ثانیا عجیب است که نویسنده جنایات رژیم آلمان در تجهیز رژیم صدام به تسلیحات شیمیایی، حمایت از گروههای تروریستی ضدایرانی، همکاری در تحریمهای آمریکا و همراهی با عهدشکنی برجامی را فراموش میکند، اما روی مباحث نژادی مشترک تاکید میکند؟! نویسنده همچنین به تحریف تاریخ میپردازد و به جای این که به نقش آلمان در پایمال کردن حقوق برجامی ایران بپردازد، روسیه را علت تخریب روابط ایران با آلمان و اروپا معرفی میکند! این در حالی است که دولت آمریکا چند سال قبل از جنگ اوکراین، از برجام خارج شد و اروپاییها و آلمانیها نیز برای تحت فشار گذاشتن ایران، با خدعه آمریکا همراه شدند.



