دوشنبه 20 فروردين 1403 , 11:47




روزی که «قصر شیرین» به «ایران» برگشت
فاش نیوز - بهار آمده بود اما قصر شیرین، این پاره تن ایران عزیزمان، این اولین نقطه از خاک عزیز این سرزمین پاک که به اسارت و اشغال اهریمنان بعثی آمده بود، با قدم قاصدان بهار و پیامآوران فتح، با بهاری بزرگتر میشکفت: رها شدن از چنگ و چکمه کفتارهای گرسنه و وحشی و برگشتن به آغوش مهر میهن... قصر شیرین آزاد شد!
حیات، بیستم فروردینماه ۱۳۶۰ روز بازگشت قصر شیرین به آغوش میهن عزیز اسلامی است. روز رهایی این قطعه از این مرز پرگهر اهورایی که نخستین نقطه ای بود که به اشغال صدامیان مزدور و متجاوز درآمد و اینک، سنگربانان سپیده سحر و قاصدان فتح و ظفر، با بهار تازه، بهاری بزرگتر با دستان پاک و پیروزی آفرین خود به ارمغان آوردند: آزادی و پیروزی و آرام گرفتن در آغوش مادر: «ایران» این مرز دلیران...
داغی که قصر شیرین زیبا و سبز و سراسر نخلهای بلندقامت در دل داشت، از همه داغها سنگینتر و سوزندهتر بود. این شهر را صدامیان جنایت پیشه، چنان کینه توزانه و با نهایت وحشیگری و قساوت ویران کردند که هیچ چیز جز مسجد مهدیه از آن نماند که صدام ملعون و معدوم به نشانه فتح در آنجا نماز خوانده بود و آن مسجد را هم تبدیل به مقر حزب بعث کرده بودند. قصرشیرین در زمان اشغال توسط رژیم بعثی عراق با خاک یکسان شد و آثار تاریخی و تمامی نقاط مسکونی و اداری و تجاری شهر نیز همگی از سوی ارتش متجاوز عراق تخریب شدند.
شیرینی آزادسازی قصر شیرین، این سومین نگین کرمانشاه و قدمگاه زائران کربلا، از همین زخم خوردگی و داغدیدگی برمیخیزد. رزمندگان غیور و رشید اسلام در بیستم فروردینماه سال ۶۰ در یک عملیات منظم و با خلق رشادت های بسیار این شهر مرزی را پس از حدود هفت ماه اسارت آزاد کرده و به آغوش وطن باز گرداندند. اهمیت آزادسازی شهرستان مرزی قصرشیرین به این دلیل بود که رزمندگان اسلام بدون هیچگونه تلفاتی، موفق به این مهم شدند و ارتش عراق را از این شهر بیرون کردند. هرچند در ادامه جنگ تحمیلی هشت ساله و در مقطعی دیگر دشمن بعثی یک بار دیگر قصرشیرین را تصرف کرد و مدت ها این شهر را در اشغال خود داشت.
اولین شهری که زخم ویرانی و تجاوز دید
پس از پیروزی انقلاب، عراق پادگانهای آموزشی خود را در شهرهای مرزی به آموزش نیروهای ضدانقلاب اختصاص داد تا با سازماندهی و نفوذ به نیمه غربی استان کرمانشاه و اجرای عملیاتهای ایذایی، کمین، دستبرد، بمبگذاری، مینگذاری، ترور و آشوب درگیری ایجاد کنند. با چنین برنامهای در سالهای ۱۳۵۸ و ۱۳۵۹ قصرشیرین را ناامنی فراگرفت. تجاوزات عراق در سال ۱۳۵۹ با هدف آمادهسازی برای عملیات نظامی و عبور از مرز به طور محسوسی افزایش یافت تا آنجا که در شهریورماه ۱۳۵۹ اغلب روزها قصرشیرین هدف گلولهباران توپخانه ارتش عراق بود.
چنانکه در ۱۶ شهریور نخستین حمله هوایی و زمینی ارتش عراق به پاسگاه قصرشیرین انجام شدو ۲۶ شهریورماه ۱۳۵۹ ارتش عراق، قصرشیرین را زیر آتش شدید توپخانه و بمباران هوایی قرار داد و به تأسیسات شهر خساراتی وارد و چند نفر را شهید و مجروح کرد. در این شرایط، عده زیادی به شهرهای دیگر مهاجرت کردند و شهر در حفاظت نیروهای نظامی و انتظامی قرار گرفت. فردای آن روز، ۲۷ شهریور، قصرشیرین توسط ارتش عراق محاصره شد.
نیروهای ارتش عراق ۲۹ شهریور ۱۳۵۹ اطراف هنگ ژاندارمری قصرشیرین را زیر آتش قرار دادند که با مقابله نیروهای ارتش جمهوری اسلامی ایران مواجه شد.
اولین روز حمله سراسری عراق به ایران در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹، نیروهای عراق تا شمال قصرشیرین پیشروی کردند و ۲ مهر ۱۳۵۹ شهر قصرشیرین در آستانه سقوط قرار گرفت.
نیروهای عراق ۳ مهر ۱۳۵۹ وارد قصرشیرین شدند و جاده قصرشیرین به سرپلذهاب را بستند. دو روز بعد، بهرغم مقاومت نیروهای ایران، پیشروی نیروهای عراق در جنوب قصرشیرین بهطرف گیلانغرب همچنان ادامه یافت و اشغال قصرشیرین کامل شد.
در سالهای ۱۳۶۰ـ۱۳۵۹ که قصرشیرین در اشغال ارتش عراق بود، عملیاتهای متعددی برای آزادسازی شهر و بیرون راندن عراقیها انجام شد. اصلیترین محور عملیاتی، جاده سرپلذهاب به قصرشیرین بود که میبایست دو ارتفاع مهم بازیدراز در جنوب جاده و ارتفاع قراویز در شمال جاده از نیروهای دشمن پاکسازی میشد. عملیاتهای سهگانه بازیدراز با این هدف انجام و با مقاومت سرسختانه عراقیها مواجه شد؛ چون محور قصرشیرین ـ بعقوبه ـ بغداد نیروهای ایران را به پایتخت عراق میرساند. در عملیات مطلعالفجر هم که ۲۰ آذر ۱۳۶۰ انجام شد، یکی از اهداف آن تصرف ارتفاع شیاکوه و دستیابی به جاده گیلانغرب ـ قصرشیرین بود که محقق نشد.
پس از عملیاتهای موفق ایران در پایان ۱۳۶۰ و اوایل ۱۳۶۱ در جنوب و بازپسگیری مناطق اشغالشده از جمله خرمشهر، عراق نیروهای خود را در جبهه جنوبی متمرکز کرد و قصرشیرین در تیر ۱۳۶۱ در جریان عقبنشینی تاکتیکی ارتش عراق آزاد شد. این در حالی بود که به جز مسجد مهدیه که مقر نیروهای عراق بود، بقیه شهر به طور کامل تخریب شده بود.
عملیات ثارالله زمینهساز آزادی قصرشیرین
قصرشیرین در ۲ مرحله آزادی سازی شد که یک مرحله آن در روز بیستم فروردین سال ۱۳۶۰ رزمندگان اسلام در یک عملیات منظم و با خلق رشادتهای بسیار این شهر مرزی را پس از حدود هفت ماه اسارت آزاد کرده و به آغوش وطن باز گرداندند و مرحله دوم نیز در ۱۵ مرداد سال ۱۳۶۱ بود.
این مأموریت به همراه رزمندگانی از سپاه، عشایر منطقه و پشتیبانی هوانیروز و نیروی هوایی ارتش ایران با موفقیت انجام گرفت و دشمن در ارتفاعات گاومیشان، کوره موش، قراویز، بازی دراز، تنگ حاجیان، چرمیان، داربلوط، بان سیران، کله جوب، ساواتها، تنگ بیجار، تنگ بینا، ذیل و کنجانچم (منطقه عمومی غرب) متوقف شد.
مأموریت مذکور در حالی انجام شد که ارتش عراق با یک لشکر زرهی و یک تیپ پیاده کوهستانی در این منطقه تجاوز خود را آغاز و تلاش کرد تا قصر شیرین، سرپل ذهاب و گیلانغرب را در خاک ایران تصرف و در زمینهای مناسب پدافند کند، ولی با تلاش غیور مردان دلاور ارتش جمهوری اسلامی ایران تنها قسمتی از اهداف توسط عراق تصرف شد و از دستیابی به همه اهداف تعیین شده باز ماند. یک گردان تانک از لشکر ۶ زرهی عراق به میزان ۴۰ درصد منهدم و گردان یکم تیپ ۲۲ لشکر ۸ پیاده کردستان عراق نیز به میزان ۲۰ درصد تلفات را متحمل شد.
پس از تخلیه شهر و استقرار نیروهای عراقی در ارتفاعات مشرف بر قصرشیرین، جاده سرپلذهاب به قصرشیرین همچنان در تیررس آنها قرار داشت و تردد نیروهای ایران را با مشکل مواجه میکرد. به همین دلیل سپاه پاسداران در ۱۵ مرداد ۱۳۶۱ عملیات ثارالله را برای آزادسازی ارتفاعات مرزی قصرشیرین در حوالی پاسگاههای پیروزخان و قلعهسفید اجرا و شش تپه مرزی را از اشغال ارتش عراق خارج کرد؛ اما براثر فشار نیروهای عراق از چهار تپه عقب نشستند و تنها دو تپه آن را تثبیت کردند. با آزادسازی تپهها بخشی از جاده قصرشیرین از دید دشمن خارج شد و جاده تدارکاتی دشمن از پیروزخان به تنگ بشگان زیر دید مستقیم نیروهای خودی قرار گرفت. اما این عملیات در روند کلی جنگ تأثیری نداشت.
پس از عملیات مسلمبنعقیل در ۹ مهر ۱۳۶۱، عملیاتهای جبهه غرب ادامه پیدا نکرد و از آن پس قصرشیرین، جبهه دفاعی بود و نبرد نزدیک در آن جریان نداشت و با آتش خمپاره و بمباران هوایی جنگ در منطقه ادامه یافت.
با هجوم سراسری مجدد عراق به مناطق جنوب میانی و غرب ایران در ۳۱ تیر ۱۳۶۷، در عملیاتی با نام توکلنا علیالله ۴، قصرشیرین دوباره به اشغال نیروهای عراق درآمد. پیشروی عراق در قصرشیرین، سرپلذهاب، گیلانغرب و سردشت، برای کاهش تمرکز نیروهای ایران در جبهههای جنوبی صورت گرفت. یک روز پس از این حمله، با مقاومت نیروهای ایران، عراقیها مجبور به عقبنشینی شدند و در ۴ مرداد همه مناطق اشغالشده از جمله قصرشیرین، آزاد شد.
در طول مدت جنگ ایران و عراق، این شهر بیش از ۹۵ درصد آسیب دید و بعد از پایان جنگ و از دهه ۱۳۷۰ دوباره بازسازی شد. از بناهای تازهساختهشده در قصرشیرین، میتوان به ستاد معراج شهدا و یادمان مقاومت که نماد دلاوریهای مردم قصرشیرین در زمان اشغال این شهر است، اشاره کرد.
شهر نخلهای سوخته و بیسر، شهر شهیدان
شهرستان قصرشیرین در هشت سال دفاع مقدس ۸۶۰ شهید، ۲هزار جانباز و یکصد آزاده تقدیم انقلاب اسلامی کرده است. قصرشیرین در غرب کرمانشاه بیش از ۱۸۶ کیلومتر مرز مشترک با کشور عراق دارد و دارای بیش از ۲۷ هزار تن جمعیت است. در روستاهای مرزی و بازسازی نشده و خالی از سکنه شهرستان قصرشیرین، پس از ۴۲ سال از گذشت جنگ تحمیلی، سربازان پنهان دشمن یا همان مینهای خفته نهان شده در دل خاک نیز هرازگاهی مرزنشینان را قربانی میکند و این نشاندهنده قانون ضد بشر بودن مدعیان و منادیان دفاع از حقوق بشر است و آشکار میسازد که دشمنان اواقعی بشریت چه کسانی هستند.



