شنبه 02 تير 1403 , 09:56




نسل نو ظهور، تاریخ فردا و دشمن دانا
پیامدهای اجتماعیِ خِشت کج در بنایِ رایانه و اینترنت و ماهواره، در حال تبدیل شدن به داستانی است که آن سرش ناپیداست...
فاش نیوز - پیامدهای اجتماعیِ خِشت کج در بنایِ رایانه و اینترنت و ماهواره، در حال تبدیل شدن به داستانی است که آن سرش ناپیداست. به همین دلیل، مسائلِ مرتبط با "تداوم هویت سیاسی تا تاریخ فردا"، هم اکنون پیگیری واجب شده اند.
در علوم اجتماعی، دو تمثیل" وجدان سیاسی- ماشین سیاسی" راهی میانبر برای استدلال در هر "گفتمان[1]" هستند. پژوهشگران با این دو نگاره و نماد، جنبه ی دگرگون سازِ "فرهنگ سایبری21]" را مفهوم بندی می کنند.
درجستارحاضر؛ به محفل دور همی برخی افراد، با طرز فکر نزدیک به هم؛ اما در سرزمینها و فرهنگهای ِناهمگون، سَرَک می کشیم!
هدف، نشان دادن نقش فهم لرزه ی حاصل از «گفتمان اسلام سیاسی فقاهتی(1)» است.
اینک؛ سوداگران بازارِ اندیشه، در برج عاج و درحالی که بر صندلی راحتی لمیده اند، به سنّت و آداب و رسوم به دیده ی تحقیر می نگرند! و مع الاسف احتمال تبدیل گفتمان به کوفتمان! را بالا می برند.
مفروض است:
اکنون اولاد آدم در سر تاسر عالَم، همسایه ی دیوار به دیوار هم اند،«حتی تصَوّر فاصله در برابر هجوم سرعت سپر انداخته است.(2)»
از رهگذر پیوندهای الکترونیک"حدیث حاضر و غایب" نیز شنیدنی تر شده است:
باش تا پرده گشایم زِ مقامِ دگری
چه دهم شرح نواها که به چنگ است هنوز
صحبت از تلاش بی وقفه و پرتکرار شبکه های اجتماعی برای خزاندن مارِ تردید! در اندیشه و انگیزه ی رأی دهندگان، و تأثیر معنادار بر" نوسان آونگِ انتخابات آینده" است.
معرکه گیر، در شعبده ی مارخزانی! با نواختن سرنای دیجیتال بر جعبه ی ماهواره - موبایل، می خواهد جهت عقربه ی افکار عمومی را تعیین کند.
اما؛ ضمن نهایت احترام به فرد فرد جوانان هوشمند و با فراست ایران؛ انگار نوازنده، با مشاهده ی شاکله ی رفتاری چند جوان جاهل؛ جَوّگیر شده و سرنا را وارونه گرفته است.
پس از کلید خوردن طرح هر پشت بام، یک مزرعه ی پرورش قارچ! و موفقیت نسبیِ دشمنِ بسیار دانا، درکاشت علف هرز و" انسداد[3]" در میدان فرهنگ، برخی امور«به غم انگیز ترین سطح ابتذال!» تقلیل یافت.
بنا براین، هر دغدغه مند به زندگی فضیلت مند، بر رهیافت و روشِ گفتمانِ اسلامِ سیاسیِ فقاهتی "تَوَسُل" می جوید.
از آنجا که « باورهای مذهبی و سنت» دغدغه ی اصلی این گفتمان است، دشمن دانا، میلیون ها دلار، برای هر نوع دسیسه چینی، علیه آن، بویژه در اینترنت، هزینه کرده است.
فرضیه
الف: انتقال "اباحه گریِ شالوده شکنانه" با خوانش دریدایی در دهه ی 1950 به تاریخ فردا؛ شبکه های اجتماعی را به میدان مینِ ضدِ دین! تبدیل خواهد کرد.
ب: لازمه ی گوش سپاری درست به گفتمان اسلام سیاسی فقاهتی؛ غرق در" موسیقیِ ابدیت" شدن است.
ج: فهم نادرست از منطق درونی اقبالِ نسل نوظهور به «فنّ باوری جادویی(3)» بحران آفرین خواهد شد.
چنان که مشهود است، دشمن دانا با دام پهن کردن و دانه افشاندن! بر سر راهِ جوانان هوشمند و با فراست ایران؛ بذر تردید را در اندیشه و انگیزه آن ها می کارد و بر بی راهه و ترفند بالا بردن آراء باطله در انتخابات آینده تمرکز دارد.
دستور کارِ شبکه های اجتماعی و روشِ فرخوانی، برپایه ی فرمول زیر است:
نارضایتی از زمین و زمان + القای بارش مشکلات اقتصادی از در و دیوار + اندکیِ هوش هیجانی + اینترنت = چشم زخم دوباره به صندوق رأی!
چیزی که اقدام خصمِ زیرک! را بیش از پیش تأمل و تفکر بر انگیز می کند؛ درس تجربه ی آن پیکارگرِ چابک! است، از:
- رویدادهای دهه 60 درجامعه ی آمریکا!
- شناخت هرچه دقیقترِ جامعه ی ایران اسلامی
این درس دو نکته ی مهم دارد:
نکته ی اول:
از یک منظر«انقلاب ایران، نسخه ی اسلامیِ ضد فرهنگ غرب بود که رو به سوی مخالفت با ارزش های تکنولوژیکی مستقر [ سینما، تئاتر، کاباره، کازینو...] داشت.»
نکته ی دوم:
در مورد رخ دادهای وطنشان نیز، از یک سو دریغا گوی ارزش پیشین یعنی« فن - بیزاریِ جوانان غربیِ طالبِ سلوک معنوی!» شدند و از سوی دیگر از تجربه ی «اعتراضات پایان ناپذیر سال های شصت[میلادی] (4)» "فهم لرزه" گرفتند.
در رابطه با ایران، علاوه بر نکته مذکور، بعضی از مسائل ناگشوده، از قبیل بروز شِبهِ بحرانِ "تغذیه، پوشش، سرپناه" و پدیداریِ تعدادی قابل توجه:
" شهروندِ بسیار مستضعف"
و افزایش بی رویه ی افرادی بسیار غنی و مدعیِ نبوغِ ژن برتری!" مبنای نظری مناسبی، برای ماهیگیری از آب گل آلود! فراهم ساخت.
بنا بر فرمول مورد اشاره، خصم بدسگال، با القای تفکر پول خدایی! و اصرار بر توانایی آن در انجام هر کاری؛ از رهگذر تبلیغات ابلیسِ دیجیتال، می کوشد حتی در تخیلِ نسلِ نوظهور «ذهنیات و معنویات جایگاهی برای تجلی نداشته باشند.(5)»
گذار تبلیغات دیجیتالی؛ از حد و مرز عقلی و منطقی و ورود به "قلمرو گزافه گویی و غلو" نشان داد که «کار این وسیله ی مزورانه و پر از خدعه و زیرکی، چیزی جز انفجار اباطیل نیست.»
پس از انفجار، فرهنگ برای کسب "چند دلار بیشتر!" وادار به تسلیم به تکنیک - دیجی خواهد شد؛ تا این نورسیده به آسانی بتواند جای تفکر را اشغال کند.
با تداوم این اشغالگری، تفاوت های باریک معنایی در «سرزمین فرشته و ارض پاک(6)» گُم می شود و بیم آن می رود که شعله ی شکوه قدسی! کم فروغ شود.
احتمالا دلیل اصلی نا خشنودیِ نظم نمادین، ازرواج "فن باوری جادویی" درنسل جدید، نیز همین باشد.
این ناخرسندی از جنس تمایز بین بینش و دانش است....
تداوم تعلل در چاره اندیشی؛ دست "عده ای نو بُت تراش! در آن ورآب برای "عزل خدا" در این ور آب، را بازتر می سازد!
به قول «ویکتور هوگو» «بی نظمی های اجتماعیِ ناشی از تجمع و تکثر ثروت کشور در دست اقلیتی معدود، همراه با تمدنِ صنعتیِ رو به گسترش، موجب از خودبیگانگی می گردد...، انسان می تواند هم به وسیلۀ پول و هم بوسیلۀ زهد و صو فیگری، به یک اندازه الینه [از خود بیگانه] گردد.(7)»
پیش گیری از شیوع گناه عظیمِ "عزل خدا و از خود بیگانگی" بر عهده ی دو وزارت خانه ی ذیل است:
- وزارت آموزش و پرورش
- ورازت علوم؛ تحقیقات و فن آوری
در همین راستا؛ برخی از نتایج تحقیقات کیفی؛ از دانش آموزان و دانشجویان:
- کاهش میل به برخی آموزه های دینی
- رواج بی راهه ی جدایی دین و سیاست
- پدیداری نوعی بد بینی نسبت به فضایل اخلاقی
و اشتیاق به «معجونی از عقاید ناساز [اما] پُرکِشِش!» را نشان می دهد.
این تحقیقات؛ همچنین نشان می دهند که اهالی مکتب شیکاگو، نیز:
- مدیریتِ افکار عمومی،
- احساسِ پرسش -اندیشی!
و فرایند ترسیم نقشه ی راهِ" فردا روز" را در برخی از مدارس و دانشگاه های ایران! به انحصار خود درآورده اند، و این در حال است که در عصر پیشا اینترنت، آوازه ی مشت محکم ایرانیان بر دهان عموسام! در جهان پیچیده بود....
به راستی که اعتماد ملت همواره سرفراز ایران به قدرتِ حکمرانی دینی، گفتمان اسلام سیاسی فقاهتی را به "قدرتمند ترین گفتمان در عرصه ی سیاست اکنون در جهان" تبدیل ساخت.
اتفاقا "وقته" ای که غول دیجیتال از چراغ جادو تازه درآمده بود! نظریه پردازان غربی نیز برای تبیین کارویژه اش، به روش گفتمان، روی آوردند.
آنها در چهارچوب" ساختار زبانی" ابتدا کوشیدند به یک هویت نو؛ معنایی دلبخواه بدهند. اما واژگانی برای تضمینِ « قابلیت اعتبارِ زنجیره ی هم ارزی(8)» نداشتند.
به دلیل فقر این عنصر به"گَپ هُوس دیجی"دخیل بستند تا از رهگذر" قابلیت دسترسی" به نور و رنگ و صدا و تصویر، و جعبه ی مارگیری و سُرنا و معرکه گیر، شاید برخی نوجوان و جوان ایرانی را برای فروش روح خود به ابلیس دیجیتال؛ به بهانه ی کسب دانایی بیشتر؛ متقاعد سازند!
نتیجه گیری
همانطور که حضرت آقا فرموده اند:
« در شرایط کنونی ما احتیاج به یک خیزش علمی داریم. جمهوری اسلامی درباره مسائل مهم جهان، جایگاه، منطق و حرفهای شنیدنی دارد که حتی مخالفان، روی آن حساب میکنند.»
نقش فهم لرزه ی حاصل از گفتمان اسلام سیاسی فقاهتی در سه برهه ی تاریخی، همانند خورشید می درخشد:
- در دوران حکومت ناروای طاغوتی که بر تأسیس مرکز پرورشِ هدفمندِ "جوجه فُکُلیِ فرنگی مآب" به موازات مدرسه و دانشگاه...، اصرار داشت!
فریادِ بلند« بداد اسلام برسید، رفت اسلام!» نشان می دهد که دعوا بر سر اسلام بود.
- پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، و غائله آفرینیِ اندیشکده های پرتعداد علوم سیاسی امریکایی! همچنین دوران مرد آزماییِ هشت ساله ی دفاع مقدس...
- پرتاب ناگهانی جامعه به انتخابات چهاردهم با شهادت رئیس جمهوری مغتنم!!!
بدون تردید، سودا گران بازار اندیشه در دانشگاه شیکاگو، به خوبی از ظرفیت آن گفتمان اطلاع دارند، و معنای اصل صدوده قانون اساسی و منطق درونی آن را کاملا می فهمند!
اما آن لمیدگان بر صندلی راحتی، به سنّت و آداب و رسوم، نگاهی غیظ آلوده! دارند، و مع الاسف، احتمال تبدیل گفتمان به کوفتمان و اغتشاش و بگیر و ببند را بالا می برند.
راهکار و پیش نیازِ گوش سپاری به موسیقی ابدیت، پرتو افکنی بر پیامدهای اجتماعیِ حاصل از داستان خِشت کج در بنایِ رایانه واینترنت و ماهواره، و شناخت هر چه عمیق تر و دقیق تر دوران مدرن است.
چنان که «آرنت» استدلال کرده:
« از لحاظ علمی؛ عصر مدرن [که] از قرن هفده آغاز شد، همان جهان مدرن نیست. جهان مدرن که ما امروز در آن بسر می بریم، با اولین انفجار های اتمی [هیروشیما، ناکازاکی] زاده شد.»
ویژگی اصلیِ این جهان «محوریت بخشیدن به عقل انسانی» است. تعیین حدود آزادی و قلمرو زندگانی و حتی باور مذهبی؛ نیز با همان است.
این ویژگی، خاطره ی ازلی را حافظه ی بشری پاک می کند؛ و تمایلی به یاد آوری رخداد های تازه نیز ندارد.
از این روست که در دورهمی های نسل جدید؛ به عنوان مثال:
"هر صحبتی از چرایی پرتاب ژاپن به جرگه ی «مهاجم ترین وجهِ خشونت آمیزِ تفکر تکنیکی، و چگونگیِ تغییر معنای جنگ، و ضوابط اخلاقیِ وابسته به آن» ذَنبِ لایَغفَر است!"
همینطور، صحبت از ویتنام وگوانتانامو و سگ های ابوغریب، نیز هیچ توجهی را بر نمی انگیزد؛ و اشاره به نسل کشی در غزه که جای خود دارد!
ولی معلوم نیست "چه مذهب گرفته اند" که قصه ی گیسوی! «آوازه خوانانی که در منزل، همسرشان را کتک می زنند! در اجتماع، و بر روی صحنه، هزاران نفر برایشان هورا می کشند، بازیگرانی که بسیار متکبرند و اعتیاد به مواد مخدر دارند،...(9)» را از "چل کلاغ" می شنوند و نامکرر است....
و این در حالی است که به تعبیر« اسلامی ندوشن»« هیچ کس در دنیا نوبرش را نیاورده، چه فایده که همه کارخانه ها خوب کار کنند؛ مگر کارخانه ی وجود انسان؟ در کشوری که:
- در پیوند با تاریخ، کهن فرهنگ اند
- در برخورد با دنیای تجدد، نوفرهنگ
دعا کنیم که رهنوردان با روح ساربانی، بر پشت "رنج روور" نشینند، وگرنه وای بر بیگناهانی که بر سر راه باشند.
این همان چشمه ی خورشید جهان افروز است
که همی تافت بر آرامگه عاد ثمود! (10)»
طرفه این که پس از ورود به جهان به عصر دیجیتال ( 1995) و رسیدن قدم نورسیده به فضا! این«بچه ی لوسِ تاریخ بشریت» با از میان بر داشتن مکان و زمان و با شادی کودکانه؛ به همه جا سرک می کشد!...
نشاندن نابالغانِ عقلانی و نوبالغان جسمانی! بر ماشین سیاسیِ دسیسه وب! و بردن به افق افسانه ی دیجیتال، پلیدترین بی وجدانی سیاسی است!
چرا که آن اژدهای هفت سر:
پایبندیِ "انسانِ نو" به آموزه های دینی و خصال خویشتن و بینشِ اساطیری، را می بلعد!
به قول گاست:
«این اعلام خطر است! وای بر ملتی که خود دارای این نظر نباشد! باید چار اسبه در پی آن بتازد، تا همه چیزش از دست نرود.(11)»
بخصوص؛ مربیان این «تروریست زهر آگین» به او آموخته اند تا نسبت به ملت همواره سربلند ایران «کلمات و گفته های سمی و عبارت های خصمانه که از تیغ شمشیر بُرّان تر و دردناک تر هستند.» بکار برد.
در دنیای گسترده ی اطلاعاتی امروز؛ دشمن دانا برای تلافی ضربه ی بزرگی که مشت محکم ایرانیان بر دهان عموسام! کوبید و ضربه ی غیر قابل باوری که به روح و جسم او وارد کرد؛ صرفا به دورهمی با محوریت آن آتش پاره؛ امیدوار است.
به نظر می رسد آخرین ارزیابی شیکا گویی ها؛ از امکان تأثیر معنادار بر نوسان آونگ انتخابات آینده، این باشد که در صورت وزیدن باد بر وفق مراد! قادر خواهند بود تا گفتمان اسلام سیاسی فقاهتی، را قربانی کلام زهر آگین خود سازند! حاشا و کلّا
آنها نمی دانند که دارند سُرنا را از سَرگشادش می نوازند!
به جای سخن آخر
امرورز هدف قدرتمند ترین گفتمان در عرصه ی سیاست جهانی؛ باز سازی جامعه ی ایرانی بر اساس احکام فقهی اسلامی است و هر گونه تقلید از غرب را نکوهش می کند.
صد البته که برای شرح نشانه ها و مفاهیم اختصاصی و منظومه ی گفتمانی و روشن آن (جمهوری اسلامی، ولایت فقیه، چهارچوب شرع،...) باید در مجالی مناسب تر، و از واژه به کلام کوچ کرد!...
اما نوشتن از این که ملت بزرگ ایران، بامشاهده ی کار ویژه ی حکومت ناروای طاغوت برای گسترش اغوا گری و خمودی و سستی در امور مرتبط با خصال خویشتن؛ به تدریج گِرد یکی از فقهای بلند مرتبه ی شیعی جمع شدند «تا خود را برای ایام آینده ملزم و متعهد کنند؛» و به اشترک گذاشتن آن با مخاطبان بسیار فهیم و آگاه و فرهیخته ی سایت وزین فاش نیوز حلاوتی دیگر دارد.
انسان های والایی که بر عهد و پیمان خود هستند و با اطمینان و اعتماد به گفتمان اسلام سیاسی فقاهتی و در این برههی تاریخی «ایران را به شکوه و عظمت مثالزدنی» رساندند!
تأکید بر تبیین علمیِ زمینه های اجتماعی و آوازه ی این اطمینان و اعتماد و گوش سپاری به آن" مسیحای معجزه گر و خَلَفِ صالحِ او" امری بسیار مهم است.
دشمن، به اصطلاح با همه ی دانایی! هرگز رمز راز اینکه چرا و چگونه:
"ما، در پیاله، عکس رخ یار، دیده ایم!»
را درک نخواهد کرد! او که اقتضائات عبور جوامع در هنگام بروز بحران در هرم قدرت را می داند، امروز با مشاهده ی جامعه ی ایران اسلامی در حال این عبور ایمن توسط یک فقیه از سلسله ی جلیل روحانیت شیعه؛ انگشت به دهان مانده است.
تهدید و شلیک بی امان توپخانه ی رسانه های نو پدید و بحران ساز! نیز تا کنون کاری از پیش نبرده اند!
ولی با این وجود، دریغ از یک نشست علمی متشکل از صاحب نظران نامداردر" سیاستِ مقایسه ای" و ارائه ی مباحث پدیدار شناسانه ی مرتبط با زمینه های سیاسیِ این گذارِ ایمن!...
کژکارکردی و تعلل، از سوی برخی از نهادهای پرتعداد و عریض و طویل فرهنگی در نشان دادن" مبانی نظریِ این عبورِ ایمن" حقیقتا نوبره!!!
نکته ی پایانی
«با برخوردی مقایسه ای، به شیوه ی زندگی مردم، و بررسی قوانین اساسی و اعتقادت مذهبی و... (14)»" می توان ابلیس دیجیتال را "رَجم" کرد!
پی نوشت
[1]:« منظور ازگفتمان، این است که زبان، در چهارچوب قالب هایی، ساختار بندی شده، و مردم به هنگام مشارکت در حوزه های مختلف حیات اجتماعی، در گفتار خود از این قالب تبعیت می کند(12)کلیت ساختار دهی شده در هویتی نو معنا می یابد...، ولایت فقیه نشانه ی اصلی این گفتمان بود که پس از منازعه های فراوان در قانون اساسی تثبیت گردید.»
[2]: برخی محورهای بحث از فرهنگ سایبری شامل طرح مفاهیمی چون «هویت، بدن،جنسیت، باز اندیشیِ مفهومِ جامعه، تعریف مبادله ی اقتصاد و فرهنگ... (13)» می باشند.
[3]:«انسداد یعنی تثبیت موقتِ معنای یک نشانه در یک گفتمان و تعطیل موقت در هویت بخشی به نشانه ها!»
منابع و مآخذ
- سیدمحمدعلی حسینی زاده؛ اسلام سیاسی در ایران
- هانا آرنت؛ وضع بشر
- کارل اشمیت؛ مفهوم امر سیاسی
- داریوش شایگان؛ زیر آسمان های جهان
- نیل پستمن؛ تکنوپولی، تسلیم فرهنگ به تکنولوژی
- داریوش شایگان؛ هانری کُربَن آفاق تفکر معنوی در اسلام ایرانی
- ویلیام ابنشتاین، ادوین فاگلمان؛ مکاتب سیاسی معاصر...
- عباس منوچهری و دیگران؛ رهیافت و روش در علوم سیاسی
- لیلیان گلاس؛ آدم های سمی
- محمدعلی اسلامی ندوشن؛ فرهنگ و شبه فرهنگ
- خوزه ارتگایی گاست؛ طغیان توده ها
- ماریان یورگنسن، اوئیز فیلیپس؛ نظریه و روش در تحلیل گفتمان
- عبدالکریم رشیدیان؛ فرهنگ پسامدرن
- سید عبدالعلی قوام؛ سیاست های مقایسه ای
|| جانباز دکتر سیدمهدی حسین
خدا رحمت کند پیشینیان را که در کلاس درس تجربه از استاد روزگار ، بخوبی آموخته بودند که " دست بیحیاپیشه " و زمانی که حتی تلویزیون نیز هنوز فراگیر نشده بود، در هیاهوهای نوجوانانه! و قهر و آشتی های مدرسه ای، با گفتن "اغول" آدم اینقد بد نمیشه! به فرزندان ایران زمین درس زندگانی می آموختند ...
اما اینک، تعدادی اندک، افرادی جهان دیده و خارج گز کرده و مدعی و از دماغ فیل افتاده! و حتی برخی که آفتاب لب بوم اند! پشت تریبون دیجیتال، دست هرچی شارلاتان، را از پشت بسته اند! جل الخالق
باسپاس بیکران از سایت وزین فاش نیز
به امید دیدار مجدد




در سخنرانی فردی معلوم الحال دروغگویی بر علیه شهیدان شاخص همچون شهید رییسی و شهید سلیمانی وجود داشته که از تریبون صدا و سیما و تریبون انتخابات بطور سراسری پخش شده و تمام دنیا شنیدند اما پس از اعتراضات گسترده مردمی از دروغگویی آشکار متاسفانه فرد هتاک فقط در کانالی گمنام عذرخواهی کرده است که میبایست برخورد قانونی لازم و انتشار بصورت گسترده همچون صدا و سیما و تریبون انتخابات اقدام گردد.