سه شنبه 16 بهمن 1403 , 09:00




سفر عراقچی به افغانستان و اما و اگرهای آن
فاش نیوز - زمانی که مقامات یک کشور قصد سفر به کشور دیگر را دارند، لازم است مقدمات خاصی فراهم شود و موارد مختلفی در نظر گرفته شود. اگر این موارد به درستی رعایت نشود، سفر ممکن است با چالشهایی مواجه شود. مشخصا درباره سفر آقای عراقچی، وزیر محترم امور خارجه به افغانستان نکتهای وجود دارد و آن این است که مقام ایرانی اینبار در سطحی بالاتر از نماینده ویژه به کابل سفر کرده است. این امر میتواند به عنوان یک رخداد مثبت تلقی شود؛ اما این در حالی است طرف افغان غالبا از این موقعیت سوءاستفاده کرده و فرافکنیهایی را ایجاد میکند. به عنوان مثال، در مورد حقابه شاهد هستیم بعد از این سفر اظهاراتی بیاساس توسط مقامات طالب مطرح میشود که ادعا میکنند در این مسیر آب به میزان قابل توجهی جریان یافته است. این درحالی است که آنها خود با ساختن تاجی روی رودخانه مانع از رسیدن آب به سیستان و بلوچستان شدهاند. در مورد دیگری، ایجاد سد «پاشند» نمونۀ دیگری از گفتار کذب و بیاعتقادی آنها به شریعت و اصول اخلاقی است؛ بهگونهای که به واسطه ایجاد این سد، اجازه نمیدهند حتی یک قطره آب به سمت بلوچستان منتقل شود.
موضوع بعدی مهاجران است. واقعیت این است که ما با مهاجران مشکلی نداریم، اما بحث ما در مورد افرادی است که به دلیل فشارهای گروههای حاکم بر افغانستان، مجبور به ترک کشور خود شدهاند. بسیاری از این افراد جانشان در خطر بود و برخی از آنها به اجبار کوچانده شدند. حتی برخی از نظامیان نیز به دلیل تهدیدات طالبان، ناچار به ترک کشور شدهاند. علاوه بر این، مزاحمتهای این گروه ارتباطات شهروندی را مختل کرده و آرامش را از مردم سلب میکند.
در بعد سیاسی نیز باید گفت طالبان تاکنون هیچ اقدام مثبتی در راستای بهبود روابط با ایران انجام نداده است. در این زمینه، موضوع فارسیزبانان و شیعیان نیز مطرح است. همچنین، تعرضات مرزی که چندینبار صورت گرفته و تقابل با رسوم فرهنگی ایرانی مانند نوروز، از دیگر مواردی هستند که باید به آنها توجه شود. علاوه بر این طالبان مانع اشتغال افرادی که دارای مدرک از دانشگاههای ایران هستند، شده و اقداماتی مانند پلمب کمیته امداد امام خمینی و برخی بانکها را انجام دادهاند. در واقع، هیچ اقدام مثبتی در قبال تهران صورت نگرفته است. سفر آقای عراقچی به افغانستان از این جهت مثبت بود که نشان میدهد ایشان مستقیما به این مسائل آگاه هستند و تلاش کردند تا در این زمینه اقدامات موثری انجام دهند.
اما نوع برخورد این گروهها متفاوت است. آنها به عنوان مثال، در تلاش برای برقراری گفتوگو، از مترجم استفاده میکنند ولی حین جلسه به زبان فارسی صحبت میکنند. این اقدام در یک کشور فارسیزبان بهنوعی توهین تلقی میشود و به نظر میرسد که تنها به دنبال بهرهبرداری از این موقعیت هستند. وقتی آنها در مذاکرات از مترجم استفاده میکنند، اشتباه میکنند نشست خبری فارسی برگزار میکنند. از طرفی شایان ذکر است که پاکستان نیز از این موضوع گلهمند شده و اینگونه تعبیر کردهاند که افغانها به ولینعمت خود، یعنی پاکستان، طعنهزده و سودی به آن نرسانده است. در واقع، درآمد یا پیش درآمد ما از طالبان تنها خسران بوده است؛ چراکه تاریخچهای وجود دارد و در این سیر تاریخی در مرحله اول، دیپلماتهای ما به شهادت رسیدند و در ادامه شاهد قتلعام شیعیان بودیم. در این مرحله نیز طالبان هیچ اقدام مثبتی در قبال تهران از خود نشان نداده است. بحثهایی که توسط صاحبنظران در این مورد به خصوص مطرح میشود، به عمق شناختی نیز بازمیگردد؛ زیرا صاحبنظران اظهاراتی مشخص و محکم و متقن دارند که اصول اساسی دیپلماتیک باید توسط کشورها رعایت شود.
از طرفی، طالبان اصلی با طالبان حاکم بر افغانستان تفاوتهای چشمگیری دارند. به عنوان مثال، سرکوب و نیز ممانعت از تحصیلات و سلامت عمومی، از جمله اقداماتی است که هر روز با پدیدههای جدید و جنجالی این گروه مواجه میشویم. به نظر میرسد آنها تنها به دنبال مسیرهای ترانزیت و جلب امکانات هستند و در تلاشاند تا سریعا توسط دیگر کشورها به رسمیت شناخته شوند. این وضعیت نشاندهنده یک توهم حاکمیتی است.
سفر آقای دکتر عراقچی به کابل با مخالفتهای شدیدی از سوی بسیاری از صاحبنظران روبهرو شد. اما به نظر میرسد که با لحاظ رویکرد میدان، اصرار و پافشاری برخی افراد باعث شد که ایشان این سفر را انجام بدهند؛ که این امر موجب شد تا اندیشه و خرد سیاسی به این تصمیم برسد که حقوق مطلوب خود را در این زمینه استیفا کند. البته که شاهد اظهارات بیاساس مقامات طالب بعد از این سفر، خطاب به مردم سیستان و بلوچستان بودیم و این مردم شریف را بیچاره خطاب کردند. این لحن به هیچ عنوان قابل قبول نیست. این امر نیز جزو قواعد جهانی است که باید آب بالادست رها شود تا به سیستان و بلوچستان برسد. خودشان آب را روی مردم بستهاند و همزمان تظاهر به زاری و دلسوزی میکنند؛ این مسائل باید به دقت مورد توجه قرار بگیرد.
درخصوص بحث مهاجران و حقابه - که از موضوعات مورد رایزنی بین مقامات ایران و افغانستان بوده است - طالبان حق ندارد فرافکنی کرده و ماجرا را به شکل دیگری برای عموم مردم توضیح بدهد. درحالی که آنها بهطور مداوم از ایران به دنبال کسب امتیاز هستند. سفارت و کنسولگری ایران در اختیار آنها قرار داده شده؛ اما آنها هیچ تمایلی برای بهبود روابط با تهران نشان ندادهاند. در واقع، همه چیز یکطرفه بوده است؛ درحالی که پروتکلهای دوطرفه و دوجانبه باید وجود داشته باشد.
اینگونه نباید باشد که آب را به گروگان بگیرند و رفتارها به شکل دیگری باشد. بخشی از بازیگران در این عرصه، افرادی نوظهور و نوآموز و بیتجربه و مبتدی هستند. باید در نظر داشت که خواستگاه ملت افغانستان و نیز ایران باید مورد توجه قرار بگیرد. همچنین، اکنون شاهد هستیم که به لحاظ تحصیلات، حدود ۱۵۰ هزار دانشجو و دانشآموز در تخصصهای مختلف در افغانستان حضور دارند. ۱۵۴ ورزشکار حرفهای در این کشور فعال هستند و رشته فوتسال در افغانستان با وجود بیدولتی، در جایگاه هفتم جهان قرار دارد. ۱۷ نفر از ورزشکاران این کشور در المپیک شرکت کردند و حاضر نشدند پرچم طالبان را بالا ببرند و بهجای آن، پرچم افغانستان را بالا بردند.
در کمیته بانوان و بخشهای هنری ملت افغانستان، اکنون در جامعه جهانی فعالان فرهنگی حضور دارند که در کشورهای دیگر زندگی میکنند؛ زیرا در کشور خودشان شغل و کار برای آنها وجود ندارد و با برخوردهای ناعادلانه مواجه میشوند. به همین دلیل، بسیاری از آنها مجبور به انکار هویت خود میشوند. در حال حاضر، قاضیالقضات طالبان توسط بخش قضایی سازمان ملل محکوم شده است؛ چرا که حقوق بشر و بخش سلامت را نادیده گرفته است.
شاهد بودیم که اخیرا در جلال آباد، 600 کودک به دلیل سوء تغذیه جان خود را از دست دادند. این درحالی است که نهتنها حسن همجواری با ایران را رعایت نمیکنند، بلکه ارتباطات همسایگی را نیز نادیده میگیرند. این مجموعه به نظر نمیرسد که به دنبال تعامل باشد و بیشتر به تزاحم و تنشزایی میپردازد. حال اگر نتوانند رویکرد خود را بازتعریف کنند و به خواستههای ملت خود و سایر احزاب پاسخ بدهند، به صورت ملی قادر به اداره کشور نخواهند بود. به عبارت دیگر اگر طالبان با شعار تک قومیتی بخواهند کشور را اداره کنند، موفق نخواهند شد. هویت مردم افغانستان به صورت موزاییکی تعریف میشود و این تنوع باید در مدیریت کشور لحاظ شود.
نکته دیگر این که در بحث تحریرالشام و ارسال نیرو برای حمایت از آن، بر اساس گزارشها، طالبان حدود سه هزار نفر نیرو برای کمک به تحریرالشام ارسال کردهاند. در هر صورت، ما باید به افکار عمومی پاسخگو باشیم. حضور آقای دکتر عراقچی در کابل از این لحاظ مثبت تلقی میشود که میتواند با عناصر مختلف در این کشور ارتباط برقرار کرده و در آینده دیپلماسی با افغانستان را به سمت مسیر درستی هدایت کند. اما در نهایت، دولت چهاردهم مکلف است به نظرات کارشناسی توجه کند و همچنین موظف است از انتصابات سفارشی و سهمیهای خودداری کند.
|| دکتر علیرضا رجایی(دانشآموخته علوم سیاسی)



