چهارشنبه 03 مرداد 1403 , 15:40




خاطرهای از برخوردهشیارانه آزادگان ایرانی با منافقین در اسارت
فاش نیوز - سلام و عرض ادب و احترام؛ پیشاپیش سالروز عملیات غرور آفرین مرصاد را که اثرات پیروزی قوای اسلام بر منافقین و ارتش بعث عراق را ما که شش روز بود اسیر شده بودیم و از هیچی اطلاع نداشتیم، را با تشدید شکنجهها و تحقیرها، احساس کردیم که قطعاً اینها شکست سنگینی از نیروهای دلاور ما خوردهاند که خود موجب خوشحالی و تحمل شکنجه بود.
البته در همان روزهای اول اسارت، سر و کله این جرثومههای فساد و خیانت در اردوگاه پیدا شد که به خیال خود برای ارتش بهاصطلاح آزادیبخش خود از بین اسرا، البته با دادن مشوقاتی از جمله: به هر کشوری که دوست دارید میتوانیم پناهنده شویم، آنهم با شعار وسوسهانگیز «زن، زندگی و آزادی» نیروگیری کنند و چه خیال باطلی.
و آنجا بود که نقش روشنگری فرماندهان ما خیلی تاثیرگذار و حیاتی بود که آنان بهخوبی از این وظیفه خود استفاده کردند.
یادم میآید در دو سه روزی که منافقین در اردوگاه بودند و حداقل تعداد هشتصد نفر از اسرا فرمهای هواداری و در حقیقت سند خیانت به ملت را ناآگاه امضا کرده بودند، و بعد از چند روز، منافقین که به علت جذب این اسرا سر از پا نمیشناختند و خود مهدی ابریشمچی با تعداد زیادی اتوبوس برای انتقال آنان وارد اردوگاه شده بود، حتی یک نفر او را همراهی نکرد؛ و این همان روشنگریهای فرماندهان ما بود. فرماندهانی چون سردار شهید، حاج محب فارسی؛ سرداران دلاور، حاج حسین معروفی، حاج درویش مطهری و.... بود که کینه شدیدی به آنان پیدا کردند و این عزیزان را آماج شکنجههای قرون وسطایی در مرکز استخبارات عراق قرار دادند.
و آن روزها را هرگز فراموش نمیکنیم.
یا حق
|| علیرضا ضابطی(از اردوگاه 17 و 18 اسرای ایرانی)



