03 ارديبهشت 1404 / ۲۴ شوال ۱۴۴۶
شناسه خبر : 113024
پنجشنبه 25 مرداد 1403 , 10:14
پنجشنبه 25 مرداد 1403 , 10:14


انقلاب فکر
علی مهدیان
اختراع حکومتهای استبدادی
محمدرضا سابقی
ورزش؛ ابزاری برای وحدت و همبستگی ملی
منصوره استنکافی
میز یا تفاهم ترامپ کدام را میخواهد؟
جعفر بلوری
مناجات انقلابی
خداداد شکوری
تفاوت نگاه ما و آمریکا به مذاکره
سعدالله زارعی
عطاءالله مهاجرانی: جان کری ثابت کرد...
عطاءالله مهاجرانی
ارتش فدای ملت و ملت فدای ارتش
سیداسماعیل موسوی
چالش هستهای و پاشنهآشیل آمریکا
حسین شریعتمداری

شبیه یک رؤیا...
عادله اصفهانی
تولد دوباره من!
طهماسبی نوترکی
سرزمین رازهای مگو
ابوالقاسم محمدزاده
زنـی در گوشۀ تاریک تصـویر
ابوالقاسم وردیانی

روزنامه زنجیرهای، ظریف را کنار پزشکیان رئیس کابینه کرد!
فاش نیوز - یک روزنامه زنجیرهای، محمدجواد ظریف را «رئیس کابینه مدنی» معرفی کرد!
روزنامه آرمان در مطلبی با همین عنوان نوشت: «دکتر ظریف، همراهی خود با کارزار انتخاباتی دکتر پزشکیان را از متن جامعه مدنی کلید زده و با موفقیتی چشمگیر به سرانجام رساند. انتصاب او به معاونت راهبردی و «ریاست کابینه مدنی» تداوم و تکمیل همان نقش بود. حتی اگر او به معاونت اولی رئیسجمهور هم منصوب شده بود، به این اندازه جای خشنودی و امیدواری نداشت. تصمیم او به کنارهگیری از چنین نقش کارسازی، یک شوک تأسفبار بود. جامعه مدنی (رسانهها، اندیشکدهها، سازمانهای مردمنهاد در بخشهای حقوقی، سیاسی، اجتماعی، علمی- آموزشی، کار و اقتصاد و جز آن)، ستونها و سامانههای کارسازی هستند که «زیرساخت دموکراسی» بهشمار میروند و کمک به بالندگی آنان، یعنی توسعه و تحکیم این زیرساخت.
بنای مردمسالاری بر این ستونها برساخته و استوار میشود. این سامانهها هستند که استخوانبندی و رگ و پی دموکراسی و توسعه را در اندام جامعه میدوانند. اینها سلولها و اجزای شکلدهنده این اندام هستند و همچنین، طنابهای محافظی هستند که بار مردمسالاری را پیوسته استوار میدارند. اینها هم موجد دموکراسیاند و هم حافظ و ضامن آن. وجود همین نهادها و توسعه و تعمیق فرهنگیِ برخاسته از آنهاست که یک نظام مردمسالار را از گردبادها و طوفانهای خودکامگی و استبداد محفوظ میدارد. من نام این سامانهها را «کابینه مدنی» میگذارم که از عمق بدنه جامعه میجوشد. همه رسانهها (حتی رسانههای جناحی یا حکومتی و غیرمستقل)، همه نهادهای پرشمار مدنی در متن جامعه، به مثابه وزارتخانههای این کابینه هستند.
به نظرم آقای دکتر ظریف، بهعنوان معاون راهبردی دکتر پزشکیان، هوشمندانه در رأس این کابینه قرار گرفت و امیدهای بسیاری را زنده کرد. در واقعیت، او روی دیگر سکه ریاستجمهوری بود: دکتر پزشکیان روی اجرائی این سکه بود و دکتر ظریف روی مدنی آن. من اهمیت این روی دوم را نه کمتر از روی اجرائی آن بلکه همپا و برتر از آن میدانم. جالب است که دکتر ظریف، همراهی خود با کارزار انتخاباتی دکتر پزشکیان را از متن جامعه مدنی کلید زده و با موفقیتی چشمگیر به سرانجام رساند. انتصاب او به معاونت راهبردی و «ریاست کابینه مدنی» تداوم و تکمیل همان نقش بود. حتی اگر او به معاونت اولی رئیسجمهور هم منصوب شده بود، به این اندازه جای خشنودی و امیدواری نداشت. تصمیم او به کنارهگیری از چنین نقش کارسازی، یک شوک تأسفبار بود. بهعنوان یک خبرنگار دور از میهن که نفع شخصیای در این آمد و رفتها ندارد، امید دارم که در این تصمیم بازنگری شود. امیدوارم چهرههایی که امکان رایزنی و مصالحهجویی را دارند، اجازه ندهند این فرصت و ظرفیت کارساز از دست برود».
یادآور میشود رئیس کابینه، رئیسجمهور است اما گویا افراطیون مدعی اصلاحات اصرار دارند در عمل و یا با ادبیاتسازی جعلی، امثال ظریف را رئیس دولت جا بزنند. به همین علت هم نویسنده خارجنشین روزنامه زنجیرهای ادعا کرده «سکه ریاستجمهوری دو رو دارد، یکی پزشکیان و دیگری ظریف»!
نکته دوم این که ظریف ادعا کرده بود بعد از پایان کار شورای راهبری، هیچ سمت دولتی بر عهده نخواهد گرفت. اما برای خود معاونتی را جعل و تاسیس کرد که برخلاف معاون سیاسی دفتر رئیسجمهور، بالاتر از دفتر و در جایگاه معاونت رئیسجمهور و در همین حال تعیینکننده راهبرد دولت باشد.
این نکته هم گفتنی است که شورای موسوم به شورای راهبری با ترکیب غالبی که از برخی محکومان امنیتی و عناصر تندرو سیاسی و برخی عناصر غنیمتطلب یا ذینفع پیدا کرد، هیچ ربطی به مردم یا جامعه مدنی نداشت و هویتش هویت یک شرکت سهامی حزبی با حضور برخی عناصر دارای سوءسابقه بود.



