پنجشنبه 01 شهريور 1403 , 15:00




گوهر درونی امر زیبا و پیادهروی اربعین
زیبایی اقدامِ میلیونها انسانِ واله و شیدا که پیِ آوازِ حقیقت در یک مسیر پیش میروند، مثل گل سرخ که از کمند تشریح و تفسیر و تأویل و تعریف میگریزد، زیباییِ این اراده و عشق، واقعیتی است که...
فاش نیز - اساساً گوهر درونیِ "امر زیبا" فراتر از قوهی اندیشه است و در تعریف نمیگنجد. دلیلِ مدعا پیادهروی اربعین و مجموعهی کامل رویدادهای آن، از فراگیری و حرکت از تمام کشورها، و تنوع جمعیتی، و حتی دینی گرفته تا مهمانی و الفت و پذیرایی و موکب و واکس و ماساژ و ...این همرفتاری همدلانهی به غایت زیبا را چگونه میتوان توصیف کرد؟
زیبایی اقدامِ میلیونها انسانِ واله و شیدا که پیِ آوازِ حقیقت در یک مسیر پیش میروند، مثل گل سرخ که از کمند تشریح و تفسیر و تأویل و تعریف میگریزد، زیباییِ این اراده و عشق، واقعیتی است که در مورد آن نمیتوان چون و چرا آورد. دقیقاً بهسان گلِ سرخ بدون چراست!
(1)کار ما نیست شناساییِ راز گل سرخ، کار ما شاید این است که در افسون گل سرخ شناور باشیم.
مشکل علم مدرن این است که خود را معیار سنجش تمام رفتارهای بشر میپندارد؛ و از درک این مفهومِ ذاتاندیش و جلوهی اخلاقِ مسئولیت و اخلاقِ اعتقاد محروم است.
(2)دیرینه شناسان اذعان دارند که امر زیبا، همواره در اندیشهی بشری جایگاهی بلند داشته و براساس دیدگاه سقراطی، زیبایی باید سودمند باشد.
(3)از حیث تحلیلی دو جلوه در پیادهرویِ زیبای اربعین، چشمنوازتر است - انضباط اخلاقی - فرهنگ سیاسی
"انضباطِ اخلاقی"، پیششرط رشد عاطفی و اجتماعی است. از آن مهمتر فرهنگ سیاسی است که رویکرد عاطفی نسبت به جهان سیاست را تبیین میکند.
(4) منطق درونیِ نظم و انضباط راهپیمایان را علیرغم تخاصم پیشین! درخشان میسازد. سرچشمهی این زیبایی، رابطهی معنویِ مخصوصی است که در طول تاریخ، نفوسِ مؤمنین را به هم مرتبط ساخته و از اتحاد آنها، یک وجود عالیتر ظاهر میشود!
(5) درکِ این امر، کانونِ اصلی مباحث زیبایی شناسی امروزی است.
"حُبالحسین یَجمعنا"
طنین فریاد بلند حب الحسین (ع) یجمعنا، یکی دیگر از جلوههای درخشانِ میراث عظیم فکری و معنوی در اندیشهی والای اسلامی است. فهم منطق درونی و درک معنای آن، نقشهی راه حرکت به سمت درست تاریخ را ترسیم خواهد کرد. از آنجا که قانون جامعهی شناسی، مانند تمامی قوانین علمی دیگر، از مشاهدات تجربی سرچشمه میگیرد"ضمن پرهیز از ردیف کردن پشت سر هم دادههای تاریخی" باید گفت یکی از معانی آن فریاد بلند عبارت است از "روحانیسازیِ امر سیاست" به موازات عصر دیجیتال، زندگی اجتماعی ایرانیان نیز به «وضعیت چند لایه، چند فرهنگ، سیال و در حال تحول» وارد شد! و ناگزیر به مواجهه با «بنبستهای ناشی از تعارض احکام شرعیِ فرعی؛ با مصالح زندگی سیاسی» گردید. اکنون که «تکنیک، با اشغالِ جایِ تفکر» پنجرهای تازه پیشِروی نسل جدید گشوده است، باید چرایی نکوداشتِ حرمتِ طنین این صدا! که همواره مایهی عظمت کشور است، برای نسل نوظهور تبیین علمی شود. درست گفتهاند که «علم یک ایستگاه بین راه است». خردورزی سیاسی حکم میکند در این ایستگاه، دانش جامعهشناسی سیاسی، برای نسل جدید، اولاً مسئلهی اصلی در سیاست که "مسئلهی ترجیح است" را توضیح دهد.
ثانیاً پیام این اجتماع عظیم را به جهان برساند؛ یعنی "ما دشمن دائمی نداریم؛ بلکه این مصالح ماست که دائمی و ابدی است." به هر حال مشاهدات تجربی آن علم حداقل در یک دههی اخیر در مراسم عظیم اربعی، موجب شده تا برخی از حاملان آن نحله از معرفت، فراتر از ارزشهای ذهنی و محیطی خاص و به حکم وجدان، بکوشند آنچه که تکنیک دیجی در اندیشه و انگیزهی بخشی از نسل وب، نسبت به این پدیدهی عظیم ایجاد کرده را اگر نتوانند درمان کنند! حداقل تسکین دهند.
مظلوم حسین جانم!
از منظر رهیافت و روش پدیدارشناسی با خوانش هایدگر بر سردر سرای محبت نوشتهاند با سر کسی به محضر دلبر نمیرسد.
از حقایق بزرگترین اجتماع «ملت امام حسین(ع)» در زیر سایبان قدسیِ محرم و صفر پدیداری الگویی منحصر به فرد است از" تَوَلا و همگرایی و محبت و شفقت و مودت و مهر و صداقت و راستی و ..." در این دورهمیِ بینظیر! هر عنصری که رنگ و بوی تمایزیافتگی داشته باشداز موقعیت اجتماعی گرفته، تا میزان برخورداری از مال و منال و حتی میزانِ التزام عملی به حلال و حرام شرعی!... همه و همه! پشت در ورودی؛ نهاده میشوند.
این مدل از شاکلهی رفتار آدمی را میتوان با عنوان "راهبردِ متوازنسازی مثبت" صورتبندی کرد. تبدیل این راهبرد به رویهای برای اتحاد و ائتلافسازی؛ نقشهی راه برونرفت از برخی بنبستها در زندگی روزمره است.
اساساً یکی از کارویژههای درج مناسبتها در گاهشمار قدسی همافزاییِ اندیشه و کاهش اختلاف نظرهای بزرگ و توانکاه میباشد. امر محبت را پدیدهی بنیادین و شالودهسازِ هستیِ انسان، دانستهاند.
در فرایند اندیشهورزی اسلامی، "مناسبتهای تاریخ قدسی" محلی برای ظهور و بروز آن و پایه و اساسِ ابرازِ عشق و دلدادگی محسوب شدهاند. تسری این همرفتاری همدلانه به بدنهی اجتماع؛ از دو ماه محرم و صفر، بهسان جریانخونی تازه در رگهای اجتماع، به ماههای ربیع و جمادی و رجب و شعبان، تمام آنات زندگی روزمره رنگ و بوی فضایل حسینی خواهند یافت! پالایش و بازآفرینی این فراورده! در ماه مبارک رمضان، و نکوداشت منطق درونی آن در عید فطر ... و تکاپوی شَوّالیّه!
برای ورود به ماه ذیحجه و انجام مناسک عظیم حج و اعیاد قربان و غدیر! آنگاه با افتخار بر منبر دیجیتال از جهانیان دعوت خواهیم کرد"همه آیید و ببینید مقام و شرف و عزت ما را مظلوم حسین جانم" در این صورت راهبرد متوازنسازی مثبت پادزهری خواهد شد برای بیرحمانه شدن زندگی و پیشگیری از تأثیر معنادارِ «رانت سایهای» بر سُرخیِ گونهی بسیاری از والدین!
پس از این و به درستی میتوان تلاش معاش را مبتنی بر این راهبرد، تئوریزه کرد! این کار، مشگلگشا و شدنی و ضروری است. صدالبته که غم نان اگر بگذارد.
سرنخ:
(1) احمدی؛ هایدگر و تاریخ هستی
(2)آرون؛ مراحل اساسی سیر اندیشه در جامعه شناسی
(3)احمدی؛ مدرنیته و اندیشهی انتقادی
(4)قوام؛ سیاست مقایسهای
(5)اشپنگلر؛ فلسفهی سیاست
|| دکتر سیدمهدی حسینی



