10 تير 1404 / ۰۵ محرم ۱۴۴۷
شناسه خبر : 113474
چهارشنبه 21 شهريور 1403 , 10:30
چهارشنبه 21 شهريور 1403 , 10:30


دفاعی که مقدس شد
رضا علامهزاده
پاسخ اَبرههها سجیل است
خدیجه مهدوی
معمای برآشفتگی نتانیاهو و ترامپ
محمد ایمانی
ایستادگیِ ملت در کنار دولت و نیروهای مسلحِ
امانالله دهقان فرد
جنگ ما تمامشدنی نیست
حسن رشوند
ایران قویتر شد نتانیاهو و ترامپ ترسیده بودند
جان مرشایمر
نُه دهم پنهان جنگ
محمد ایمانی
آنچه بر دل های تنگ ما گذشت...
شهیدگمنام
جنگ با اسرائیل دَدمنش را کوچک و سبک و ساده نشماریم
فرامرز گلستانی
ما و اعلام توقف درگیری اخیر؛ امروز چه باید کرد؟
علی بهادریجهرمی

نور میپاشند بر بود و نبود
بتول شایسته
نوحه سبک پاپ؛ ابوفاضل عباس
امیر برومند
تقدیم به رزمندگان اسلام
سیدابوالحسن موسوی طباطبایی

داستان دلاوری که ترمز نداشت برای نوجوانان منتشر شد
فاش نیوز - کتاب «دلاور بی ترمز» روایت داستانی زندگی رزمندهای است که وقتی ۱۴ سالش بود از خانه فرار کرد و به جبهه رفت.
کتاب «دلاور بی ترمز» نوشته «رحیمه جمال» روایت داستانی زندگی «رمضان جرجانی» است که وقتی ۱۴ سالش بود از خانه فرار کرد و به جبهه رفت. این کتاب به تازگی راهی بازار نشر شده.

این دلاور بیباک سالهای جنگ و نبرد را در نوجوانی و جوانی پشت سر گذاشت و همین رشادتها بود که رحیمه جمال را تحت تأثیر قرار داد تا این ماجراها را که گاه با چاشنی طنز همراه شده؛ برای نوجوانان روایت کند. غیر از روایت داستانی طنزگونه، از ویژگیهای کتاب «دلاور بی ترمز» این است که تمامی شخصیتهای کتاب واقعی هستند. شخصیتهایی چون سید هادی بروگردی، الله مازنی، فریدون علی کتولی، حبیبالله افتخاریان و مهدی باکری که هرچند شهید شدند اما خاطرات زندگی با آنها، روایت داستانی جذابی را برای نوجوانان رقم زد.در بخشی از کتاب «دلاور بی ترمز» میخوانیم: «به مریوان رفتم و بعد از تحویل گرفتن برگه تسویه با مینیبوسِ سنندج راهی تهران و از آنجا مستقیم عازم شمال شدم. اتوبوس، گرگان را که رد کرد، لب جاده سرخنکلاته ترمز زد. من هم از پله اتوبوس پایین پریدم و قدمزنان به سمت محلهام حرکت کردم. چند قدم مانده به خانه، یکدفعه خاله لیلا را دیدم. ذوقزده گفتم: خاله چطوری؟ در کمال آرامش و خونسردی گفت: ممنونم! از رفتارش تعجب کردم و زیر لب گفتم: خاله هم خالههای قدیم! خوبه هفت ماه من رو ندیدن. حس کردم شاید مرا نشناخت. پرسیدم: شناختی؟ من رمضان بچه خواهرت هستم! بهت زده نگاهم کرد و گفت: رمضان؟! پس گفتن تو شهید شدی. تا ته ماجرا را خواندم و خندیدم. گفتم: میبینید دیگه، شهید نشدم اومدم!»نشر شاهد کتاب«دلاور بی ترمز» را با شمارگان هزار نسخه، قطع رقعی، ۲۷۱ صفحه و به بهای ۱۵۰ هزار تومان روانه بازار نشر کرده است.
منبع: خبرگزاری فارس


خاطرهای از عزاداری ماه محرم جانبازان در آسایشگاه
رمضانعلی کاوسی
دلی بزرگ و ارادهای استوار در راه وطن
سید محمد مشکوهًْالممالک
به دنبال قمقمه
مریم عرفانیان
خاطرهای مدرسهای از روز رحلت امام خمینی
محمدرضا معانی
خاطره یک آزاده از انتشار خبر ارتحال حضرت امام در اردوگاه اسرا
سیدمحمدرضا میرشمسی

