شناسه خبر : 114108
دوشنبه 05 آذر 1403 , 12:00
اشتراک گذاری در :
ادبیات ایثار و شهادت

خاطره‌ای از شهید غلام گرامی

قرار بود مین‌گذاری کنیم. مرحوم گرامی نارنجک را از ضامن خارج می‌کرد و تله‌گذاری می‌کرد و می‌گفت، وقتی برای خنثی کردن مین آمدند، نارنجک نیز عمل می‌کند....

 فاش نیوز - شهید "غلام گرامی" افزون بر شجاعت، بسیار با تقوا بود. از بیت‌المال کمتر استفاده می‌کرد و سعی می‌کرد که حتی در جنگ از وسایل شخصی استفاده کند.

آقای تیمور شاهمرادی می‌گفت: وقتی با قاطر، با مظفر پرنداخت، مرحوم گرامی، خسرو امینی، سلمان خاوری، مسعود عرب، آقای سهامی(معلم) خلیلی و اسفندیار امینی به مأموریت به سوی نفت‌شهر رفتیم، باران می‌آمد. من کوچکترین فرد گروه بودم و نگهداری قاطرها را به من می‌سپردند.

گوسفندی را به 400 تومان خریدیم. سهم هرکدام 20 تومان می‌شد. با آنکه سپاه هزینه‌ی آن را پرداخت می‌کرد، مرحوم گرامی سهم خود را نقداً پرداخت کرد، و نیز وی در مواقع غیرضروری از لباس شخصی استفاده می‌کرد.

قرار بود مین‌گذاری کنیم. مرحوم گرامی نارنجک را از ضامن خارج می‌کرد و تله‌گذاری می‌کرد و می‌گفت، وقتی برای خنثی کردن مین آمدند، نارنجک نیز عمل می‌کند.

"گرامی" درحال نمازخواندن بود. پیرمردی گفت: رو به جهنم نماز می‌گزاری! گرامی گفت: من اینجا چوپانی کرده‌ام و اینجا قرق ماست. چطور بعد از سال‌ها با قبله نا آشنا باشم.

نیز از ایشان نقل شده که با شروع جنگ فرش خانه را جمع کرد و به جبهه هدیه کرد. بعد از شهادت "مسعود شاهمرادی"، برادرم غلام گریه می‌کرد که من باید شهید می‌شدم. من عمر خود را کرده‌ام. مسعود جوان بود و باید می‌ماند. دو روز بعد از آن او نیز در عملیات "مطلع‌الفجر" به شهادت رسید.

|| قم: سید عباس رضوی

اینستاگرام
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
عکس روز
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi