29 فروردين 1404 / ۱۹ شوال ۱۴۴۶
شناسه خبر : 115371
یکشنبه 25 آذر 1403 , 11:49
یکشنبه 25 آذر 1403 , 11:49


تحلیلهای ضد و نقیض درباره مذاکره با آمریکا
سیدمحمدرضا میرشمسی
منطقِ فازی و مذاکره!
سیدمهدی حسینی
لزوم «آرایش جنگی» در نبرد اقتصادی
مسعود اکبری
دنیای وارونه غرب و اندیشههای شهیدآوینی
یوسف سیفزاده
آقای رهامی در حوزه تخصصی خود اعلام نظر نمایند
ابراهیم شعبانلو
شهیدان باکری ستارگان آسمان گمنامی
کامران پور عباس
گفتوگو با شرایط ایران
نوید شفیعی
ترامپ با صدای بلند فکر میکند!
حسین شریعتمداری

شبیه یک رؤیا...
عادله اصفهانی
سرزمین رازهای مگو
ابوالقاسم محمدزاده
زنـی در گوشۀ تاریک تصـویر
ابوالقاسم وردیانی

زندگی الهامبخش یک مدافع حرم
نگاهی به کتاب عطر پیراهن تو
فاش نیوز - کتاب «عطر پیراهن تو» به روایت «دعاء زلزلی»، (همسر شهید) داستانی عمیق و احساسی از زندگی شهید روحانی مدافع حرم دوتابعیتی ایرانی-لبنانی «سید علی زنجانی» را به تصویر میکشد.
این کتاب در ۲۳۲ صفحه و توسط انتشارات خط مقدم منتشر شده و بخشی از خاطرات مربوط به لبنان و حزبالله است. شهید حجتالاسلام سید علی زنجانی، سال ۱۳۶۷ در زینبیه (دمشق) سوریه به دنیا آمد و پس از چندین سال جهاد در منطقه سراقب (ادلب) سوریه، سال ۱۳۹۸ به فیض شهادت نائل آمد. این اثر، نهتنها به زندگی شخصی و مبارزات «سید علی» میپردازد، بلکه به ابعاد انسانی و روحی او و خانوادهاش نیز توجه دارد و خواننده را به دنیای پر از عشق،
فداکاری و ایثار میبرد.
در «عطر پیراهن تو»، «دعاء زلزلی» با روایتی تأثیرگذار و احساسی، لحظات حساس و سرنوشتساز زندگی «سید علی» را روایت میکند. از دوران ازدواج و تحصیل و زندگیاش در ایران و لبنان گرفته تا روزهای مبارزه و ایستادگی در جبهههای دفاع از حرم...
هر صفحه از این کتاب، گواهی بر اراده و ایمان راسخ شهید به آرمانهای انقلاب اسلامی و دفاع از حرمین است.
در این کتاب، «دعاء» با بیان احساسات و تجربیات خود، خواننده را به درک عمیقتری از زندگی مشترک با یک شهید دعوت میکند.
«عطر پیراهن تو» بهعنوان یک اثر ادبی و اجتماعی، میتواند الهامبخش نسلهای آینده باشد و یادآور ارزشهای انسانی و جهانی در تاریخادبیات مقاومت.
با خواندن «عطر پیراهن تو»، شما نهتنها با زندگی یک شهید آشنا میشوید، بلکه با روحیهای از عشق و ایثار که در دل هر لبنانی وجود دارد، پیوند میزنید. این کتاب، گنجینهای از احساسات و ارزشهاست که مخاطبان را به تفکر و تأمل وامیدارد.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
نشستم کنارش، سرم را به گوشش نزدیک کردم زیر لب خواندم: «شب تاره بیقراره دلی که چاره نداره... نفسم مونده تو سینه چشم من به راه یاره...» همان شعری بود که سیدعلی خیلی دوست داشت و همیشه با هم میخواندیمش. آهسته گفتم: «حالا من بیقرارت شدم... بیقرار مهربانیهات، بیقرار گذشتت، بیقرار رفتنت...»
نویسنده این کتاب خانم مریم عرفانیان است که سال ۱۴۰۰ نگارش کتاب را آغاز کرد. او سال ۱۳۵۹ در مشهد به دنیا آمد و در رشته روزنامهنگاری تحصیل کرد. وی از سال ۱۳۷۸ با نوشتن داستانهای کوتاه شفا یافتگان حرم رضوی کار خود را آغاز کرده و اکنون کتابهای بسیاری را به چاپ رسانده است.
منبع: کیهان


دیدار در باغ
زهرا ترابی
خاطره ای از شهید همت بهروایت حاجقاسم
به روایت حاجقاسم
یک عطسه تا ابدیت!
رضا امیریان فارسانی

