یکشنبه 14 بهمن 1403 , 11:00




سخنی با دغدغه مردم و انقلاب
فاش نیوز - به نام حضرت دوست؛ صادقانه بگویم؛ مدتیست تصمیم گرفتهام سکوت کنم و دست به دعا در جهت بهترشدن اوضاع مملکتم باشم؛ اما انگار چیزهایی گلویم را فشار میدهد و دائم سرزنشم میکند که چرا ساکتی؟ چرا حرفی نمیزنی؟ مگر خودت در خون نیفتادهای؟ مگر پهلویت را ترکش خمپاره دشمن پاره نکرد؟ دوستان، به خاطر این که کبد و دل و جگرت بیرون نریزد، با چفیهای که صورتت را تمیز میکردی آن را نبستند؟
مگر نبودی وقتی "عباس اکبریان" در عملیات فتحالمبین داخل کانال در حال دفاع بود، «گرینفی» دشمن، چندین گلوله به او زد و با خوردن هر تیری، تکانی میخورد که گویی شوکر روی سینهاش میزدند و بالا و پایین میپرید؟ ندیدی "سردار ترکی"، آن ابرمرد دلیری که همۀ زندگیاش یک مینیبوس بود و با آن مینیبوس سرویس ذوبآهن بود و در جهت امرار معاش زندگی خود و پدرش، زمان جنگ مینیبوس را فروخت، پولش را هزینه جبههها کرد و در عملیات فتحالمبین عاشقانه شهید شد، و آنقدر فشار گلوله و ترکش دشمن بر بدنش زیاد بود که دیواره لثههایش از جداره دهنش بیرونزده بود؟ گویی با وزنهای صدتنی به پشتش ضربه زده بودند.
مگر ندیدی "عبدالکریم قاسمپور" را؟ مگر ندیدی "عبدالوهاب شهرانی" را؟ مگر ندیدی "صولت صالحی" را؟ مگر ندیدی "اسدالله کیانی" را؟ مگر ندیدی نوجوانان مظلوم را که چگونه در کانال فتحالمبین عاشقانه پر میکشیدند؟ پس چرا سکوت کردهای؟
بنویس. حرفت را بزن. خدا را چه دیدی؛ شاید یکی از مسئولینی که از جنس خود ما هستند و هنوز در صحنۀ خدمات هستند؛ نوشتهات را دیدند و اقدامی کردند.
فردا امتحان دارم. دانشگاه امتحان حقوق بینالملل عمومی با افرادی همصحبت میشویم که از ابتدای سخن تا انتهای کلامشان گلایهمندی است. آنهم گلایهمندی از معیشت؛ از وضعیتی که بنا نبود اینگونه بشود و شد.
از پزشکیان که همین دیروز مقابل "جلیلی" چشم در چشم "جلیلی" و در چشم ۸۵ملیون ایرانی گفت: مردم خداوکیلی اگر میخواهند به اینها رأی بدهند؟! بدانند اینها چندین سال است مملکت را به نابودی کشاندهاند...؛ و ژست دلسوزی برای معیشت مردم میگرفت و میگفت: سفرههای مردم کوچک شده و من صرفاً بدینجهت در صحنه هستم؛ چون توانش را دارم و پتانسیل لازم موجود است... میخواهم به فریاد مردم برسم. ظرف صد روز فلان کار را میکنم و...
حالا چند تا صد روز گذشته و من بهعنوان یک شهروندی که سنگ انقلاب و شهدا را به سینهام میزنم، بهجای این که جزوه کلاسی را بخوانم و خودم را برای امتحان فردا آماده کنم، دارم برای فاشنیوز مطلب مینویسم.
به امید آن که وقتی منتشر شد، مسئولی از جنس انقلاب، شهدایی بخواند و اقدامی بکند و یا در حال ریکاوری مغزم هستم! چون میدانم بهمحض این که دفتر بسیج دانشجویی را که من خادمش هستم بازکنم، چندین دانشجو حقیقتطلب وارد میشوند و از اوضاع بیسر و سامان فعلی که گریبان کشور و مردم را گرفته نقد میکنند. این وضع اصلاً با منشور انقلاب ۱۸۰درجه مغایرت دارد.
در همۀ زمینهها نهتنها معیشت، بلکه اقتصاد، بلکه معنویات، بلکه منویات امام راحل... اصلاً بنابر این نبود. بنا نبود به بهانۀ تحریم و برنامههای بیسر و سامان مدنظر بعضی روشنفکران نه انقلابی، اینگونه زندگی مردم دستخوش تلاطم گردد؟
دوستان انقلابیام، مسئولین دلسوز کشوری و لشگری، ما امروز شاهدیم که دوستانی که دیروز همسو با ما برای پاسداری از ارزشهای انقلاب شب و روز فعالیت میکردند، منتقدان جدی شدهاند؛ که بعضاً ترس از آن داریم که خدایی ناکرده در جبهه دشمن به سمت ارزشهای نظام تیر بیندازند!
مگر میشود خویشتن را فریب داد بیتوجهی به معیشت و مشکلات مردم یعنی بازیکردن با خون نیممیلیون انسان وارسته و ایثارگر که گوش به فرمان امامین انقلاب، از همه هستیشان گذشتند و برای حفاظت از این سرزمین از هیچ کوششی دریغ نورزیدند. این وضعیت و این تورم و گرانی افسارگسیخته.....
مقصرش کیست؟ چهکسی باید جوابگو باشد؟ و چه کسی باید پاسدار خون این شهدا باشد که برای این مملکت جان دادند؟ ما بهنوعی احساس مسئولیت میکنیم و دلمان به درد میآید.
وقتی میبینیم مردم سرزمینمان مشکل دارند، از مسئولین متولی درخواست داریم که هرچه سریعتر به معیشت مردم رسیدگی کنند و از بازیکردن با الفاظ و روحیه مردم اجتناب کنند و در مسیر بهبود اوضاع مردم بکوشند؛ تا خدایی ناکرده شاهد ضربهای به این نظام سراسر خون و ایثار نباشیم.
امیدوارم مسئولین محترم متوجه اوضاع باشند و هرچه سریعتر رسیدگی کنند.
|| رضا امیریان فارسانی



