شناسه خبر : 116324
پنجشنبه 11 بهمن 1403 , 12:25
اشتراک گذاری در :

دیپلماسی بدون دست آورد

فاش نیوز - میزان موفقیت سفرهای سطح بالای بین کشورها با نتایج و دست آوردهای آن سنجیده و ارزیابی می‌شود.
دیدار آقای عراقچی وزیرخارجه کشورمان به کابل در این مقطع زمانی علیرغم هشدارها و مخالفت‌های صاحب نظران، ظاهرا  فاقد دست آورد ملموس و محسوس و تنها به بیانیه ها و توضیحات سخنگوی وزارت خارجه خلاصه می‌شود. با زیر ذره بین نهادن واکنش‌ها به این سفر و دست‌آوردهای آن برای طالبان، ایران و منطقه و جهان، بی‌حاصلی و نابه‌هنگامی این سفر بیش از پیش  نمایان می‌شود.
دست‌آورد سفر برای طالبان:
این سفر فرصتی برای رئیس‌الوزرا، سرپرست وزارت خارجه، سرپرست وزارت دفاع و سرپرست وزارت تجارت طالبان جهت مذاکره با وزیر خارجه کشورمان فراهم کرد. بر اساس خبر یکی از رسانه های پاکستان سرپرست رئیس‌الوزرای طالبان از ایران خواست که نسبت به مهاجرین افغانی با احترام رفتار کند وی همچنین به عوارض اخراج گسترده مهاجرین هشدار داد وگفت پس فرستادن آنها در کوتاه مدت امکان پذیر نیست وی همچنین اعدام افغانها در ایران را موجب تحریک احساسات عمومی در افغانستان دانست.
امیرخان متقی سرپرست وزارت خارجه طالبان  نیز طی مصاحبه ای گفت پیرامون مواردی چون مهاجرین، تقویت روابط تجاری، ترانزیت و استفاده از بندر چابهار، حقابه و ضرورت ترفیع روابط دیپلماتیک به سطح سفیر با طرف ایرانی مذاکره شد. سرپرست وزارت خارجه طالبان ترانزیت و استفاده از چابهار را برای افغانستان مهم‌ارزیابی کرد و نرسیدن حقابه هیرمند به ایران را گردن خشکسالی و مسیر ریگزار رودخانه انداخت، وی باز گشت مهاجرینی که طی ۴۰ سال گذشته به ایران‌رفته و کسب و کاری به هم زده‌اند را در کوتاه مدت امکان ناپذیر دانست و خواستار آن شد که ایران به تدریج آنها را باز پس فرستد.

"به گفته طرف ایرانی رئیس‌الوزرای طلبان تامین حقابه ایران ا، هیرمند را تعهد شرعی و انسانی دانست" در حالی که سرپرست وزارت خارجه عدم رسیدن حقابه را گردن خشک‌سالی و مسیر ریگزار انداخت لذا پذیرفتن دلایل فوق منتهای خوش‌بینی است و کاملا مشخص است که طالبان قصد احترام به حقابه ایران ندارد، انتظار این بود که طرف ایرانی بر پیشنهاد تنطیم یادداشت تفاهم الحاقی برای تامین حقابه ایران تاکید می کزد. از فهوای کلام طالبان استنباط می‌شود که با ضعفی که در طرف ایرانی یافته به معامله ای کمتر از آب در برابر نفت، همان‌ایده‌ای که اشرف غنی عنوان نمود رضایت نخواهد داد.

این سفر در ست همزمان با حکم دیوان بین‌المللی کیفری برای باز داشت رهبر طالبان و قاضی‌القضات طالبان به خاطر نقض حقوق بشر و حقوق بانوان و دختران افغانستان بزرگترین هدیه به طالبان از سوی ایران بود به‌طوری که امیرخان متقی سرپرست وزارت خارجه طالبان سفر آقای عراقچی را دلیل و راهنمایی برای کشورهای همسایه و منطقه و جهان جهت افزایش تعامل با طالبان توصیف کرد

بازتاب سفر عراقچی در پاکستان:
این سفر باز تاب و پوشش خبری زیادی در پاکستان داشت، یکی از رسانه‌های پاکستان با استناد به  تنش بین اسلام آباد و کابل و تیرگی روابط انها، سفر عراقچی را ضربه ای به دولت شهباز شریف نخست وزیر پاکستان توصیف کرد.
بدیهی است سفر عراقچی به کابل دیدا ر سرلشکر باقری به اسلام‌آباد که یک هفته قبل از آن صورت گرفته بود را تحت تاثیر قرار می‌دهد و فاصله بی اعتمادی بین ایران و پاکستان را همچنان به قوت خود باقی می سازد. سیاست کشور ایجاب می‌کند که سفرها به کشورهای منطقه با توجه به شرایط خاص منطقه و حساسیت‌های موجود تنظیم شود. بدیهی است چنانچه  در تقابل اسلام‌آباد - کابل توازن قوا به نفع طالبان شود بیگمان‌بعد از پاکستان نوبت ایران‌می‌شود زیرا طلبان در رویای دست یافتن به آب‌های دریای عمانند چون مدعی بخش‌های از بلوچستان بزرگ هستند. طالبان افغانستان ازتحریک طالبان پاکستان متشکل از ۲۴ گروه از جمله برخی گروههای تجزیه‌طلب بلوچ حمایت می‌کند، طبعا در صورت تقویت پایه های طالبان این گروه خودخوانده از تحریک طالبان پاکستان و گروههای شورشی متحد آن در بلوچستان نیز حمایت خواهد کرد لذا کدام عقل سلیم منافع افراد و گروه‌ها را بر منافع ملی ایران ترجیح می‌دهد که اینگونه دستگاه سیاست خارجی را به دنبال خود می‌کشد و با این سفرها پایه‌های طالبان را تقویت می‌کند.
ارزیابی نهایی: برنده اصلی دیدار نابه‌هنگام آقای عراقچی از کابل، گروه خودخوانده طالبان بود که این سفر را روزنه گشا برای سفر مقامات دیگر کشورها و تعامل با طالبان یا بنوعی مقدمه شناسایی طالبان تفسیر کرد، طالبان در این سفر علیرغم نابرابری با ایران در کلیه حوزه‌ها از جمله مهاجرین، تقویت تجارت، ترانزیت و استفاده از بندر چابهار و ترفیع سطح روابط دوجانبه، موضع خود را اعلام کرد و نسبت به حقابه آب هیرمند به ایران  نیز طفره رفت، این‌ در حالی است که ایران اقلیت های قومی و مذهبی افغانی به ویژه تاجیک‌ها، ازبک ها، هزاره‌ها و جامعه مدنی از جمله بانوان را که روزی ایران از آنها حمایت می کرده تنها گذاشت و جانب طالبان گرفت.

سفر وزیر خارجه ایران به کابل در حالیکه روابط پاکستان و طالبان تیره شده و گروه طالبان ادعای ارضی بر بخش‌های پشتون‌نشین‌ پاکستان کرده و از سوی دیگر حکم بازداست دیوان کیفری بین‌المللی علیه رهبر و قاضی القضات طالبان به‌دلیل نقض حقوق زنان و دختران افغانستان صادر شده درمجموع از منظر منطقه ای و جهانی نیز به زیان ایران و به نفع طالبان توصیف می‌شود که در نهایت اثرات سوئ خود را در آینده بر جای خواهد گذاشت. همزمان با این سفر وزیر خارجه جدید آمریکا مارکو روبیو نیز از احتمال تعیین جایزه‌ای بزرگ برای دستگیری رهبران طالبان گوشزد کرد که امید است با کج فهمی عده‌ای، مجددا به بهانه آمریکا ستیزی، افغانستان را میدان تقابل با آمریکا  و در نتیجه حمایت از طالبان قرارندهند.

سفر وزیر خارجه به افغانستان تحت حکومت طالبان، از منظر هزینه و فایده قابل تأمل است. طالبان به عنوان گروهی که همچنان مشروعیت بین‌المللی ندارد و حقوق اقلیت‌ها و زنان را نقض می‌کند، نمی‌تواند در جایگاهی باشد که شایسته سفر در این سطح از روابط دیپلماتیک باشد. این اقدام ممکن است به جای تأمین منافع ملی ایران، به تقویت مواضع طالبان و تضعیف روابط تاریخی ایران با اقوام و گروه‌های مختلف افغانستان منجر شود.

سیاست خارجی ایران باید بر اساس اصولی استوار باشد که نه‌تنها منافع ملی را تأمین کند، بلکه همسو با ارزش‌های انسانی و تاریخی باشد. در شرایط کنونی، انتظار می‌رود که به جای تقویت گروهی با سابقه نقض حقوق انسانی، بر تعامل با نیروهای مشروع و مقبول مردمی افغانستان تأکید شود تا هم جایگاه ایران حفظ گردد و هم از بروز تبعات بلندمدت منفی جلوگیری شود.

جا دارد از حوادث خاورمیانه درس بگیریم و قبل از تکرار آن‌ ‌در جنوب آسیا اندیشه کنیم و منافع ملی را‌ در مرکز توجه قرار دهیم. مطمئن باشیم در صورت تغافل بعد از خاورمیانه بزرگترین ضربه را در جنوب آسیا خواهیم خورد با این تفاوت که به علت همجواری کشورمان با جنوب آسیا ضربات  وارده نیز به مراتب مهلک‌تر خواهد بود.

چنانچه توازن قوا در اثر چالش با پاکستان به نفع طالبان شود بیگمان‌بعد از پاکستان نوبت ایران‌می‌شود زیرا  طالبان پشتون در رویای دست یافتن به آب‌های دریای عمان هستند چون مدعی بخش‌های از بلوچستان‌اند.
تحریک طالبان پاکستان متشکل از ۲۴ گروه از جمله برخی گروههای تجزیه طلب بلوچ است  که در صورت پیروزی  طالبان مورد حمایت تحریک طالبان پاکستان و پدر خوانده آن ‌طالبان  افغانستان قرار   خواهند گرفت لذا جای سوال است  که  کدام عقل سلیم  منافع افراد و گروه‌ها را بر منافع ملی ایران ترجیح می‌دهد و دستگاه سیاست خارجی را به دنبال خود می کشد که پایه‌های طالبان را تحکیم کند.

اهمیت موضوع برای کشورمان ایجاب می‌کند که رئیس جمهور محترم به سازمان‌های نظارتی دستور تفحص و بازرسی از افراد یا شرکت‌هایی که  صرفا منافع خود را در تقویت طالبان می‌بینند  صادر و مستقیما تحت پیگیری قرار دهند. شکی نیست که روابط با کشور افغانستان باید تحکیم و تقویت شود ولی نه‌با گروهی خود خوانده که حق و حقوق سایر اقوام و شهروندان را نقض و پایمال می‌کنند و چون غده سرطانی آرامش را از منطقه سلب  و حیات خود را در تنش تعریف می‌کند.

|| محمدحسین بنی‌اسدی

اینستاگرام
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
عکس روز
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi