شناسه خبر : 116568
دوشنبه 29 بهمن 1403 , 10:22
اشتراک گذاری در :

محسن در دریای خدا افتاد، من سوختم و خاکستر شدم

فاش نیوز - سعید اوحدی معاون رئیس جمهور در پیامی از ۲ برنامه تلویزیونی تقدیر کرده که به زیبایی درد مادران شهدا را نمایش داده‌اند.

«اخیراً شاهد بودیم شبکه «نسیم» به روایت صبر و احساس مادر شهیدان «محسن جاویدی» و «سیدمحمدحامد مسکون» پرداخته است.» سعید اوحدی رئیس بنیاد شهید و معاون رئیس جمهور در پیامی این را گفت و افزود: «زنان داغ‌دیده و استواری که یکی بعد از شهادت فرزند خود در آب‌های اروند، دیگر ماهی نخورده و مادر دیگری که با سکوت، تمام ناگفته‌ها را از جگرگوشه‌اش بیان می‌کند.»هر یک از این صحنه‌ها که اوحدی به آن اشاره کرده، تنها ۳ دقیقه و خرده‌ای از برنامه‌های «برمودا» و «هزار و یک» را گرفت؛ اما در همان زمان کوتاه اشک بیننده‌ها را در آورد. محسن جاویدی ۲۰ سالش بود که ساکش را بست و راهی جبهه شد تا از کشورش دفاع کند؛ غواص بود. چند ماه بعد به مادرش خبر دادند: «در عملیات کربلای ۴ ما از اروند رد شدیم، اما محسن در دریا افتاد و ماهی‌ها او را خوردند.» سکینه مهرعلی‌پور بعد از شهادت فرزندش گفت: «وقتی فهمیدم محسن در دریای خدا افتاده، سوختم و خاکستر شدم.»

 
هفته پیش محسن شریفیان خواننده و آهنگساز، در برنامه «۱۰۰۱» با نی‌انبان خود قطعه «غبار» را نواخت و گفت: «وقتی قطعه غبار را می‌نوازم فقط به یک چیز فکر می‌کنم؛ آن هم زنده به گور کردن ۱۷۵ غواصی که در عملیات کربلای ۴ به اسارت رفتند، دستانشان بسته شد، زنده به گور شدند یا در آب غرق شدند و به شهادت رسیدند.»او سپس درخواست پخش ویدئوی مادر شهید جاویدی را کرد که می‌گفت: «از وقتی گفتند افتاد دریا ماهی خوردش، دیگه نه به ماهی نگاه می‌کنم و نه می‌خورم.»فیلم این بخش از برنامه «۱۰۰۱» و نواختن قطعه غبار توسط شریفیان را ببینید و بشنوید:
شریفیان پیش از این هم در یکی از کنسرت‌های خود از شهدا یاد کرده و گفته بود: «اگر مزدوری این است که از خلیج فارس، هویت ملی، شهدا و کسانی که برای کشورشان جان می‌دهند دفاع کنیم، من مزدورم.»
صحنه دیگری که اوحدی به آن اشاره کرده، بخشی از برنامه «برمودا» است که آن هم چند روز پیش پخش شده و رقیه کرمانی مادر شهید سیدمحمدحامد مسکون، مهمان آن بوده. تک پسر رقیه کرمانی فقط ۱۵ سالش بود که در مهران تیر به پیشانی‌اش خورد و به شهادت رسید. تک پسری که حتی اگر شب‌ها یک ساعت بیشتر در مسجد می‌ماند، مادر از دلتنگی چادر سر می‌کرد و سر کوچه می‌رفت و ثانیه‌ها را می‌شمرد تا سایه محمدحامد را ببیند.
 
۳۷ سال از شهادت محمدحامد گذشته بود که تیمی مستندساز سراغ رقیه خانم رفتند تا فیلمی ۱۰۰ ثانیه‌ای از خاطرات مادر و پسری تولید کنند؛ اما تنها «۱۰۰ ثانیه سکوت» گیرشان آمد با جمله پایانی که همان کافی بود تا دل بیننده‌ها را بلرزاند: «دوستش داشتم؛ خیلی.»

هفته پیش این مادر که حالا ۳۸ سال دلتنگی پسرش را دارد، روبروی کامران نجف‌زاده نشست و این بار نه با سکوت، بلکه با زبان شیرینش از غمِ عاشقانه‌هایش با محمدحامد و بابای محمدحامد صحبت کرد.

منبع: خبرگزاری فارس
اینستاگرام
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
عکس روز
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi