یکشنبه 03 فروردين 1404 , 00:10
ولای علی(ع) و ولای فاطمه(س)
یکی از شاخه‌های اصلیِ اسلام بر این اندیشه نهاده شده که تاریخ مذهب به [حضرت] محمد(ص) ختم نمی‌شود. آخرین دایره‌ی نبوت، آغاز دایره‌ی ولایت است....
فاش نیوز - اگر ما خاک پای ائمه‌ی اطهار(ع) را توتیای چشمان خود می کنیم به دلیل عشق الهی است که با شیر اندرون شده و باجان بدر رود، اما آنچه شگفت‌آور است:
ستایش های اندیشه ورزان در ادیان دیگر از جمله مسیحیت از حقیقت آموزش‌های اسلام است. در همین راستا اشاره به" نَمی از یَم اندیشه‌ی برخی از خداوندان تفکر غربی، چون شِبلی شُمَیّل و هانری کُربن خالی از لطف نیست؛ «کربن در مدتی نزدیک به نیم‌قرن پژوهش عالمانه و پیگیر، بخش مهمی از آثار فکری در زمینه‌ی دینی ما را گرد آورد.»
فیلسوف قرن بیستم فرانسوی با طرح اسلام ایرانی خدمت بزرگی در شناسایی فرهنگ ما به جهانیان انجام داد.
از دیدگاه او یکی از شاخه‌های اصلیِ اسلام بر این اندیشه نهاده شده که تاریخ مذهب به [حضرت] محمد(ص) ختم نمی‌شود. آخرین دایره‌ی نبوت، آغاز دایره‌ی ولایت است.
واژه ولایت به معنای دوستی است. این دوستی از یک سو بیانگر تمایل و عشقی است که پیروان امامان نسبت به آنان دارند.
از سوی دیگر بیانگر منزلتی است که پیشاپیش و از روز الست به امامان داده شده و آنان را به مقام اولیاءالله یعنی اقربا یا دوستان الهی رسانده است.(1)»
کُربن ایران را «سرزمین فرشته و ارض پاک [نامید] که در آن شکوه قدسی شعله‌ور است.»
در قرن نوزده نیز شُمیّل معتقد بود «غایت دین، رستگاری و دادگری و مهربانی و همسویی مردمان است. ...
حقیقت ادیان ربطی به چگونگی عمران جامعه‌ی پیروان آنها ندارد.(2)»
او نیز در رابطه با ولای علی(ع) گفته است: «امام علی ابن ابیطالب [(ع)] بزرگ بزرگان است. او یکتا نسخه‌ای است که خاور و باختر در گذشته و حال صورتی به‌سان آن که مطابق با اصل باشد ندیده است.»...
ولای فاطمه(س)
«اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بنیها وَالسِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُکَ»
ملاقات علی(ع) و فاطمه(س) باشد تماشایی
ز مظلومی کند مظلومه‌ای امشب پذیرایی
برخی صاحب‌نظران الهیات بر این باورند که راز مورد نظر در صلوات فوق ناظر به وجود نازنین حضرت ولی عصر(عج) است ...
در این صورت شاید بتوان گفت که آن راز به قولی از ۳۱۳ کلیدواژه تشکیل شده و دو کلید واژه‌ی آن در ایران معاصر مشخص گردیده است.
این امر نیاز به توضیح دارد:
هانری کربن ایران را "سرزمین فرشته و ارض پاک" توصیف می‌کند که "با روشنائی بیکرانش پَرتو شکوه قدسیِ خورنه‌یِ [کوشک/ حصن] مقدس ایرانیان می‌درخشد....
(شایگان؛ آفاق تفکر معنوی در اسلام ایرانی، ص۴۷)"
تحمیل اراده‌ی ملت قوی و رشید ایران بر روند تاریخ سیاسی و اجتماعی و شنیده شدن آن در اقصی نقاط عالَم و توجه "اَهل العالَم" به سرنگونی حکومت ناروای طاغوت و درخشش جهانیِ "گفتمان اسلام سیاسی فقاهتی" و تاثیر معنادار تحولات ایران بر جهان در دوره‌ی معاصر صرفا پَرتویی از آن شکوه قدسی است!
اگر کربن امروز بود و می‌شنید، "آمریکا اگرخباثتی نسبت به ملت ایران انجام دهد سیلی سختی خواهد خورد"
فصلی دیگر به ایده‌ی اسلام ایرانی می‌افزود!
و عنوان" قدرت بی‌بدیل فقیه والا مقام شیعی" و قدرت واقعی در جهان کنونی را برای آن انتخاب می‌کرد.
احتمالا جناب دکتر بشیریه، استاد بی‌بدیل جامعه‌شناسی سیاسی نیز بر آن یک مقدمه بسیار عالمانه می‌نوشت ...
کسی چه می‌داند، شاید به شازده پسر و ننه‌ی تاج‌بسرش هم کمک می‌کرد از توهم بیرون بیان!
اللهُ اعلم
مأخذ:
۱.شایگان؛ هانری کربن: آفاق تفکر معنوی در اسلام ایرانی
۲.عنایت؛ سیری در اندیشه ی سیاسی عرب ۲۸۵
|| دکتر سیدمهدی حسینی
