شنبه 09 فروردين 1404 , 14:00




حق پرستاری و حق همیاری؛
ضرورت استانداردسازی حمایت از ایثارگران
بنیاد شهید و امور ایثارگران باید به سمت ایجاد یک نظام استاندارد ارزیابی نیازها بر اساس معیارهای علمی و بینالمللی حرکت کند و با اجرای نظامهای کارشناسیشده...
فاش نیوز - حق پرستاری و حق همیاری دو مقوله مجزا هستند و هر یک مفهوم خاص خود را در نظامهای حمایتی، پرستاری و مددکاری اجتماعی دارند.
حق پرستاری و حق همیاری؛ ضرورت اجرا و استانداردسازی در حمایت از ایثارگران(1)
حق پرستاری، پرداخت حقالزحمه به فردی است که مسئولیت مراقبت پزشکی و جسمی از جانباز(مثلا یک جانباز نخاعی که نیاز به مراقبت پزشکی دارد) یا ایثارگر را بر عهده دارد.
حق همیاری، پرداخت حقالزحمه به منظور کمک به انجام امور روزمره و اجتماعی فرد بینیاز به مراقبت پزشکی(یک جانباز نابینا که برای انجام امور روزمره نیاز به همراهی دارد) را گویند.
گروههای مشمول
حق پرستاری به جانبازان 50% و بالاتر، جانبازان اعصاب و روان، شیمیایی و دارای محدودیت جسمی حرکتی - به تشخیص کمیسیون پزشکی بنیاد - تعلق میگیرد.
حق همیاری به ایثارگران و جانبازانی که نیاز به کمک در امور زندگی روزمره دارند اما لزوماً نیازمند مراقبت پزشکی نیستند تعلق میگیرد.
نوع خدمات حق پرستاری، کمک در امور پزشکی، تزریقات، کنترل زخم بستر، فیزیوتراپی و کمکهای درمانی و .... را شامل میشود.
خدمات حق همیاری نیز کمک در رفتوآمد، خرید، انجام امور اداری، تنظیم کارهای شخصی و اجتماعی فرد را شامل میشود.
مبنای پرداخت حق پرستاری بر اساس حداقل دستمزد کارگران و میزان نیاز به مراقبت در نظر گرفته میشود و حق همیاری در صورت اجرا، باید بر اساس سطح وابستگی فرد به کمک در امور روزمره تعیین شود.
حق پرستاری طبق ماده 26 قانون جامع خدماترسانی به ایثارگران، هماکنون در حال اجرا میباشد اما حق همیاری با وجود پیشبینی در قانون، هنوز اجرایی نشده است.
هر دو حق برای حمایت از ایثارگران ضروری هستند، اما حق همیاری تاکنون اجرایی نشده و نیاز به پیگیری و تدوین آییننامه اجرایی دارد.
تحلیل ارتباط ماده ۲۶ قانون جامع ایثارگران با این دو مقوله
ماده ۲۶ قانون جامع خدماترسانی به ایثارگران، غالبا" دولت را موظف میکند که برای جانبازان ۵۰ درصد و بالاتر، جانبازان اعصاب و روان، شیمیایی و دارای محدودیت جسمی-حرکتی، بر اساس شدت ضایعات و میزان ساعات مراقبت، حق پرستاری و حق همیاری پرداخت کند.
این ماده به وضوح بین دو مفهوم حق پرستاری و حق همیاری تمایز قائل شده است، اما در عمل ممکن است نحوه اجرای آن چالشهایی داشته باشد، مانند:
تعیین دقیق معیارهای تفکیک این دو حق برای جانبازان مختلف.
پرداخت بر اساس حداقل دستمزد کارگران، که شاید برای برخی از مشمولان کافی نباشد.
مسئله ارزیابی میزان نیاز هر فرد به پرستاری یا همیاری توسط کمیسیون پزشکی بنیاد، که ممکن است موجب اختلاف نظر شود.
جمعبندی:
حق پرستاری یک حمایت پزشکی و بهداشتی است که برای تأمین مراقبتهای درمانی مستقیم ارائه میشود.
حق همیاری یک حمایت اجتماعی و رفاهی است که برای کمک به امور روزمره فرد در نظر گرفته شده است.
در اصلاحات آینده این قانون، بهتر است این دو مقوله با تعاریف دقیقتر و معیارهای شفافتر تفکیک شوند تا در اجرا دچار ابهام نشوند.
"حق پرستاری و حق همیاری؛ ضرورت تفکیک، اجرا و استانداردسازی در حمایت از ایثارگران" (۲)
تفکیک بین حق پرستاری و حق همیاری برای گروههای مختلف ایثارگران و جانبازان ضروری است، زیرا نیازهای هر گروه متفاوت است.
مثالهای کاربردی برای تمایز این دو حق:
جانباز دو چشم نابینا؛ این فرد ممکن است به مراقبتهای پزشکی و درمانی مداوم نیاز نداشته باشد، اما برای انجام کارهای روزمره مانند همراهی در رفتوآمد، تنظیم امور مالی، خرید و انجام کارهای اداری به کمک نیاز دارد.
بنابراین، حق همیاری برای او ضروری است، ولی ممکن است نیازی به حق پرستاری نداشته باشد.
جانباز قطع نخاع(مثلاً از ناحیه گردن یا کمر)؛ این فرد علاوه بر کمک در کارهای روزمره، به مراقبتهای پزشکی مداوم، جابهجایی، تزریقات، کنترل زخم بستر و... نیاز دارد. در نتیجه، هم به حق پرستاری و هم به حق همیاری نیازمند است، زیرا هم مراقبت درمانی و هم حمایت اجتماعی برای او اهمیت دارد.
مشکل در اجرای حق همیاری:
در حال حاضر، حق پرستاری اجرا میشود اما حق همیاری پرداخت نمیشود، که این موضوع باعث میشود افرادی که فقط به کمک در امور روزمره نیاز دارند، از حمایتهای لازم محروم شوند.
پیشنهاد برای اصلاح:
تدوین آییننامهای دقیق برای تعیین مصادیق و شرایط حق همیاری و اجرای آن بهطور مستقل از حق پرستاری.
تفکیک جانبازان و ایثارگران بر اساس نوع و شدت محدودیت جسمی-حرکتی یا حسی تا مشخص شود چه کسانی به کدام حمایت نیاز دارند.
اختصاص بودجهای مشخص برای اجرای حق همیاری در کنار حق پرستاری، تا افرادی که فقط نیاز به همیاری دارند نیز از این حمایت بهرهمند شوند.
"حق پرستاری و حق همیاری؛ ضرورت تفکیک، اجرا و استانداردسازی در حمایت از ایثارگران" (۳)
یکی از چالشهای اساسی در اجرای قوانین و حمایتهای مرتبط با ایثارگران و جانبازان در بنیاد شهید و امور ایثارگران، عدم تطبیق کامل با استانداردهای جهانی و رویکردهای کارشناسی است. این مسئله چندین علت دارد:
۱. ضعف در تدوین و اجرای آییننامههای دقیق و علمی
قوانین و مقررات معمولاً کلی و فاقد جزئیات اجرایی دقیق هستند، به همین دلیل در مرحله اجرا با تفسیرهای سلیقهای مواجه میشوند.
در کشورهای توسعهیافته، استانداردهای مشخصی برای سطوح مختلف آسیبهای جسمی، روانی و اجتماعی وجود دارد، اما در بنیاد، هنوز یک چارچوب علمی و استاندارد برای تعیین میزان نیازهای پرستاری و همیاری تدوین نشده است.
۲ . کمبود نگاه علمی و بینالمللی در تصمیمگیریها
در کشورهای پیشرفته، پزشکان، مددکاران اجتماعی، متخصصان توانبخشی و روانشناسان نقش کلیدی در تعیین حمایتها دارند، اما در بنیاد ، تصمیمات بیشتر اداری و بروکراتیک است تا کارشناسی و تخصصی.
برای مثال، در کشورهای دیگر، نظام امتیازدهی مشخصی برای تعیین میزان نیاز به پرستاری و همیاری وجود دارد، اما در بنیاد این موارد بیشتر بر اساس تشخیصهای عمومی کمیسیونهای پزشکی بنیاد انجام میشود.
۳. مشکلات بودجهای و اولویتبندی نادرست منابع
یکی از دلایل اصلی عدم اجرای حق همیاری، محدودیت منابع مالی است.
در حالی که برخی حمایتها (مثلاً تسهیلات و وامها) پرداخت میشوند، اما خدماتی مانند حق همیاری، حمایتهای روانشناختی و توانبخشی مدرن که تأثیر مستقیمی بر کیفیت زندگی ایثارگران دارند، نادیده گرفته میشوند.
در کشورهای پیشرفته، بودجههای حمایتی بر اساس نیازهای واقعی ایثارگران و استانداردهای علمی تخصیص داده میشود، نه بر اساس فشارهای سیاسی یا اداری.
۴ . تمرکز بر حمایتهای مالی به جای خدمات اجتماعی و توانبخشی
در بسیاری از موارد، حمایتها بهصورت مستقیم مالی (مثلاً پرداخت مستمری) انجام میشود، اما در کشورهای توسعهیافته، خدمات اجتماعی، توانبخشی حرفهای، اشتغال و حمایتهای درمانی هدفمند در اولویت قرار دارد.
حق همیاری یک نمونه از این ضعف است: به جای پرداخت کمک هزینه به فردی که واقعاً به کمک در کارهای روزمره نیاز دارد، معمولاً این نیاز نادیده گرفته میشود.
۵ . عدم استفاده از تجارب بینالمللی
بسیاری از کشورها، نظامهای موفقی در حمایت از کهنهسربازان و ایثارگران دارند. مثلاً:
- در آمریکا، "Department of Veterans Affairs" خدمات جامع پرستاری، همیاری، توانبخشی شغلی و مشاوره روانشناسی ارائه میدهد.
- در آلمان، یک سیستم استاندارد مبتنی بر سطح آسیب و میزان وابستگی به دیگران وجود دارد که بر اساس آن، نوع و مقدار حمایت تعیین میشود.
- در چین، حمایت از کهنهسربازان شامل حمایتهای جامع درمانی، اشتغال و بازپروری اجتماعی است.
اما در بنیاد، استفاده از این تجربیات بسیار محدود بوده و برنامههای حمایتی بیشتر بر اساس تصمیمات داخلی و بدون الگوگیری از استانداردهای جهانی تدوین شدهاند.
جمعبندی: چرا بنیاد به سمت استانداردهای جهانی نمیرود؟
- فقدان آییننامههای اجرایی دقیق و علمی
- عدم توجه به تجارب بینالمللی و استانداردهای پزشکی و مددکاری
- مشکلات بودجهای و اولویتبندی نادرست منابع
- تمرکز بر حمایتهای مالی به جای خدمات اجتماعی، پرستاری و توانبخشی هدفمند
- بروکراسی اداری و تصمیمگیریهای غیرکارشناسی
برای حل این مشکلات پیشنهاد میشود، بنیاد شهید و امور ایثارگران باید به سمت ایجاد یک نظام استاندارد ارزیابی نیازها بر اساس معیارهای علمی و بینالمللی حرکت کند و با اجرای نظامهای کارشناسیشده برای پرداخت حق همیاری و حق پرستاری، حمایتها را بر اساس نیاز واقعی جانبازان و ایثارگران ارائه دهد، نه صرفاً بر اساس قوانین کلی و تصمیمات غیرکارشناسی.
|| یوسف مجتهد




پرداخت های حمایتی مثل حق پرستاری و نگهداری و... باید بعد از فوت شخص جانباز با هر درصد جانبازی به همسر و فرزندان پرداخت شود.
و...