دوشنبه 01 ارديبهشت 1404 , 09:23




تولد شهید هادی
فاش نیوز - شهید ابراهیم هادی: در اول اردیبهشت سال ۱۳۳۶ در محله شهید سعیدی، حوالی میدان خراسان به دنیا آمد.
وی فرزند چهارم از ۶ فرزند خانواده بود. با این حال پدرش مشهدی محمدحسین علاقه خاصی به او داشت. وی نیز منزلت پدر خویش را به درستی شناخته بود.
پدری که توانسته بود با شغل بقالی به بهترین نحو فرزندانش را تربیت نماید. هنگامی که ابراهیم نوجوان بود، پدرش فوت کرد و از آن جا بود که زندگی را مانند مردان بزرگ، به پیش برد.
دوران دبستان شهید ابراهیم هادی:
در دبستان طالقانی گذرانده شده است. به علاوه، ادامهی تحصیلات متوسطهی ایشان، در مدارس ابوریحان و کریمخان سپری شد. سرانجام در سال هزار و سیصد و پنجاه و پنج، شهید هادی موفق به اخذ مدرک دیپلم خود شد. پس از آن ایشان به محضر علامه، محمدتقی جعفری رفت و مدتی را در محضر آن استاد، شاگردی کرد. آراء و اندیشههای آن علامهی گرانقدر، بسیار شهید ابراهیم هادی را تحت تاثیر قرار داد و سبب شد که نور حب اهلبیت(ع) در قلب ایشان فروزانتر شود.
یکی از نکات برجستهای که در زندگی نامه شهید ابراهیم هادی به چشم میخورد، علاقهی شدید ایشان به ورزشهای پهلوانی است. شهید هادی، از نوجوانی به طور حرفهای به ورزشهایی چون کشتی و والیبال مشغول بودهاند. ایشان در کنار فعالیت ورزشی، به مداحی برای اهلبیت(ع) میپرداختند.
شهادت شهید هادی؛
شهید ابراهیم هادی در عملیات والفجر مقدماتی بههمراه رزمندگان گردان کمیل و حنظله در کانالهای فکه بمدت پنج روز مقاومت کرد و تسلیم نشد.
او سرانجام در ۲۲ بهمن سال ۶۱ پس از فرستادن رزمندگان باقی مانده به عقب، تنهای تنها با خدا همراه شد و کسی دیگر او را ندید. ابراهیم همیشه از خدا تقاضا داشت گمنام شود؛ به دلیل آنکه یکی از صفات یاران خدا، گمنامی است.
وصیتنامه شهید ابراهیم هادی؛
بسم رب الشهداء و الصدیقین
اگر چه بیش از هر کس، خود را محتاج وصیت و پند و اندرز می دانم، پیش از آغاز سخن از خداوند منان تمنّا می کنم که قدرتی به بیان من بدهد که بتوانم از زبان یک شهید، دست به قلم ببرم چرا که جملات من پیدا شد و مورد عفو رحمت الهی قرار گرفتم و توفیق و سعادت شهادت را پیدا کردم، بهعنوان پرافتخارآفرین وصیای شهید خوانده می شود.
خدایا تو را گواه میگیرم که از شروع انقلاب تا به حال در طول این مدت هر چه کردم برای رضای تو بوده و سعی داشتم همیشه خود را در مقابل آزمایشها، مورد آزمایش و آموزش قرار دهم. امیدوارم در راه اسلام عزیز و پیروزی مستضعفین بر متکبرین، این جان ناقابل را بپذیری.
خدایا با این که از شکستگیهای متعدد استخوان هایم رنج می برم، ولی اهمیتی نمی دادم؛ به این خاطر که من در این مدت نسبت به آن هایی که خالصانه در این راه گام نهاده اند، نشانه هایی از لطف و رحمت تو دیده ام.
خدایا، ای معبودم و معشوقم و همه کس و کارم، نمیدانم چگونه در برابر عظمت تو ستایش کنم ولی همینقدر میدانم که هرکس تو را شناخت، عاشقت شد و هر کس عاشقت شد، دست از همه چیز شسته و به سوی تو میشتابد و بهخوبی این را در خود احساس کردم و میکنم.
خدایا چنان عشق به انقلاب اسلامی و رهبر کبیر انقلاب در وجودم شعلهور است که اگر تکهتکه شوم و یا زیر سختترین شکنجهها قرار گیرم، او را تنها نخواهم گذاشت. بهعنوان یک فردی از آحاد ملت مسلمان به تمامی ملت خصوصاً مسئولین امر تذکر میدهم که همیشه در جهت اسلام و قرآن باشید و هیچ مسئله و روشی شما را از هدف و جهتی که دارید، منحرف ننماید.



