یکشنبه 14 ارديبهشت 1404 , 14:45




چه کسی صفر را اختراع کرد؟!
فاش نیوز - چه کسی عدد صفر را اختراع کرد؟ دانشجویی که در روسیه تحصیل میکند، میگوید: بالاترین امتیاز برای اکثر امتحانات در روسیه ۵ است. اگر دانشجویی به هیچ سؤالی پاسخ ندهد و برگه امتحان خود را خالی برگرداند، بدون اینکه پاسخی به آنها داده باشد، از ۵ نمره ۲دریافت میکند.
در روزهای نخست حضورم در دانشگاه مسکو من از این سیستم اطلاعی نداشتم و تعجب کردم و از دکتر تئودور مدراف پرسیدم. آیا این منصفانه است که یک دانشجو که به هیچ سؤالی پاسخ نداده، شما از ۵ به او۲ میدهید. چرا به او صفر نمیدهید. آیا این شیوهی درستی است؟ جواب داد: چگونه میتوانیم به انسان صفر بدهیم. چگونه میتوانیم به کسیکه ساعت ۷ صبح از خواب برخاسته تا در همهی سخنرانیها شرکت کند، صفر بدهیم چگونه میتوانیم به او صفر بدهیم. درحالیکه او در این هوای سرد برخاسته و با استفاده از وسایل نقلیهعمومی به موقع رسیده و امتحان داده و سعی کرده تا سؤالات را حل کند.
چطور میتوانیم برای شبهایی که برای تحصیل گذرانده و پول خود را صرف خرید دفتر و قلم کرده و برای مطالعه کامپیوتر خریده، صفربدهیم. چطور میتوانیم وقتی او تمام سبکهای زندگی دیگر را ترک کرد و سبک زندگی دانشجویی را انتخاب کرده تا تحصیلات خود را دنبال کند، به او صفر دهیم.
در اینجا پسرم، ما فقط به این دلیلکه او جوابها را نداده به دانشجو صفر نمیدهیم. ما حداقل سعی میکنیم به این واقعیت احترام بگذاریم که این یک انسان است. او دارای مغز و تفکر و شعور است، و او سعی و تلاش کرده، نمرهای که ما به او میدهیم، فقط برای سؤالات موجود در کنکور یا امتحان نیست، بلکه به معنای نشان دادن قدردانی و احترام به این واقعیت است. که این انسان، انسانی است که سزاوار کسب نمره و کسب امتیاز است.
راستش گریه کردم و نمیدانستم چگونه پاسخ دهم. من آنجا ارزش خودم را بهعنوان یک انسان دانستم. صفرها در واقع میتوانند انگیزه را برای دانشجویان کاهش دهند. میتوانند به سرعت آنها را نابود کرده و باعث شوند آنها بهطور کلی مطالعه خود را متوقف کنند.
هنگامیکه نمره صفر در کارنامه داده شود، آنها دیگر انگیزهای برای تحصیل ندارند و ممکن است تصور کنند که، هیچکاری نمیتوانند انجام دهند. این پیام عالی را برای همه معلمان و هر کس که در ارتقاء آموزش نقش دارد باید رساند، بیایید دوباره به بهترین روش ارزیابی دانشآموزان خود فکر کنیم.
نکتهای که خلاصه کتاب هم با این پیام عالی موافق است و اضافه می کند. هر انسانی در راه هدف خودش برای مقصودش زحمت می کشد. مثلا خانم خانه؛ برای آشپزی و پدرخانه برای مخارج زندگی؛ کارگر و کارمند برای کار خود؛ زحمت میکشند. ولی اگر کار آنها مطلوب نشد بیانصافی است که زحماتشان را نادیده بگیرم.
ویکتور هوگو میگوید: ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺵ ﮐﻪ ﮐﻮﭼﮑﺘﺮﯾﻦ محبتها ﺍﺯ ﺿﻌیفترﯾﻦ ﺣﺎﻓﻈﻪﻫﺎ ﭘﺎﮎ نمیشود. ﯾﮏ ﺩﻫﮑﺪﻩﯼ ﮐﻮﭼﮏ ﻣﻌﻠﻢ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﺍﺯ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯﺍﻥ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺗﺎ ﺗﺼﻮﯾﺮﯼ ﺍﺯ ﭼﯿﺰی که ﺑﺮﺍﯾﺸﺎﻥ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺑﺎ ﺍﺭﺯﺵ ﺍﺳﺖ ﺭﺍ ﺑﮑﺸﻨﺪ. ﺍﻭ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﻓﮑر میکرد ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺑﭽﻪﻫﺎﯼ ﻓﻘﯿﺮ ﺣﺘﻤﺎ ﺗﺼﻮﯾﺮ ﺑﻮﻗﻠﻤﻮﻥ ﻭ ﻣﯿﺰ ﭘﺮ ﺍﺯ ﻏﺬﺍ ﺭﺍ میکشند. ﻭﻟﯽ ﻭﻗﺘﯽ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺑﭽﻪﻫﺎ ﻧﻘﺎﺷﯽ ﺳﺎﺩﻩ ﻭ ﮐﻮﺩﮐﺎﻧﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺗﺤﻮﯾﻞ ﺩﺍﺩ، ﻣﻌﻠﻢ ﺷﻮﮐﻪ ﺷﺪ. ﺍﻭ ﺗﺼﻮﯾﺮ ﯾﮏ ﺩﺳﺖ ﺭﺍ ﮐﺸﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩ. ﻭﻟﯽ ﺍﯾﻦ ﺩﺳﺖ ﭼﻪ ﮐﺴﯽ ﺑﻮﺩ. ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﮔﻔﺖ ﻣﻦ ﻓﮑﺮ میکنم ﺍﯾﻦ ﺩﺳﺖ ﺧﺪﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻤﺎ ﻏﺬﺍ میرﺳﺎﻧﺪ. ﺩﯾﮕﺮﯼ ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺩﺳﺖ ﮐﺸﺎﻭﺭﺯﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﮔﻨﺪﻡ میکارد. ﻣﻌﻠﻢ ﺑﺎﻻﯼ ﺳﺮ ﺁﻥ ﮐﻮﺩﮎ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﺍﯾﻦ ﺩﺳﺖ ﭼﻪ ﮐﺴﯽ ﺍﺳﺖ؟ ﮐﻮﺩﮎ ﺩﺭ حالیکه ﺧﺠﺎﻟﺖ میﮑﺸﯿﺪ گفت: خانم این دست شماست. ﻣﻌﻠﻢ به یاد ﺁﻭﺭﺩ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻭﻗﺘﯽ ﺍﯾﻦ ﮐﻮﺩﮎ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﺑﻪ ﺑﻬﺎﻧﻪﻫﺎﯼ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﭘﯿﺶ ﺍﻭ میآمد ﺗﺎ ﺧﺎﻧﻢ ﻣﻌﻠﻢ ﺩﺳﺖ ﻧﻮﺍﺯﺷﯽ ﺑﺮ ﺳﺮ ﺍﻭ ﺑﮑﺸﺪ.
ویکتور هوگو میگوید: ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺵ ﮐﻪ ﮐﻮﭼﮑﺘﺮﯾﻦ ﻣﺤﺒتها از ضعیفترین ﺣﺎﻓﻈﻪﻫﺎ ﭘﺎﮎ نمیشود. هر ادارهای میروی کارمند نشسته و ارباب رجوع سرپا ایستاده است. ولی آموزش و پرورش برعکس است؛ ارباب رجوع نشسته و کارمند سرپاست.
روز معلم بر تمامی معلمان زحمتکش و کمتوقع مبارک باد!



