یکشنبه 04 خرداد 1404 , 17:30




شیعیان و فارسزبانان قربانیان اصلی قومی-مذهبی افغانستان
فاش نیوز - شیعیان و فارس زبانانِ افغانستان، اصلیترین قربانیان «قومی» و «مذهبی» بدست سران نظام قبایلی و طالبان!
اکثریت قریب به اتفاق کهنترین اقوامی که از گذشتههای خیلی دور تا الان در افغانستانِ امروزی حضور داشته و زندگی میکردهاند دقیقا عبارتند از همین«فارسزبان»هایی که دارای تعلقات خاطر فکری، وابستگیهای قومی، مذهبی و آئینهای ملی، رسمی و سنتی به تاریخِ در هم تنیدهی درونی و پیرامونی بوده و زمینهساز بوجود آمدن تمدنهایی منطقهای، فرهنگی و انسانی گردیدهاند.
با اینکه زبان شیرین فارسی قطعا یکی از اصلیترین وجه مشترک ساکنان این نقطهی تاریخی محسوب و طی قرون متمادی بهعنوان عامل مهمی در بقای حکومتها، جاری و مرسوم بوده، در عین حال اما تلاشهای پردامنه و گستردهای برای کنار زدنِ آن مایهی وحدت و اتحاد اقوام و مذاهب صورت گرفته و همچنان توسط اقلیتی «ناهمگرا» و «انحصارخواه»، آنهم به اَشکال و انواع بهانهها دنبال شده که اوج «ستیزهجوییِ» آن در همین چهار سال گذشته و پس از روی کار آمدن شِبه نظامیان متعلق به نظام قبایلی و غیرمنتخب طالبان بصورت عملی اجرا گردیده است.
اگر چه با کارشکنیهای متعدد داخلی و بینالمللی توسط تروریستهای وارداتی و جنگهای قومی و مذهبی تا الان از انجام هرگونه سرشماری نفوس جلوگیری بهعمل آمده و اجازهی کشف حقایق و واقعیتها داده نشده، لکن بر اساس تمام بررسیها و گزارشهای میدانی و رسانهای، افزون بر ۹۰ درصد ساکنان و مردمان این نقطهی جغرافیایی، فارغ از گرایشهای مذهبی و منطقهای، پشتاندرپشت دارای همین «گویش» زبانی و «سویش» قومی بوده و هستند. امری که بهرغم همه طراحیها و توطئهها همچنان امکان تغییر در ریشه و بنیاد آن توسط مخالفان و معاندان فراهم نگردیده است.
اینکه چه علل و عواملی، با کدام اهداف و مقاصدی و یا منظور و انگیزهای، باعث در پیش گرفتن این شیوه و رویهی نامعقول توسط سران برخی قبیلهگرایان، چادرنشینان و حاکمان قبلی و فعلی شِبه نظامیان و.. گردیده را فعلا کنار میگذاریم و وارد آن نمی شویم و تنها به یک نکتهی اساسی آنهم بصورت گذرا اکتفا میکنیم که همزمان با ورود نمایندگان تفرقهافکنِ کاخ باکینگهام و حضور ماموران خبیث انگلستان، در گسترهی دهها هزار کیلومتری حاکمیت تمام عیار تمدن فارسیان، توطئه ای کاملا حساب شده و برنامهریزی گردیده برای تغییر فرهنگِ «شرق سوی» حاکم بر این منطقه ی تاریخی و تبدیل زبان و لغات کهن آن به واژگان ناقص غربی و انگلیسی آغاز و پس از فشارهای زیاد بر حاکمان و دولت های بر آمده از تقسیمات تجزیه طلبانه ی آن، آهسته آهسته این نبرد تمدنی شکل واقعی بخود گرفته و طی سال های گذشته به آخرین منطقهی باقیمانده از جغرافیای خراسان کبیر، یعنی افغانستان جدید، نیز سرایت کرده است.
یادمان باشد همانگونه که مختصرا معروض شد، انجام «دستکاری» و تغییر در زبان مفاهمهی عمومی، تحریف «بُنمایه»های وحدتآفرین ملی و جمعی و جداسازی ساکنانِ حاضر در آسیای غربی و نقاط پیرامونی از تاریخ نوشتاری، رفتاری و شفاهیِ پیشینیان و تمدن آبایی و اجدادی و..، یکی از اصلیترین دسیسهی استعمارگران غربی، بویژه تفرقهاندازانِ انگلیسی، طی چند قرن گذشته بوده که گاهی در شِبه قارهی هندوستان، زمانی در پاکستان و امروزه نیز در افغانستان بدست سرانی غیرمنتخب به مرحلهی اجرا در آمده است. در همین رابطه شک نکنیم با ضدیتی که از گذشته تا کنون در نگاه، نظر و منظور سران «فعلیِ» افغانستان، راجع به فرهنگ و سنتهای دیرینهی اکثریت اقوام و مذاهب این جغرافیای مسلمان قابل مشاهده و پیش بینی است، آنان بنا دارند آیندهای نزدیک نسبت به قلع و قمع همه ی «نماد» و «نمود»های تاجیکان، هزاره گان، ازبکان و سایران، با تمام توان اقدام نمایند. کما اینکه قبلا در مرکز ولایت «بامیان» مجسمه های ۲۵۰۰ ساله را ویران و طی چهار سال اخیر نیز با ممنوعیت برگزاریِ مراسم نوروز. اخراج اجباریِ اساتید دانشگاه و معلمانِ مراکز آموزشیِ منتسب به دیگر اقوام. بستن مدارس روی زنان و دختران و در مقابل گسترش آموزشگاهای باصطلاح جهادی، آنهم تنها به زبان غیربومیِ «پشتونی» و حتی تغییر محتوای درسی و... گام به گام در این راستا جلو آمدهاند.
البته در این وجیزه تلاش شده تا بصورت خیلی مختصر تذکرات لازم ابتدائا به نخبگان بومی و دلدادگان به فرهنگ خراسان تباران منطقه ای داده شده و همزمان به آندسته از مامورین و مسئولین کشوری و لشکری، که با اعمال و رفتار خود عملا به تقویت دشمنان تمدن ایرانی و اسلامی پرداخته و توجه ویژه ای نیز به فِعل و انفعالاتِ برنامه ریزی شده و در حال انجامِ علیه ریشه های مشترک مذهبی، زبانی و همسایگی، نداشته و ندارند، هم «هشدار باش»هایی ارایه گردد.
جمعبندی
در ادامه توطئه سرویسهای اطلاعاتی غربی، و در رأس آنها ماموران خباثت باطن انگلیسی، برای قطع ارتباط حال و آینده ی فارسی سرایان با گذشته ی آبایی و جداسازیِ اشتراکات چندین هزار ساله ی همسایگی، سران فعلیِ حاکم بر افغانستان نیز اقدامات آشکار و پنهان قابل توجهی را روی دست گرفته اند. ما ضمن هشدار به همگان جهت مواظبت بیشتر، همچنین خطاب به بعضی افسانه نویسان قومی و قبیله ای متذکر می شویم همانگونه که حاکمان شوروی سابق با تمام امکانات مادی و نظامی نتوانستند فارس گویان مناطق زیر حاکمیت را از افتخارات گذشته جدا نمایند، نه شما و نه هیچ قدرت دیگری نیز در این رابطه موفق نخواهند شد. گیریم توانستید در پرتوِ حاکمیت موقت خود و ارایهی تابعیت غیرواقعی، کوچیان پاکستانی را در سرزمین های مادریِ دیگران مستقر نمودید! و در سرشماریِ آتی نیز به تعداد اعضای قبیله ها افزودید!. حواس تان هست بعد از پایان این بازی و بازگشت اکثریت اقوام بومی و صاحبان اصلی، چه بلبشویی میان مُلک و ملت بهوجود خواهد آمد!؟
|| امانالله دهقان فرد



