سه شنبه 20 خرداد 1404 , 01:54




زندان یزد نیاز به یک خانهتکانی جدی دارد؛
وقتی ضدانقلاب در زندان دارالعباده یزد زندانبانی میکند!
مدیران زندان یزددقیقا پا جای پای ضدانقلاب گذاشته اند. ایجادنارضایتی در بین مردم و مأیوس کردن بدنه مردمی کشور از اهداف انقلاب اسلامی برنامه ضدانقلاب است، نه مدیران سازمان زندان ها....
فاش نیوز - زندان یزد الگویی نمونه از ایجاد یک شرایط حداقلی برای زندانیان در حکومت اسلامی است که متاسفانه با نفوذ جریان های ضدانقلاب و افراد لاابالی در سطوح مدیران و کارکنان این زندان شرایط نامناسبی دارد.
به گزارش خبرنگار ما، این زندان زندانی است که در بسیاری موارد، بهترین امکانات را در اختیار بدترین مدیران قرار داده است و زندان حکومت اسلامی را شکنجه گاه شهروندان کرده است.
فاش نیوز میداند قید کلمه لاابالی بار قانونی دارد و میداند که مدیر و کارمند غیر لاابالی فحش نمیدهد، کتک نمیزند، زندانی را مجبور به انجام فعل حرام تراشیدن ریش نمیکند و صدای اذان را قطع نمیکند.
آیا همه این امور مصداق لاابالیگری در مدیریت زندان یزد نیست؟
آیا گماردن افرادی که ذرهای اعقاد عملی به نظام اسلامی ندارند به این شغل خطیر، کاری صواب و پسندیده است؟
آیا شهید حاجقاسم سلیمانی عزیز که خود از خانواده مدیران سازمان زندانها بود و اخوی بزرگوارش سالها مدیر کل زندانهای تهران و کرمان بود، با آن دقت بسیار بالا، شبانه روز تلاش نمیکرد که برادر مدیر خود را مورد نقد و پایش قرار دهد تا نکند حتی یک موتورسیکلت را که سهراب برادرش خریده بود، از مال حرام خریده باشد و مبادا در مدیریت سازمان، مال نامشروعی کسب کرده باشد؟
چرا زندان یزد - که در بین زندانیان به تبعیدگاه معروف است - در اینهمه سال مورد پایش غیر فرمالیته قوه قضاییه قرار نگرفته است؟
دهقان و عاشوری و علیزاده سه کارمند شناختهشده «زندان باز» یزد هستند(زندان باز جایی است که زندانیان با تودیع وثیقه به کارگاههای اشتغال معرفی میشوند). این سه نفر زندان باز را شکنجهگاه زندانیان قرار دادهاند. مهمترین شکنجه عملی و روحی زندانی زندان باز این است که با وجود تودیع دهها میلیارد ریال وثیقه برای خدمت در کارگاههای اشتغال، با صورتجلسههای کذب، این افراد، بهناگاه و بهناحق، زندان او را اصطلاحا بسته میکنند و از ادامه کار او جلوگیری میکنند و فرد را - باوجود دریافت وثیقه کلان - به داخل زندان بسته میفرستند.
شورای زندان در اینطور موارد، کاملا فرمالیته و در عرض چند ثانیه، یک صورتجلسه صوری تنظیم میکند و متاسفانه قاضی ناظر جوان بیتجربه نیز در این اقدام شریک جرم میشود و فورا فرد را بازداشت میکنند و دوباره به داخل زندان میفرستند و بهدروغ میگویند مقررات زندان باز را رعایت نکرده است.
مصاحبه و بررسیهای انجام شده با دهها زندانی در بندهای مختلف زندان باز نشان میدهد کار همیشگی علیزاده، کارمند اجرای احکام زندان شماره دو یزد همیشه همین بوده است؛ ولی همه از خوف تبعات بعدی جرأت نمیکنند به کسی شکایت کنند.
رئیس بازرسی اداره کل زندانهای یزد در جواب بدحجابی کارمندان زن زندان باز یزد و آرایش زنانه برخی کارمندان مرد این زندان موضع میگیرد و تهدید به شکایت میکند. در زندان یزد در بند افراد غیر مجرم و تماما محکومان مالی، قاتلین خطرناک را عمدا نگهداری میکنند تا با آنها دیگران را کنترل کنند. اکثر کتکزدنهای زندانیان غیر مجرم و افراد محکوم مالی و غیر متهم، توسط همین قاتلین، ولی با دستور مدیران زندان صورت میگیرد. بچههای مردم را کتک میزنند تا زهر چشم بگیرند! یکی از مدیران این زندان خودش چند صباحی به اتهام اختلاس زندانی همین زندان بوده و حالا که مثلا حکم نهایی گرفته است و دیگر محکوم نیست، خودش شده است عامل شکنجه و کتکزدن زندانیان.
سعید امیری مستقیم و مباشرتا و بدون وقوع هرگونه تخلفی زندانیان را کتک میزند تا فقط زهر چشم بگیرد. حفاظت اطلاعات زندان مرکزی یزد عملا در مقابل این تخلفات کور شده است و رئیس حفاظت و اطلاعات اداره کل زندانهای یزد نیز میگوید این مسایل به حفاظت و اطلاعات ربطی ندارد و باید به بازرسی بگویید.
رییس بازرسی اداره کل نیز خودش در مقابل هرگونه گزارشی مقاومت میکند و از کتکزدنها و تخلفات دفاع میکند. همه مدیران تلاش میکنند این اقدامات غیر انقلابی و ضد انقلابی که باعث زیر سئوال بردن نظام اسلامی و زحمات دیگر مدیران سازمان زندانهاست، به پایتخت درز نکند. واقعا زندان یزد نیاز به یک خانهتکانی جدی دارد.
شرایط زندان باز یا همان زندان شماره دو یزد بسیار اسفناکتر است و لاپوشانی مدیران زندان مرکزی یزد و اداره کل زندانهای یزد و تکذیب حقایق و تخلفات، کار را به جایی رسانده است که مردم و خانواده زندانیان تصور میکنند این سطح جرایم و تخلفات خواسته سازمان زندانها و نظام اسلامی است!
از سویی شکایتهای مکرر به سازمان زندانها و حتی طرح شکایت در دادسرای کارکنان دولت نتیجهای نداده است. بهنظر میرسد رسانههای انقلابی کمکم باید دست به کار شوند و اجازه ندهند قبل از این که ضد انقلاب این کجرویها را مصادره به مطلوب کند، کار بدتر شود.
مدیران زندان یزددقیقا پا جای پای ضدانقلاب گذاشته اند. ایجادنارضایتی در بین مردم و مأیوس کردن بدنه مردمی کشور از اهداف انقلاب اسلامی برنامه ضدانقلاب است، نه مدیران سازمان زندانها...!
قوه قضاییه باید کاری انقلابی کند. چرا یک جوان بیست و چند ساله کم تجربه و عامل بسیاری از زندانی کردنهای غیر قانونی باید معاون دادستان یزد و قاضی ناظر زندانی باشد که اینهمه تخلفات در آن صورت میگیرد و او به عنوان قاضی ناظر، ساکت است؟ این همه ضرب و شتمها که در بسیاری موارد منجر به خونریزی هم میشود؛ دندانی شکسته میشود، بدنی زخمی میشود و آسیب جدی و ناقض حقوق زندانی به پارههای تن مردم وارد میشود، چه نظارتی از سوی قاضی ناظر میشود؟!
ما مدعی بهترین میزبانی(و بهعبارتی زندانبانی) برای اسرای جنگی در دنیا هستیم. ما قاتلین شهدایمان را در همین منطقه اطراف حرم کنونی امام امت، طوری در سولههای اسارت ادب کردیم که بسیاری از آنها مدافع نظام اسلامی شدند و به سپاه اسلام پیوستند و در دفاع از کشورمان شهید شدند. جای تاسف است که در زندان یزد بدهکاران و حتی زندانیان مهریه هموطن، بهدستور خود مدیران زندان، توسط قاتلین شکنجه میشوند.
از دیماه سال گذشته تا امروز تلاش شد این گزارشها به طرزی مخفیانه و بدون آگاهی عموم مردم در اختیار قوه قضاییه قرار گیرد. حتی بارها کتبی و شفاهی و طی نمابر به دفتر رییس دادگستری استان یزد ارسال شد و پس از بی جواب ماندن به دفتر رییس قوه قضاییه ارسال شد. حالا که این ششماه ارسال گزارش جوابی نداشت، باید با پتانسیل مطالبه مردمی جلوی این کج رویها ایستاد.
نصب عکس پدر شهید حججی و عملکرد برعکس مرام و منش شهید حججیها کاریست که در زندان شماره دو یزد، یا همان زندان باز یزد انجام میپذیرد. جای تعجب است که سازمان بازرسی کل کشور نیز بعد از ارسال گزارش، اقدام خاصی نکرد. واقعا اصل هشتم قانون اساسی را عملا زیر پا می گذارند. زندان باز یزد بسیار محوطه و ابنیه و ساخت مناسبی دارد و در نوع خود نمونه است ولی مدیران نالایق و گاهی زاویهدار با جریانهای انقلابی کاری کردهاند که حتی نماز صبح ممنوع است و جرم است از آسایشگاه قفلشده بیرون بیایی، و در آن نمازخانه باصفا نماز بخوانی. اصلا اصل مشکل مدیران زندان با خود نماز است!
اصل هشتم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مقرر میدارد: "در جمهوری اسلامی ایران دعوت بهخیر، امر به معروف و نهی از منکر وظیفهایست همگانی و متقابل، بر عهده مردم نسبت به یکدیگر؛ دولت نسبت به مردم و مردم نسبت به دولت. شرایط و حدود و کیفیت آن را قانون معین میکند.
از قوه قضاییه انتظار میرود بهطوری جدی به موضوع زندانی ورود کند که تراشیدن ریش در آن اجباری است و پخش صدای ملکوتی اذان صبح در آن ممنوع است و وقتی حزبالله به مدیران گزارش میدهد، همان مدیران نالایق قاتلی را میگمارند تا گزارش دهنده را گوشمالی دهد. چرا قوه قضاییه به فکر زندان دارالعباده یزد نیست؟
چرا زندان باز یزد و بند سلامت زندان یزد با بهترین زیرساختهای معماری و مهندسی در اختیار نالایقترین مدیران، طوری قرار گرفته است که همین محیط مناسب را محل شکنجه متدینین وحزباللهیها قرار دادهاند؟
چرا بهرغم استعفای رییس قبلی سازمان زندانها و پذیرش کتکزدنها در برخی زندانهای کشور و استغفار آقای حاجیمحمدی، هنوز مدیران کنونی سازمان زندانها منکر کتکزدن بیدلیل محکومان مالی به دستور مدیران زندان یزد و توسط برخی افراد سابقهدار و قاتل هستند؟
چرا یک گروه ویژه از دفتر رییس قوه قضاییه به سراغ خانواده زندانیان نمیروند و حقایق را نمیپرسند؟
در طی این مدت سکوت کردیم و فقط گزارش داخلی دادیم. فهرست برخی از جاهایی که گزارش فرستادیم و اسناد وصول این گزارشها را هم برای دادگاه احتمالی مطبوعات نگهداری کردهایم در این خبر در ذیل میآید. سئوال این است که چرا با وجود اینهمه ارسال گزارش و حتی طرح شکایت کیفری، کسی پاسخی نداد و ما را مجبور به انتشار خبر کردند؟!
مرکز حفاظت و اطلاعات قوه قضاییه
حوزه ریاست قوه قضاییه
معاون اول قوه قضاییه
رییس سازمان زندانها
رییس دادگستری استان یزد
دادسرای کارکنان دولت
دادستان عمومی و انقلاب یزد
دادستانی کل کشور
به نظر میرسد آفت جریان حزباللهی مطالبهگر این است که تصور میشود تا لحظه آخر باید سکوت کرد و گزک به دست دشمن نداد. حال اینکه جریان ایجاد نارضایتی نیز میداند حزبالله در مقابل تخلفات خویشتنداری و آبروداری میکند... نتیجه این ترکیب جالب، بایکوت خبری حقایق است و تا مثلا دشمن چیزی نگوید، زبان خودی به حقیقت باز نمیشود. ماجرای زندان یزد نیز همین است... همه خودیها سکوت کردهاند تا مبادا دشمن سوءاستفاده کند... و نففوذیها هم آبروی نظام اسلامی را با ظلم به زندانی و خانواده زندانی میبرند...
مثلا همه میدانند که در زندان یزد در بدو ورود، زندانی را با روش کاملا خلاف شرع بازرسی بدنی میکنند و همه نیز این را میدانند که بیش از بیست سال پیش هم در زندان اوین کسی را برای بازرسی لخت مادرزاد نمیکردند. این عقبافتادگی عمدی بیش از بیستساله زندان یزد که باعث ایجاد نارضایتی میشود عمدیست یا سهوی؟
چرا حیثیت مسلمان در همان بدو ورود به زندان مورد هتک واقع میشود و همه سکوت کردهایم؟! چرا مومنین رسانهای بیان این حقیقت را زیر سئوال رفتن نظام میدانند و چرا مفهوم مخالف را برداشت نمیکنیم که به اسلامی بودن و قانونی بودن امور بازرسی در مهمترین زندان پایتخت، حتی در بیست سال پیش تاکید میکند.
همه این حرفها در قالب گزارشهای کاملا محرمانه در اختیار مدیران ارشد قضایی قرار گرفته ولی ظاهرا به قول استاد رحیمپور ازغذی، آقایان از خدا نمیترسند ولی از رسانه میترسند!
از طرفی شاهکار نظارتی دیگر در دادسرای کارکنان دولت و دادسرای عمومی و انقلاب یزد بهطور تلفیقی رخ میدهد. بازپرس دادسرای کارکنان دولت مثلا با صدور قرار عدم صلاحیت، مینویسد، چون این جرایم در یزد رخ داده است، به رییس سازمان زندانها ربطی ندارد و باید در دادسرای یزد، زندان یزد مورد تحقیق و مواخذه قرار گیرد و بازپرس دادسرای یزد نیز در همان پرونده با همان کلاسه و در پس همان قرار عدم صلاحیت مینویسد، معلوم نیست جرم در کدام زندان رخ داده است؛ و پرونده را فرمالیته، با صدور قرار منع تعقیب میبندد! این شاهکار قضایی باعث میشود حتی مردم در مقام تظلمخواهی نتوانند حقایق زندان یزد را به گوش دادستانی برسانند؛ و انگار دادستانی هم داد زندانیان را نمیستاند.
فاش نیوز با تکیه بر اصل صداقت و شفافیت و احساس مسئولیت منبعث از فرهنگ ایثارگری و دفاع از حقوق مردم ایثارگر و شهیدپرور کشورمان، که دفاع از ارزشهای متعالی اسلام و انقلاب نیز هست، با تاکید بر اینکه این گزارش اولا حاصل بیش از ششماه تحقیق میدانی و در نتیجه عدم پاسخگویی به گزارشهای ارسالی مدیران قوه قضاییه و سازمان زندانها منتشر میشود تلاش میکند تا حصول نتیجه و توقف این اقدامات، خبر زندان یزد را مورد پیگیری قرار دهد. در این مدت بسیاری از زندانیان و خانواده آنها با وجود خطرات بعدی و احتمال تکرار حوادث مجدد، با صداقت تمام، اطلاعات مفیدی را به عنوان ناظرین مردمی در اختیار ما قرار دادهاند که تنها بخشی از این اطلاعات که ملاحظات رسانهای لازم در خصوص آنها منظور شده است منتشر میشود.
بدیهیست در صورت ورود جدی سازمان زندانها و قوه قضاییه و توقف و اصلاح خطاها، با آغوش باز از انتشار اخبار خوب بعدی استقبال خواهیم کرد. انشاءالله



