چهارشنبه 16 مهر 1404 , 09:29




ائتلاف لشکر طیبه و داعش خراسان!
همپوشانی میان لشکر طیبه و داعش خراسان، در صورت وقوع، میتواند زمینهساز گسترش فعالیتهای تروریستی در مناطق مرزی ایران و پاکستان شود و ثبات مسیرهای انرژی و ترانزیت منطقهای را ...
فاش نیوز - نشریهٔ هندی استیتسمن در گزارشی مدعی شده است که سازمان اطلاعات ارتش پاکستان(ISI) در حال شکلدهی به یک ائتلاف عملیاتی میان دو گروه تندرو، لشکر طیبه (LeT) و داعش شاخهٔ خراسان (ISKP)، در ایالت بلوچستان است.
این ادعا، اگرچه تاکنون بهصورت مستقل تأیید نشده است اما میتواند نشانهای از دو روند موازی باشد:
الف. تغییر راهبرد امنیتی پاکستان از مهار تهدیدات به سمت هدایت کنترلشده آنها؛
ب. بخشی از جنگ اطلاعاتی و روانی هند برای تضعیف وجههی امنیتی اسلامآباد در سطح منطقهای و بینالمللی؛
تحلیل حاضر، ضمن بررسی سوابق تاریخی، منطق احتمالی این ائتلاف و انگیزههای طرفهای درگیر، به ارزیابی پیامدهای منطقهای و سیاسی این روند میپردازد.
۱. زمینه و پیشینه لشکر طیبه: این گروه از دهه ۱۹۹۰ بهعنوان بازوی نیابتی اسلامآباد در منازعه کشمیر شکل گرفت و از حمایتهای پنهان سازمان اطلاعاتی پاکستان برخوردار بود. در مقابل، داعش خراسان (ISKP) در سال ۲۰۱۵ در شرق افغانستان شکل گرفت و بهعنوان شاخهای از داعش جهانی، با دولت پاکستان و طالبان افغانستان وارد تقابل شد. تضاد ایدئولوژیک و عملیاتی میان این دو گروه، همکاری میان آنها را در ظاهر بعید نشان میدهد. با این حال، تحولات اخیر در ساختار امنیتی پاکستان و افزایش فشارهای داخلی و منطقهای میتواند زمینهساز پیوندهای تاکتیکی جدید میان گروههای جهادی باشد.
۲. منطق احتمالی در پسِ ائتلاف ادعایی:
الف) مدیریت تهدید از درون: در چارچوب رویکرد کلاسیک ISI، اسلامآباد همواره تلاش کرده تهدیدات غیردولتی را از طریق نفوذ و کنترل میدانی مهار کند. از این منظر، ایجاد پیوند میان داعش خراسان و لشکر طیبه میتواند تلاشی برای هدایت فعالیتهای افراطی به بیرون از مرزها باشد، به ویژه علیه عناصر نافرمان بلوچ و مخالفان در کشمیر.
ب) استفاده ابزاری برای مقابله با مخالفان داخلی: براساس گزارش «استیتسمن»، داعش خراسان ممکن است در بلوچستان برای مقابله با ملیگرایان بلوچ و شاخههای ناراضی طالبان پاکستانی مورد استفاده قرار گیرد. چنین اقدامی، اگر واقعیت داشته باشد، بیانگر رویکرد جدیدی از «جنگ نیابتی داخلی» در پاکستان است.
ج) ابعاد ژئوپلیتیکی و روانی: در سطح منطقهای، ممکن است هدف از طرح چنین ائتلافی، ارسال پیام قدرت و انعطافپذیری اطلاعاتی به بازیگران منطقهای باشد. پاکستان، در مواجهه با فشارهای فزاینده از سوی طالبان افغانستان و انتقادات بینالمللی، میکوشد تصویر «کنترلکننده میدان جهادگرایان» را حفظ کند.
۳. انگیزههای احتمالی هند در انتشار گزارش: از آنجا که گزارش از سوی یک نشریه هندی منتشر شده، نمیتوان احتمال جنگ شناختی یا رسانهای را نادیده گرفت. دهلینو در رقابت ژئوپلیتیکی با اسلامآباد، سه هدف عمده را دنبال میکند:
الف. معرفی پاکستان بهعنوان «پناهگاه تروریسم» در محافل بینالمللی،
ب. تضعیف جایگاه سیاسی و اقتصادی پاکستان در پروژههای منطقهای (بهویژه CPEC)،
ج. مشروعیتبخشی به حضور امنیتی هند در افغانستان و آسیای جنوبی.
از این منظر، گزارش اخیر میتواند بخشی از یک روایتسازی راهبردی علیه پاکستان تلقی شود.
۴. پیامدهای احتمالی منطقهای که شامل:
الف) تشدید ناامنی در بلوچستان و تهدید مرزهای ایران: همپوشانی میان لشکر طیبه و داعش خراسان، در صورت وقوع، میتواند زمینهساز گسترش فعالیتهای تروریستی در مناطق مرزی ایران و پاکستان شود و ثبات مسیرهای انرژی و ترانزیت منطقهای را تهدید کند.
ب) تنش در روابط کابل–اسلامآباد: هرگونه شائبه همکاری ISI با داعش خراسان میتواند واکنش منفی طالبان افغانستان را بهدنبال داشته باشد و روابط دو کشور را بیش از پیش متشنج کند.
ج) خطر برای پروژههای چین (CPEC): افزایش ناامنی در بلوچستان میتواند امنیت پروژههای سرمایهگذاری چین، بهویژه بندر گوادر و مسیر کریدور اقتصادی، را بهشدت تحت تأثیر قرار دهد.
۵. ارزیابی نهایی و توصیههای سیاستی که شامل:
الف. ضرورت راستیآزمایی اطلاعاتی مستقل: لازم است نهادهای تحقیقاتی و امنیتی منطقهای، صحت گزارشهای منتشرشده را از طریق منابع مستقل بررسی کنند تا از افتادن در دام جنگ روانی جلوگیری شود.
ب. گفتوگوی امنیتی چندجانبه در جنوب آسیا: کشورهای منطقه، از جمله ایران، چین، افغانستان و هند، میتوانند از طریق مجاری چندجانبه (مانند سازمان همکاری شانگهای) درباره الگوهای نوین تهدید تبادل نظر کنند.
ج. تقویت همکاری اطلاعاتی علیه داعش خراسان: با توجه به ماهیت فراملی داعش خراسان، مقابله با آن نیازمند هماهنگی اطلاعاتی فراتر از رقابتهای دوجانبه است.
د. پرهیز از سیاستهای دوگانه امنیتی: تجربه تاریخی نشان داده است که استفاده ابزاری از گروههای افراطی در بلندمدت به واگرایی امنیتی و تهدید داخلی برای خود پاکستان منجر میشود.
جمعبندی
چه گزارش نشریه هندی صحیح باشد یا بخشی از عملیات روانی، واقعیت میدانی آن است که ساختار تروریسم در جنوب آسیا در حال بازآرایی پیچیدهای است. مرز میان گروههای نیابتی، بازیگران اطلاعاتی و جریانهای ایدئولوژیک بیش از هر زمان دیگر مبهم شده است. در چنین شرایطی، تنها همگرایی امنیتی منطقهای و بازنگری در سیاستهای نیابتی میتواند مانع از ورود جنوب آسیا به چرخه جدیدی از ناامنی و افراطگرایی شود.
|| علیرضا رجایی

















