یکشنبه 20 مهر 1404 , 10:00




نگاهی به طرح «خاورمیانهی بزرگ»
آمریکا و رژیم صهیونیستی چه خوابی برای منطقه دیدهاند؟
فاش نیوز - استعمار اقتصادی در لباس دموکراسی در دنیای پرتلاطم ژئوپلیتیک امروز، غرب آسیا به عنوان یکی از استراتژیکترین مناطق جهان، بار دیگر در کانون توجه قدرتهای بزرگ قرار گرفته است. طرح "خاورمیانهی بزرگ" (Greater Middle East Initiative یا GMEI)، که گاهی به عنوان "طرح مارشال برای خاورمیانه" توصیف میشود، ابتکاری است که ریشه در دهههای گذشته دارد و با احیای مدرن خود در سالهای ۲۰۲۳ تا ۲۰۲۵، به نمادی از تلاشهای غرب برای بازسازی منطقه تبدیل شده است.
این طرح که ظاهراً بر پایه اصلاحات دموکراتیک، اقتصادی و آموزشی بنا شده، انگیزههای عمیقتری را پنهان میکند که عبارتند از: ایجاد یک بازار یکپارچه برای سرمایهگذاری غربی، دسترسی به منابع انرژی و تضعیف رقبا مانند ایران. اما آیا این طرح واقعاً به نفع مردم منطقه است یا صرفاً ابزاری برای سلطه اقتصادی؟ در این مقاله، با نگاهی روشنگرانه، به بررسی اهداف، نقش بازیگران کلیدی و چالشهای آینده میپردازیم تا افکار عمومی را برای درک بهتر این پروژه بزرگ آگاه کنیم.
تاریخچه و اهداف ظاهری: از دوران بوش تا ترامپ، طرح «خاورمیانهی بزرگ» برای اولین بار در سال ۲۰۰۲ توسط دولت جورج بوش معرفی شد و در اجلاس G8 سال ۲۰۰۴ به عنوان برنامهای برای ترویج دموکراسی در خاورمیانه و شمال آفریقا مطرح گردید. این ابتکار، الهامگرفته از "طرح مارشال" است که پس از جنگ جهانی دوم – که اروپا را با ۱۳ میلیارد دلار کمک بازسازی کرد – هدف اعلامیاش ایجاد ثبات از طریق رشد اقتصادی، آموزش و اصلاحات سیاسی بود. اما بر خلاف اروپا، که بر بازسازی تمرکز داشت، GMEI بیشتر بر "دموکراسیسازی" تأکید میکرد، که منتقدان آن را پوششی برای مداخله غربی میدانند. در سالهای اخیر، با بازگشت دونالد ترامپ به قدرت، این طرح دوباره بر سر زبانها افتاد و با ابتکاراتی مانند توافقهای ابراهیم و برنامههای بازسازی غزه ادغام گشت.
ترامپ، در طرح ۲۰ مادهای خود (لو رفته در سپتامبر ۲۰۲۵)، غزه را به عنوان "ریویرای مالی" توصیف میکند (یک هاب اقتصادی با ارزش ۳۰۰ میلیارد دلار، که از طریق "توکنسازی" داراییها (تبدیل زمینها به واحدهای دیجیتال برای سرمایهگذاران خارجی) تأمین مالی میشود. این رویکرد، که توسط جارد کوشنر(داماد ترامپ) در دوران ترامپ اول پیشنهاد شد، نشاندهنده تمرکز بر "نظم منطقهای جدید" است: یک بلوک اقتصادی با محوریت رژیم اسرائیل، عربستان و امارات، که خاورمیانه را به بازار صادراتی انرژی و فناوری برای غرب تبدیل کند.
انگیزههای اقتصادی: فراتر از دموکراسی اگرچه طرح بر دموکراسی تأکید دارد، انگیزه اصلی آن اقتصادی است. بر اساس گزارشهای سال ۲۰۲۵، «خاورمیانه» با چالشهای عمیقی مانند نرخ بیکاری بالا (بیش از ۲۵ درصد در برخی کشورها)، تورم و بدهیهای دولتی روبرو است که این مشکلات توسط درگیریهای مسلحانه و سوءمدیریت تشدید شدهاند. ایدهی «خاورمیانهی بزرگ» به دنبال حل این مسائل از طریق سرمایهگذاریهای کلان است؛ برای مثال، صندوق اعتماد بزرگ (بازسازی غزه، شتابدهی اقتصادی و تحول) با ۷۰ تا ۱۰۰ میلیارد دلار تأمین مالی از کشورهای حاشیهی خلیج فارس، برای اجرای ۱۰ پروژه ساختمانی عظیم در غزه. این صندوق، بر اساس اسناد لو رفته، غزه را از «ارزش صفر» تحت کنترل حماس به یک «مرکز تجارت پررونق» با بازگشت سرمایه ۳۸۵ میلیارد دلاری در ۱۰ سال تبدیل میکند.
نقش آمریکا و رژیم اسرائیل در این معادله کلیدی است. آمریکا به عنوان تأمینکننده مالی (مانند ۱۰۰ میلیون دلار اضافی برای برنامه شرق میانه در سال ۲۰۰۳) و هماهنگکننده بینالمللی، منافع خود را در حفظ نفوذ بر منابع انرژی و مقابله با چین و روسیه پیگیری میکند. رژیم اسرائیل، به عنوان «ستون نظامی»، مسئولیت تأمین امنیت را بر عهده دارد: ایجاد مناطق حائل در لبنان و سوریه، و گسترش «اسرائیل بزرگ» از رود فرات تا رود نیل، طبق نقشههای افشاشده نتانیاهو در ژوئن ۲۰۲۵. این طرح، اشغال را به «بازسازی اقتصادی» تبدیل میکند و انتقادات بینالمللی را کاهش میدهد. توافقهای ابراهیم، که در سال ۲۰۲۵ به عربستان و ترکیه گسترش یافته، نمونهای از این ادغام است: ایجاد مناطق صنعتی مشترک برای تجارت، که طبق مقالهای در سایت ResearchGate، تحول ژئوپلیتیک منطقه را هدف قرار داده است.
اسناد محرمانه: پردهبرداری از پنهانکاریها و افشاگریهای اخیر (۲۰۲۴-۲۰۲۵) نشان میدهد که طرح فراتر از شعارهای عمومی است. سند صندوق اعتماد بزرگ (افشا شده در اوت ۲۰۲۵) غزه را به عنوان «سرپرستی چندجانبه» توصیف میکند: ابتدا تحت کنترل آمریکا و رژیم اسرائیل، سپس با مشارکت کشورهای عربی، برای نابودی حماس و «جابهجایی داوطلبانه» فلسطینیها با ارائه بستههای جبرانی. این سند بر کنترل دیجیتال (سیستمهای بدون استفاده از پول نقد) برای نظارت بر جمعیت تأکید دارد و پیشنهاد میکند غزه به یک مرکز مالی توکنشده تبدیل شود.
طرح ترامپ برای غزه، طبق پیشنویس افشاشده، شامل هیئت مدیرهای از میلیاردرهای خارجی برای مدیریت زندگی روزمره است، بدون اعطای استقلال به فلسطینیها. در پستهای اخیر در X (توییتر)، کاربران ایرانی و عربی این طرح را به عنوان "تجزیه منطقه و چپاول نفت و گاز" توصیف کردهاند، که ریشه در سال ۱۳۵۰ (۱۹۷۱) دارد و توسط کولین پاول در ۲۰۰۲ احیا شد. این افشاگریها، از منابعی مانند ویکیلیکس و اینترسپت، نشان میدهد GMEI بیشتر "استعمار دوباره" است تا بازسازی، با تمرکز بر "پاکسازی سرمایهداری" – یعنی بیثباتسازی برای کنترل اقتصادی چالشها و مشکلات آینده: از اقتصاد تا امنیت علیرغم وعدههای اقتصادی، چالشهای پیش رو عظیم است. گزارش Wilson Center در مارس ۲۰۲۵، «خاورمیانه» را با بحرانهای عمیق توصیف میکند: بیکاری جوانان، کمبود غذا و بدهیهای دولتی، که توسط درگیریها (مانند جنگ غزه و لبنان) تشدید شده است.
در ۲۰۲۵، شورای همکاری خلیج فارس بر اصلاحات مالی، مالیات و نوآوری AI (هوش مصنوعی) تمرکز دارد، اما تنشهای ژئوپلیتیک – مانند حملات یمنیها و سقوط دمشق – رشد را مختل میکند. در حوزه امنیتی، طرح با مقاومت گروهای مقاومت (حزبالله، یمن و حشدالشعبی) روبرو است.
نتیجهگیری: آگاهی عمومی، کلید تغییر طرح «خاورمیانهی بزرگ»، با انگیزههای اقتصادیاش، پتانسیل بازسازی منطقه را دارد، اما بدون شفافیت و مشارکت واقعی مردم، به ابزاری برای سلطه تبدیل میشود. افشاگریها نشان میدهد این طرح نه تنها اقتصادی، بلکه ژئوپلیتیک است: تضعیف ایران، گسترش رژیم صهیونیستی و ادغام بازارها. برای آیندهای روشن، نیاز به روشنگری عمومی داریم – بحث در رسانهها، شبکههای اجتماعی و مجامع بینالمللی. غرب آسیا شایسته صلح و رفاه واقعی است، نه نسخهای تحمیلی از غرب. بیایید با آگاهی، صدای خود را بلند کنیم و برای یک منطقه عادلانهتر تلاش کنیم.
|| داود گودرزی

















