جمعه 25 مهر 1404 , 12:30




فرماندهی که با خونش، لرزه بر دل دشمن انداخت
فاش نیوز - در سالگرد شهادت یحیی سنوار، فرماندهای که نامش با مقاومت گره خورده، رسانههای صهیونیستی تصویری منتشر کردند؛ تصویری از پیکر بیجان او، و چند فرمانده اسرائیلی که بالای سرش ایستاده بودند. تصویری بیپرده، بیفیلتر، بیحساب. اما این تصویر، بیشتر از آنکه قدرت را نشان دهد، ترس را فریاد میزد.
تا لحظه آخر، هیچکس نمیدانست این رزمندهای که در دل میدان میجنگد، همان سنوار است. او مثل همیشه، بیادعا، بیهیاهو، در کنار مردمش بود. و وقتی گلولهها کار خود را کردند، تازه فهمیدند که چه کسی را از دست دادهاند.
تصویری و فیلمی که لرزه بر دل خودشان انداخت
رژیم صهیونیستی با انتشار این عکس وفیلم، میخواست بگوید «ما پیروز شدیم». اما واقعیت چیز دیگری بود. این تصویر، سندی شد بر حضور سنوار در میدان، بر شجاعتش، بر وفاداریاش. و رسانههایی که تا دیروز میگفتند «سنوار فرار کرده»، حالا با چهرهای شرمزده، مجبور شدند حقیقت را بپذیرند.
آنها آنقدر ناشیانه خبر شهادت را منتشر کردند که نهتنها باعث افتخار نشد، بلکه عزت سنوار را بیشتر کرد و رسوایی را برای خودشان رقم زد.
اگر جرأت دارند، نام قاتلان را بگویند
اگر واقعاً به این عملیات افتخار میکنند، چرا نام سرباز یا افسر پهپادی که دستور حمله را داد، یا کسانی که در تانک بودند، را نمیگویند؟ چون خوب میدانند که مقاومت، فقط در سنگر نیست؛ در نانوایی، در کفاشی، در چهره یک منتقد، در دل یک تظاهرات. کمیته مجازات، بیصدا و بیرحم، در کمین است.
حتی خود آن سرباز، از لحظهای که فهمید باعث شهادت سنوار شده، با ترس زندگی میکند. ترسی که شاید تا آخر عمر، او را به فرمانبرداری و سکوت وادار کند.
سنوار؛ مردی که با خونش، راه را روشن کرد
یحیی سنوار، فقط یک فرمانده نبود. او صدای مظلومیت بود، تصویر ایستادگی، و نشانهای از اینکه مقاومت زنده است. شهادتش، نه پایان، که آغاز بود. آغاز لرزهای در دل دشمن، و نوری در دل آزادگان جهان.
امروز، سنوار در دلها زنده است. در نگاه کودکی که سنگی در دست دارد، در فریاد مادری که فرزندش را به میدان فرستاده، و در قلب هر انسانی که با ظلم میجنگد.
نام سنــــــــــــوار اسوهای تاریخی دردل جهانیان شد.
|| سیدرضا موسوی فاضل

















