شناسه خبر : 122044
پنجشنبه 08 آبان 1404 , 11:30
اشتراک گذاری در :

از قوش‌تپه تا هیرمند؛ رقابت، تهدید و نقش ایران در معادله‌ی آبی منطقه

ژئوپولیتیک آب در غرب آسیا

فاش نیوز - در جنوب آسیا، جایی که تمدن‌های کهن در دل رودخانه‌ها زاده شدند، اکنون همان رودها به میدان جدید رقابت و تهدید بدل شده‌اند.
از هیمالیا تا هامون، از کابل تا کراچی، سیاست و آب در هم تنیده‌اند.
کشورهای منطقه، در حالی با کمبود منابع، رشد جمعیت و تغییرات اقلیمی روبه‌رو هستند که آب به جای سرچشمه‌ی زندگی، به منبع منازعه تبدیل شده است.
در این میان، افغانستان که بر فراز کوهستان‌های بالادست قرار گرفته، به تدریج از«کشور مصرف‌کننده‌ی کمک» به «کشور تولیدکننده‌ی فشار آبی» تبدیل می‌شود؛
و این تحول، پاکستان، ایران و آسیای میانه را درگیر واکنش‌های زنجیره‌ای کرده است.

همکاری هند و طالبان؛ معادله‌ای پیچیده در شرق
گزارش‌های منطقه‌ای نشان می‌دهد که گروه طالبان با پشتیبانی مالی و فنی هند در تلاش است سدهایی بر رودخانه‌ی کنر و کابل بسازد.
این رودها پس از عبور از شرق افغانستان وارد خاک پاکستان می‌شوند و نقش حیاتی در تأمین آب زراعتی ایالت خیبرپختونخوا دارند.
پاکستان این اقدام را «تهدیدی علیه امنیت آبی» خود خوانده است.
اسلام‌آباد معتقد است که دهلی‌نو با استفاده از نفوذ غیررسمی در کابل، در پی کنترل جریان‌های فرامرزی آب است تا همزمان فشار استراتژیک بر پاکستان وارد کند و مشروعیت بین‌المللی طالبان را به‌طور ضمنی تقویت نماید.

رسانه‌های هند(از جمله India Today) نوشته‌اند که همکاری‌ها تنها به پروژه‌ی کنر محدود نیست و شامل سدهای نغلو، درونته، شاه‌توت، شاه‌وعروس، گمبیری و باغدره نیز می‌شود.
در ظاهر، این طرح‌ها عمرانی‌اند، اما در باطن، بازتاب رقابت دیرینه‌ی هند و پاکستان در قلمرو افغانستان‌اند.

پاکستان و واکنش دفاعی
پاکستان که خود پایین‌دست چند رودخانه‌ی مشترک با افغانستان است، بیم آن دارد که جریان طبیعی آب به سمت دره‌ی پشاور و جلگه‌های چارسده و نوشهره کاهش یابد.
به همین دلیل، مقامات اسلام‌آباد از تدوین یک طرح جامع دفاعی آبی سخن گفته‌اند که شامل تغییر مسیر رود چترال به سوی دره‌ی سوات است. این طرح، اگر اجرا شود، می‌تواند علاوه بر کاهش وابستگی به رود کابل، بیش از دو هزار مگاوات انرژی برق‌آبی تولید کند و زمین‌های قابل کشت را افزایش دهد.
پاکستان می‌گوید، چنین اقدامی در چارچوب حقوق بین‌الملل و دفاع از «منافع مشروع آبی» این کشور انجام خواهد شد؛ اما بسیاری از کارشناسان منطقه آن را نشانه‌ی ورود رسمی اسلام‌آباد به جنگ سرد آبی جنوب آسیا می‌دانند.

شمال افغانستان؛ پروژه‌ی قوش‌تپه و پیامدهایش در شمال افغانستان
پروژه‌ی عظیم کانال قوش‌تپه که با حمایت تکنیکی ازبکستان و احتمالا سرمایه‌گذاران غیرمستقیم چینی آغاز شده، قرار است بیش از ۲۸۰ کیلومتر از آب رود آمو را به دشت‌های جوزجان و بلخ منتقل کند.
در ظاهر، هدف پروژه توسعه‌ی زراعت است؛ اما در عمل، می‌تواند باعث کاهش جریان آمو به سوی ترکمنستان و ازبکستان گردد و تعادل آبی در آسیای میانه را برهم زند.
کشورهای پایین‌دست نگران‌اند که افغانستان بدون هماهنگی منطقه‌ای، تعهدات بین‌المللی در خصوص مدیریت آب‌های مشترک را نادیده بگیرد.

بدین ترتیب، در شمال نیز همان روندی شکل گرفته که در شرق میان طالبان و هند دیده می‌شود:
استفاده از آب به عنوان اهرم قدرت سیاسی و اقتصادی.

بحران مشروعیت و دیپلماسی آب طالبان
اداره‌ی طالبان فاقد مشروعیت بین‌المللی است و نمی‌تواند به‌طور رسمی طرف معاهدات جدید آبی شود. اما با استفاده از خلأ حقوقی موجود، در حال تثبیت نوعی «حاکمیت فنی» بر رودخانه‌هاست. این گروه با نشان دادن چهره‌ای سازنده در پروژه‌های عمرانی، در پی جذب حمایت کشورهایی است که به دنبال ثبات نسبی در افغانستان‌اند.
از سوی دیگر، هند و چین هر یک به دلایل خاص خود از تعامل اقتصادی با طالبان استقبال می‌کنند؛ هند برای مهار نفوذ پاکستان، و چین برای دسترسی به منابع معدنی و مسیر ترانزیتی آسیای مرکزی.

غرب افغانستان؛ هیرمند و جایگاه ایران
در حاشیه‌ی غربی این معادله، ایران قرار دارد؛ کشوری که بیش از یک قرن است با افغانستان بر سر حق‌آبه‌ی رود هیرمند چالش دارد.
بر اساس معاهده‌ی سال ۱۳۵۱ خورشیدی(۱۹۷۳م)، سهم ایران از آب هیرمند سالانه ۸۲۰ میلیون مترمکعب تعیین شد. اما به‌دلیل فقدان سازوکار اجرایی و ضعف فنی در اندازه‌گیری، این تعهد هرگز به‌طور کامل اجرا نشده است.

ساخت سدهای کجکی و کمال‌خان در ولایت هلمند سبب کاهش شدید جریان آب به دریاچه‌ی هامون شده و زندگی هزاران کشاورز سیستانی را تهدید کرده است. خشک شدن هامون نه تنها بحران زیست‌محیطی، بلکه تهدیدی امنیتی برای شرق ایران محسوب می‌شود.

ایران و چالش دوگانه؛ آب یا ثبات؟
ایران در برخورد با طالبان میان دو ضرورت قرار دارد:
۱. تأمین حق‌آبه و حفاظت از امنیت آبی سیستان و بلوچستان
۲. حفظ روابط سیاسی و اقتصادی برای جلوگیری از تشدید بحران مرزی

به همین دلیل، تهران راهبرد دیپلماسی آبی را برگزیده است - راهی میان تهدید و مصالحه. ایران با تشکیل هیأت‌های مشترک فنی، گفت‌وگوهای میدانی، و استقرار ایستگاه‌های سنجش در نقاط مرزی تلاش دارد اختلافات را از سطح سیاسی به سطح فنی منتقل کند.

هم‌زمان، ایران در مجامع بین‌المللی سعی دارد موضوع هیرمند را به‌عنوان مسئله‌ای زیست‌محیطی و انسانی مطرح سازد تا از قالب اختلاف دو‌جانبه بیرون آید.

پیوند بحران‌ها؛ از کابل تا هامون
اگر سیاست‌های آبی طالبان را از شمال تا جنوب ترسیم کنیم، درمی‌یابیم که افغانستان با موقعیت بالادستی خود در حال شکل دادن به یک شبکه‌ی فشار چند‌سویه است؛

محور رودخانه اصلی کشور پایین‌دست پیامد؛

شمال  -  آمو داریا  -  ازبکستان – ترکمنستان - کاهش سهم آب، تهدید زیست‌محیطی
شرق  -  کنر و کابل  -  پاکستان    کاهش جریان زراعتی، تهدید امنیت آبی
غرب  -  هیرمند و هریرود - ایران  خشکی هامون، مهاجرت، نارضایتی اجتماعی

بدین ترتیب، هرچند افغانستان از نظر اقتصادی ضعیف است، اما از نظر هیدروپولیتیکی(قدرت آبی) موقعیتی راهبردی دارد. این موقعیت، اگر با مدیریت ناپایدار و ایدئولوژیک طالبان همراه شود، می‌تواند منطقه را به سوی «منازعه‌ی آبی فراگیر» بکشاند.

ایران و امکان همکاری سه‌جانبه
واقعیت این است که ایران و پاکستان هر دو در پایین‌دست افغانستان قرار دارند و از سیاست‌های آبی این کشور آسیب می‌بینند.
از این رو، دو کشور می‌توانند با میانجی‌گری نهادهای منطقه‌ای مانند سازمان همکاری اسلامی (OIC) یا اکو (ECO)،
چارچوبی سه‌جانبه برای مدیریت منابع مشترک تدوین کنند.
این چارچوب می‌تواند شامل محورهای زیر باشد:

- تبادل داده‌های هیدرولوژیک میان سه کشور؛

- احداث سدهای مشترک در نقاط مرزی برای تنظیم جریان؛

- استفاده از منابع مالی بین‌المللی جهت بازسازی تالاب‌ها؛

تعریف رژیم حقوقی واحد برای آب‌های فرامرزی
ایران با تجربه‌ی دیپلماسی فنی و جایگاه باثبات‌تر خود، می‌تواند میانجی آبی جنوب آسیا شود؛ نقشی که هم به سود ثبات منطقه است و هم به نفع منافع ملی.

چالش بزرگ: نبود چارچوب حقوقی شفاف
مهم‌ترین خلأ در جنوب آسیا، فقدان یک چارچوب حقوقی الزام‌آور برای آب‌های مرزی است.
بر خلاف اروپا که کنوانسیون‌های چندجانبه مانند «پیمان دانوب» دارد، کشورهای این منطقه هنوز به اعتماد متقابل نرسیده‌اند.
در نتیجه، هر دولت جدید می‌تواند پروژه‌ای آغاز کند بدون آن‌که به حقوق پایین‌دست توجه کند.
این فقدان، زمینه‌ساز سوء‌ظن، رقابت تسلیحاتی و حتی درگیری‌های مرزی خواهد بود.
اگر آب به‌عنوان منبع مشترک تعریف نشود، به‌عنوان ابزار فشار سیاسی به‌کار گرفته خواهد شد.

جمع‌بندی؛ آب، سیاست و آینده‌ی جنوب آسیا
جنوب آسیا امروز در آستانه‌ی «جنگ سرد آبی» قرار دارد. پروژه‌های سدسازی طالبان با حمایت هند، واکنش دفاعی پاکستان، و نگرانی‌های ایران از خشکی هامون، همه نشان‌دهنده‌ی فقدان یک رویکرد منطقه‌ای و عدالت هیدرولوژیک‌اند. در این معادله، افغانستان بازیگر بالادست و دارای اهرم قدرت است؛ پاکستان درگیر نگرانی امنیتی و زراعتی؛ هند در پی نفوذ ژئوپولیتیکی؛ ایران متأثر از پیامدهای اقلیمی و زیست‌محیطی؛ و در میان این چهار ضلع، آب همان عنصر خاموشی است که می‌تواند یا صلح بسازد، یا بحران.

اگر دیپلماسی آب جایگزین دیپلماسی فشار نشود، منطقه از شرق تا غرب - از کنر تا هامون، از قوش‌تپه تا چترال، در معرض تهدیدی است که از گلوله‌ها خاموش‌تر اما ویران‌گرتر است.

نتیجه‌گیری نهایی
جنوب آسیا به مرحله‌ای رسیده که آب، جای نفت را به‌عنوان ابزار قدرت گرفته است.
ایران، به‌رغم موقعیت پایین‌دست خود، می‌تواند با اتکا بر تجربه و ثبات سیاسی، میان افغانستان، پاکستان و هند نقش میانجی‌گر و تنظیم‌گر بازی کند.

در نهایت، اگر آب در جنوب آسیا «سلاح» شده، ایران می‌تواند نشان دهد که آب، زبان صلح نیز هست.

||علیرضا رجائی

اینستاگرام
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
عکس روز
زنگ خاطره
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi