جمعه 07 بهمن 1401 , 15:20




جانباز هفتاد درصد نابینا و دو دست قطع به شهادت رسید
جانباز رسول جندقیان سرباز بود که بر اثر انفجار مین باقی مانده از جنگ تحمیلی در منطقه ایلام دو دست و بینایی و سلامت صورت ...
فاش نیوز - سرباز جانباز هفتاد درصد نابینا و دو دست قطع، رسول جندقیان به شهادت رسید.
جانباز رسول جندقیان سرباز بود که سال 1386 بر اثر انفجار مین باقی مانده از جنگ تحمیلی در منطقه ایلام شدیدا مجروح شد و دو دست، دو چشم و سلامت صورت خود را در راه حراست از میهن فدا کرد.
او که برای ابتدایی ترین کارهای شخصی روزمره اش به کمک نیاز داشت، تنها یار و همراهش، مادرش بود که چون پروانه گرد شمع وجود فرزندش می گشت!
رسول که بارها از او به عنوان سرباز نمونه و جانباز جوان تجلیل به عمل آمد، از شرمندگی دائمی که در برابر مادرش داشت رنج می کشید.
رسول دچار مشکلات شدید جسمی و روحی بود و از این که شرایط بد و دشواری داشت و تقریبا زندگی همه خانواده دچار اختلال شده بود رنج می برد.
جانباز رسول جندقیان سرانجام پس از سال ها تحمل وضعیت دشوار جسمی و روحی، روز سه شنبه چهارم بهمنماه به شهدا پیوست.
پیکر این جانباز شهید در قطعه 316 بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
مراسم یادبود این جانباز شهید نیز فردا شنبه از ساعت 15 الی 16/30 در مسجد خداداد، واقع در اتوبان شهید محلاتی، خیابان مخبر برگزار می شود.
چندروز پیش یکی از رفقای مشترکمون بنام محمد فخرایی نژاد رو به صورت اتفاقی تو فضای مجازی پیدا کردم و از جفتمون از حال رسول پرسیدیم. به محمد گفتم حقیقتا یکی دو سال پیش تو روزنامه جانبازی و بنام رسول جندقیان که عنوان سرباز نمونه کشور و داره و تو منطقه مرزی روی مین خنثی نشده رفته و جانباز شده رو دیدم خیلی استایلش شبیه رسول بود ولی از چهره اون و نشناختم. وقتی به صورت مادرش نگاه کردم مطمئن شدم که رسول، رسول خودمونه. الان که خبر شهادتش و خوندم اشک از چشمام سرازیر شد، بخدا قسم انقدر دلتنگ دیدارش بودم که حد نداشت. دوست داشتم یه روز دوباره ببینمش و خاطرات خوب روزهای تحصیلی دبستان و راهنمایی و کوچه و محله و قهر و آشتیامون و با هم مرور کنیم.... بخدا وقتی تصویرش و دیدم انگار که خودم روی مین رفتم. وقتی به چهره شکسته مادرش نگاه کردم انگار بار تمام سختی هایی که از دردهای رسول شونه هاش و خم کرده، کمر منو شکست.... وقتی فهمیدم که نیازمند بوده و من ازش بی خبر بودم و نتونستم براش کاری کنم، تمام دنیا رو سرم خراب شد.... رسول چرا رفتی خدمت، آخه رفتی از کی و از چی پاسداری کنی داداشم؟؟؟ بخدا هیچکس تو این مملکت قدردان نیکی و انسانیت نیست.... ای کاش من بجای تو بودم و از این ایام ناکام و از این غربت زادگاه و از این همنوعان نا آشنا خلاص می شدم. شاید شهادت من دستاورد بیشتری برای این دنیا داشت و آن دستاورد زندگی پر ثمر انسانی پاکدامن و شریف بنام رسول جندقیان بود. روحت شاد رفیق همیشه به یادتم



