26 تير 1404 / ۲۱ محرم ۱۴۴۷
شناسه خبر : 99444
یکشنبه 27 فروردين 1402 , 12:31
یکشنبه 27 فروردين 1402 , 12:31


مذاکره و دیگر هیچ...
محسن ناطق
خدای «رایان» با ماست
مسعود اکبری
سگها را گشودهاند چرا سنگها را بستهاید؟!
حسین شریعتمداری
پیامدهای خسارتبار مذاکره مجدد با آمریکا
ابراهیم کارخانهای
چرا جنگ شد؟
سپهر خلجی
سازماندهی اتباع، راهبرد همزیستی و توسعه
ابراهیم شعبانلو
درسی که هنوز نگرفتهایم(بخش دوم و پایانی)
رضا علامهزاده
تغییر پارادایم یا پارادایم تغییر
محمدکاظم انبارلویی
بیانیه است یا دیکته اسرائیل و آمریکا؟!
حسین شریعتمداری
صلابت شیرزنان زینبی در قاب تلویزیون
مریم عرفانیان

سپیدهای از شرق انتظار
بتول شایسته
پلهپله تا روشنایی حضور
سیدهزهرا صدر
یار خوب تمام ماجراست!
بتول شایسته
وقـت ملاقـات
ابوالقاسم محمدزاده
از کودکان در جنگ چهخبر؟
نادیا درخشانفرد

ستاره امروز: متولد جزیره مجنون
فاش نیوز - هجوم مطالب در ذهنم، وادارم میکند که در میان زمین و آسمان، دنبال ستاره ام بگردم.
اضطراب سراپایم را فرا میگیرد و قلم به لرزه میافتد. اگر چه سخن از ستاره است و آسمان شهر و کشورم ستاره باران، اما نمیدانم این اضطراب درونی ام برای چیست؟ هرچند تمام نشانههایی که در ذهنم نقش بسته به شهدا ختم میشوند و ستارههایی که نامشان نقش باورم میشوند تا از آن میان، یکی ستاره و پنجاه و ششم این دفتر باشد.
فتوای دلم را قبول میکنم و تقویم را ورق میزنم. درست به امروز که میرسم، روی اسم ولیالله زوم میکنم و نوری که چشمم را منور کرده است.
ستاره خودش دعوتم کرده است به نوشتن از او؛ و دلم نمیخواهد اغراقآمیز بنویسم. نمیخواهم کلمات را به بازی بگیرم و تنها مینویسم؛ «امروز متولد شد»:
اگر چه تو شهره در آسمان بودی
ولی به شهر خودت بینشان بودی
به قول شاعر شهرم حدیث تو میگویم
نشانه به قلب من امروز بیگمان بودی
در آسمان دلم چه خوش درخشیدی
اگر چه شهره ی شهر هفت آسمان بودی
تو را خدا شناخت و انتخابت کرد
یکی ستاره از آن هزار کهکشان بودی
به نام نامی یزدان، مام خواندت ولیالله
همیشه گاه خطر تو بین دشمنان بودی
چراغ راهی و زآن رو چراغچی ات خواندند
به زیر خنجر معشوق رقص کنان بودی
و چون کلام پیر که گفت؛ قلب تاریخی
شهیدی و مشهور بین انس و جان بودی
چه میشود دست جاماندهای زره گیری
تو که عزیز کردهی آن آستان بودی....
و سر انجام قلم میچرخد و با نام ولیالله، حس و حال شاعرانهای به من دست میدهد و ستاره سی و ششم دفتر من میشود؛ «ولیالله چراغچی»، ستارهای که 18 فروردین 1364در جزیره مجنون متولد شد و عملیات بدر زادگاهش بود. هرچند او در عالم دنیوی، مهر 1337 در مشهد چشم بهدنیا گشوده بود.
ولیالله در کودکی به مدرسه نقویه؛ و دوره متوسطه به دبیرستان دانش نیا رفته بود و تحصیل کرده رشته ریاضی دانشگاه بیرجند بود.
او پس از پیروزی انقلاب وارد ارتش 20 میلیونی گردید و با آغاز اولین خیانتهای ضد انقلاب به گنبد رفت و با شروع جنگ تحمیلی به دانشگاه جنگ پا گذاشت و مسئولیتهای زیادی چون: فرماندهی گردان، مسئولیت طرح و عملیات تیپ 21 امام رضا(ع)،. فرماندهی تیپ 21 امام رضا(ع)، مسئولیت طرح و عملیات منطقه 6 سپاه، مسئولیت طرح و عملیات لشکر 5 نصر خراسان رضوی و در حالی که قائممقام لشکر 5 نصر بود از دانشگاه جنگ فارغالتحصیل گردید. در حالی که میگفت؛
«دوست دارم ترکشی به سرم بخورد و دیگر آخ نگویم»، ستارهای شد در آسمان ایران اسلامی تا ما پس از او راه را گم نکنیم و با بهره مندی از نورش، در حوادثی که با آن روبهرو میشویم در خط ولایت و امامت طی طریق کنیم. و از خودم میپرسم؛ آیا هنوز در راه و در مسیر او هستم؟...
روحش شاد.
موضوع: شهید ولیالله چراغچی
** ابوالقاسم محمدزاده
منبع: کیهان


از خاکریز انقلاب تا ارتفاعات شاهـو
سید محمد مشکوهًْالممالک
اولین محرم آسایشگاه اصفهان
جانباز کاوسی
پیغامی محرمانه به آقاسیدعلی خامنهای جوان!
حمید سبزواری
خاطرهای از عزاداری ماه محرم جانبازان در آسایشگاه
رمضانعلی کاوسی
محمدمهدی ایرانمنش سرباز کوچک حاج قاسم
راوی خواهران شهید
دلی بزرگ و ارادهای استوار در راه وطن
سید محمد مشکوهًْالممالک

