سماجت حاج قاسم و فاتح خرمشهر

فاش نیوز - امروز جبهه دشمن کاملا مشهود است و باید در مقابلش ایستاد و در مسیر دفاع از انقلاب اسلامی از هیچ کوششی دریغ نورزید.

به دلیل ارادتی که به سایت فاش‌ نیوز دارم، در طول روز سری به این سایت وزین می‌زنیم و مطالبی که عزیزان ایثارگر بعضا در دفاع از ارزش های بدست آمده به واسطه خون هم‌رزمانشان و یا اهدای سلامتی و عضوی از بدن خودشان ارسال می‌کنند را می‌خوانیم.

اخیرا مطالب خوبی از برادر عزیزمان آقای شریعتمداری در ارتباط با جواد ظریف مطالعه کردم که لازم است در تکمیل این مراتب بگویم: باید به ماهیت اخلاقی ظریف و هم‌قطارانش نگرشی جدی داشت که چگونه نیروهایی هستند و در چه مسیری قدم بر می‌دارند.

قطعا یک خیانتکار، لازم نیست که انتحاری باشد و در یک عملیات هم هدفش و هم کار را تمام کند. بلکه ما در همین کشور و در چهارچوب همین نظام مقدس افرادی‌ داریم که به نظر حقیر آن انتحاری مردم‌کش خیلی با شرافت‌تر از آنها است.

 برای این سخنم هم دلایلی دارم. در هر حال یک فرد انتحاری پا در مسیری گذاشته که خود آن را انتخاب کرده است؛ اگر چه آن مسیر متضاد با اهداف است. اما ما نباید فقط اهداف خویش را بنگریم؛ بلکه باید تحلیل هم بکنیم. بالاخره انتحاری دشمن است و در ماموریتی که دارد تلاش می‌کند به ما و نظام ضربه بزند. این برای ما قابل تحمل نیست و با هر شخصیتی که بخواهد برخلاف ارزش‌های ما حرکت کند برخورد می‌کنیم.

اما آنجایی درد سنگین و سخت است و امان از انسان می‌برد که دوست ضربه می‌زند. کسی ضارب است که تحت نام وزیر یا وکیل یا عضوی از جامعه انقلابی صحنه را مغشوش می‌کند.

به خاطر دارم یک‌ روز بعد از عملیات بیت‌‌المقدس، حضرت امام رحمةالله علیه ماموریتی به سرداران جنگ دادند تا جهت سازماندهی حزب‌اللّٰهِ راهی کرانه باختری شوند؛ تا با اقدامات خود از کشته‌شدن کودکان، زنان و مظلومین بی‌گناه جلوگیری شود. این رزمندگان صاحب نام و فاتح عملیات‌های دفاع مقدس به این ماموریت رفتند.

ما در جایگاهی نیستیم که بخواهیم کسی یا کسانی را متهم کنیم؛ چرا که خوب می‌دانیم اتهام باید تفهیم شود. اما برای خودمان و جامعه هدفمان استدلال‌هایی داریم که گاهی ما را واقف به نوع خیانت می‌کند.

چند روزی این عزیران(سرداران جنگ) در لبنان بودند و پس از اتمام ماموریتشان به کشور بازگشتند. حال ابهام اینجاست که چرا همگی برنگشتند. این یک موضوع است و تفکیک‌ شدن این تیم مدافع انقلاب هم یک موضوع دیگر است. در نهایت هنوز مراجعین به مناطق عملیاتی خودمان نرسیده بودند که خبر آمد حاج‌ احمد و همراهانش توسط فالانژها دستگیر شدند! اما چه کسانی آن‌روزها دارای قدرت سیاسی و اجرایی در کشور بودند.

هاشمی رفسنجانی، محمدخاتمی و تیمی که هنوز هم وابستگی انسجامی به آنها دارد؛ مانند حسن روحانی و جواد ظریف و خیلی های دیگر که در رأس کار بودند.

نمی‌خواهیم وارد جزئیات بشویم و ذهن مخاطب عزیزمان را درگیر کنیم. تنها به این مطلب بسنده می‌کنیم که مطمئن هستیم که خدایی هست و خیلی زود به پرونده های متهمین ضربه زننده به انقلاب رسیدگی می کند.

حاج‌احمد دستگیر شد. در زندان ماند و سال‌ها بعد یک مبارز مصری خبر زنده بودن او را آورد. اما دولتمردان آن روز تمایلی به پیگیری وضعیت شخصیتی که در آزادسازی خرمشهر در سوم خرداد ۶۱ نقشی بی‌بدیل داشت نبودند.

اگر سماجت و شهامت آن‌ روز متوسلیان نبود، شاید هنوز خرمشهر آزاد نشده بود و استدلالم هم این است که بعد از عملیات لقب فاتح خرمشهر را به این سرباز امام  دادند.

چندین سال گذشت و طول این سال‌ها همیشه این تیم بر خلاف جهت و خواسته رهبری عمل می‌کرد؛ چرا که رهبری اهدافش، اهداف متوسلیان‌ها بود؛ اهدافش آزادی مظلومین جهان از چنگال دژخیمان بود.

در این مسیر سربازانی مانند شهید قاسم سلیمانی تربیت شده بودند که وقتی عوامل داعشی به نوامیس شیعیان تعرض می‌کردند، او و یارانش اشک‌ریزان در خاک سوریه و عراق روی رمل های سوزان با دشمن می جنگیدند.

اما وقتی صحبت از میدان پیش آمد، همگان دیدیم که جواد ظریف در مصاحبه‌ای دور از انتظارش که در اختیار عموم قرار گرفت، سردار ممتاز مدافع مظلومین را کوبید و همه تقصیرات چند دهه اشرافی‌گری خود و اربابانش را -که باعث رکود جامعه و معیشت مردم شده بود- به گردن دیگران انداخت.

همچنین بعد از آن نوار منتشر شده، جلوی دوربین‌ قرار گرفت و با صراحت تمام گفت، از سردار سلیمانی می‌خواهم که سریعا عذرخواهی کند و حتی ایشان را تهدید به شکایت کیفری کرد.

من نمی‌دانم ما تا کی می‌خواهیم متوجه اوضاع شویم؟ کی می‌خواهیم متوجه بشویم که چگونه می‌شود در طول حداقل سی پرواز حاج‌قاسم، همان پروازی باید لو برود و گرایش به دشمن داده شود که چند روز قبل از آن، این‌گونه تهاجمات به این سرباز وطن‌پرست شده باشد!

این مطالب به نظر می‌رسد که از حالت ابهام بیرون آمده و به واقعیات پیوسته است و امروز گرایش دشمن کاملا مشخص است.

مگر همین آقای ظریف که نان این انقلاب را می‌خورد و به عنوان وزیر این کشور در عرصه‌های جهانی مانور زبان خارجه می‌دهد، نباید همسو با ارزش های انقلاب باشد؟ پس کدامین دفعه این آقا را دیدیم که نه پای برهنه، نه با لباس خاکی بلکه روی فرش پهن شده برایش به فکه و کانال کمیل رفته باشد و ادای احترامی به مقام شهدایی کند که امروز امنیت خانواده‌اش مدیون خون آنهاست.

وقتی حضرت آقا می‌ فرماید: اسرائیل غده سرطانی است، وقتی امام راحل رحمة‌الله علیه فرمودند: اسرائیل جرثومه فساد است اما همین آقا، زیباکلام و امثال‌ آنها هنوز حاضر نیستند پایشان را روی پرچم اسرائیل و آمریکا بگذارند!

آیا این عین مصداق مغایرت با انقلاب اسلامی نیست؟ آیا برخلاف جهت حرکت امام و رهبری محسوب نمی‌شود و عین خیانت به خون شهدا نیست؟ تا به کی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهیم متوجه موضوع نشویم؟ هر چند در گذشته ضدیت برخی از دشمنان با انقلاب و اررزش ها مبهم بود، اما امروز این ضدیت، به واقعیت پیوسته است.

چگونه صدا و سیما و یا دیگر سازمان‌ها اجازه می‌دهند به شخصی مانند ظریف - که بارها از آمریکا به عنوان ابرقدرت نام برده - در حالی‌که امام راحل فرمودند: امریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند. همچنین رهبری بارها فرمودند، آمریکا در حال افول است و به عنوان ابرقدرتی محسوبش نمی‌کنیم.

با این‌‌همه مغایرت افکاری باید اینگونه همه ارزش‌های نظام و انقلاب را زیر سئوال ببرد.

امروز جبهه دشمن کاملا مشهود است و باید در مقابلش ایستاد و در مسیر دفاع از انقلاب از هیچ کوششی دریغ نورزید.

|| رضــــــــا امیریان فـــارسانی