24 تير 1404 / ۱۹ محرم ۱۴۴۷
شناسه خبر : 112900
یکشنبه 21 مرداد 1403 , 11:14
یکشنبه 21 مرداد 1403 , 11:14
چرا جنگ شد؟
سپهر خلجی
سازماندهی اتباع، راهبرد هم‌زیستی و توسعه
ابراهیم شعبانلو
درسی که هنوز نگرفته‌ایم(بخش دوم و پایانی)
رضا علامه‌زاده
تغییر پارادایم یا پارادایم تغییر
محمدکاظم انبارلویی
صلابت شیرزنان زینبی در قاب تلویزیون
مریم عرفانیان
بازخوانی جهان‌بینی تمدنی از کربلا تا امروز
فاطمه کاوند
از «صبر استراتژیک» تا «ابهام استراتژیک»
حسن رشوند
مکانیسم ماشه کاغذپاره است فریب نخورید!
حسین شریعتمداری
ناکارآمدیِ فتنه‌گری‌های داخلی، دلیل رویا‌روییِ مستقیم با ایران
امان‌الله دهقان فرد
سمت عاشقانه‌ترین سرنوشت
رضا امیریان فارسانی
پله‌پله تا روشنایی حضور
سیده‌زهرا صدر
یار خوب تمام ماجراست!
بتول شایسته
وقـت ملاقـات
ابوالقاسم محمدزاده
از کودکان در جنگ چه‌خبر؟
نادیا درخشان‌فرد
نامه‌ای از ایران به غزه
نیره قدیری
به رهبرم بگویید ابوالفضل شما را خیلی دوست داشت
قلمدار مهاجر
وقتی صدام برای خودش و رفیق فابریکش سفارش مشترک داد!
فاش نیوز - «ما می‌خواهیم در جبهه‌ها بجنگیم.» این ادعای افرادی است که وقتی وارد کردستان شدند، اولین کسی را که اعدام کردند مادر یک شهید بود!
«جمهوری اسلامی نمی‌ذاره ما با بعثی‌ها بجنگیم.»، «اونا بهمون اسلحه نمی‌دن.»، «از جبهه انداختنمون بیرون» و .... شاید فکر کنید این‌ها ادعاهای چند رزمنده باشد که به ناحق از جبهه بیرون انداخته شده‌اند؛ اما این‌ها ادعای اعضای سازمان مجاهدین خلق یا همان منافقین است که تلاش می‌کنند هر طور شده مهر «وطن‌فروش» را از پیشانی خود پاک کنند.
بگذارید از کسانی که می‌خواهیم ترورشان کنیم، دفاع کنیم!
ابتدای جنگ، یعنی سال ۱۳۵۹ مسعود رجوی در بیانیه‌ای گفت: «سازمان مجاهدین خلق ایران، چنانچه مقامات کشور مجاز کنند، در دفاع از مرزها و شهرها و هموطنانی که تحت تهاجم بعث واقع شده‌اند، شرکت کند.» این دلسوزی رجوی در حالی بود که ترورهای دهه ۶۰ توسط فرقه رجوی سال از اسفندماه سال بعد آغاز شد و تا آخر سال ۸۴۱ نفر توسط منافقین به شهادت رسیدند.اعضای دستگیر شده یا رها شده منافقین بارها اعتراف کردند که تنها دلیل ترور یک فرد برای آنان به عنوان مثال شلوار سبز رنگی شبیه لباس سپاه، اورکتی قهوه‌ای رنگ یا محاسنی بر صورت یک مرد و یا چادری بر سر یک زن بوده است!
به جبهه می‌آییم؛ فقط برای مسعود!
آن‌ها حتی توانستند به جبهه هم راه پیدا کنند، اما به خاطر رفتارهای عجیب و غریبشان بارها از جبهه اخراج می‌شدند. آن‌ها به جای جنگیدن، وقتشان را صرف عکس گرفتن از بخش‌ها و افراد مختلف و کسب اطلاعات فرماندهان، گفتوگو با رزمندگان برای جذبشان به سازمان منافقین یا درز اطلاعات محرمانه به بعثی‌ها می‌کردند. ثریا عبداللهی که با والدین بسیاری از اعضای سازمان منافقین در ارتباط است، می‌گوید: «وقتی با پدر و مادرها صحبت می‌کنم، می‌فهمم که بعضی از بچه‌های اونا از جبهه یا زندان‌های صدام جذب این سازمان شدند. اون‌ها وعده یک زندگی رویایی به بچه‌ها می‌دند و اونا رو با خودشون می‌برند.»
بعد از چند هفته از آغاز جنگ هم ارتش جمهوری اسلامی رفتار آن‌ها در جبهه را متناقص با اهداف جنگ دانست و تا جایی که توانست بند و بساطشان را جمع کرد. محمدعلی صمدی نویسنده و پژوهشگر حوزه دفاع مقدس، می‌گوید: «اعضای سازمان مجاهدین خلق جانور‌هایی هستند که وطن و انسانیت و هیچ چیز برایشان مهم نیست. تنها چیزی که برای آنان اصالت دارد، سازمان است؛ البته سازمان هم دیگر معنی ندارد و شخص مسعود رجوی مهم است.»
همین یک جمله درباره مسعود کافی است که مغزتان سوت بکشد
همین شد که رجوی خود را به موش مردگی زد و به خاطر اینکه به اعضای سازمانش سلاح نمی‌دهند و از اقداماتشان حمایت نمی‌کنند، شروع به غر غر و بهانه‌گیری کرد. در کتاب «از مجاهدین تا منافقین» به قلم مهدی حق‌بین، توضیح داده شده که یکی از دلایل دست و پا زدن رجوی برای حضور نیروهایش در جبهه «مردمی» جلوه دادن و «مظلوم‌نمایی» خود بود، اصلاً هم به روی خودش نمی‌آورد که چند هزار نفر از مردم بی‌گناه را ترور کرده!عجیب‌ترین بخش داستان رجوی‌ها در جنگ ایران و عراق این است که مردادماه سال ۶۰، در حالی که حتی یک سال از شروع جنگ نگذشته بود، مسعود، همراه بنی‌صدر رئیس جمهور فراری ایران که از هیچ کاری برای شکست رزمنده‌های ایرانی دریغ نکرد، سوار بر هواپیمای خلبان شاه مخلوع، سرهنگ بهزاد معزی، به کشور صدام فرار کرد و در پناه او قرار گرفت!
صدام: یکی برای خودم، یکی برای داداش مسعود!
بعد از چند سال هم که صدام قرارگاه اشرف را دودستی تقدیم مسعود و مریم کرد تا برای خودشان ارتش تربیت کنند و با خیال راحت ایرانی‌ها را تکه تکه کنند. ثریا عبداللهی یا همان «سرهنگ ثریا»ی فیلم لیلی عاج، که پسرش از سال‌ها پیش به منافقین پیوسته و از بسیاری از اخبار آن‌ها مطلع است، برای خبرنگار فارس می‌گوید: «چند نفر از رها شده‌های فرقه مجاهدین پیش من آمدند و گفتند: رجوی در پادگان اشرف در مقری پنهان شده که حدود ۳۰ یا ۴۰ متر زیر زمین پنهانه. صدام یه دونه از این مقرها برای خودش ساخته، یه دونه هم برای مسعود!»
مظلوم‌تر از او گیر نیاوردید؟
صمدی پژوهشگر تاریخ دفاع مقدس، از یک واقعیت متناقص دیگر با ادعاهای رجوی‌ها هم پرده بر می‌دارد: «وقتی منافقین برای کشتار و آتش زدن پیکرهای سربازان ارتش وارد بیمارستان اسلام‌آباد غرب شدند، اولین کسی را که اعدام کردند، مادر یک شهید بود. مادر شهیدی به جلوی آن‌ها می‌رود که چیزی بگوید، یک نفر او را معرفی می‌کند. آن‌ها هم او را می‌گیرند و به جرم مادر شهید بودن، اعدام می‌کنند.»
نظری بگذارید
اولین محرم آسایشگاه اصفهان
جانباز کاوسی
پیغامی محرمانه به آقاسید‌علی خامنه‌ای جوان!
حمید سبزواری
خاطره‌ای از عزاداری ماه محرم جانبازان در آسایشگاه
رمضانعلی کاوسی
محمدمهدی ایرانمنش سرباز کوچک حاج قاسم
راوی خواهران شهید
دلی بزرگ و اراده‌ای استوار در راه وطن
سید محمد مشکوهًْ‌الممالک
زندگی جاریست!
جعفری از اهواز
