ساختار سیاسیِ ملتِ عموسام!

فاش نیوز - واژه‌ی ساختار (Structure) در علوم اجتماعی هم ناظر بر نقش افراد و گروه ها ی اجتماعی در داد و ستد و بازار و هم ملت و دولت در نظام بین‌الملل است. بالندگی و شکوفایی ساختار سیاسی؛ بستگی به «فهم و رَویه ی کارگزاران(1)» دارد.
واژه‌ی ملت نیز در مناطق مختلف دنیا کاربرد یک نواختی را تداعی نمی‌کند. همان‌گونه که تکنولوژی و کاربرد آن در جاهای مختلف و بین مردم گوناگون، معنی و مفهوم خاص خود را دارد.(2)»
علی‌الخصوص در عصر دیجیتال هر دولتمرد مآل‌اندیش و عاقبت‌بین نیز به تجربه دریافته که چگونه باید با مسائل برخورد کند و میانه روی، تحول تدریجی و سازندگی آرام را مَشیِ خود قرار دهد.
هرگاه فهم و رویه‌ی کارگزاران در راستای پر کردن و شارژ مداوم حساب بانکی عاطفی! در آحاد مردم به‌کار گرفته شود به‌سان رفتاری پیامبرگونه «درجریانِ رقابتِ واقعیِ مغزها (3)»، نبرد مغزها را به «اتحاد مغزها (4)» تبدیل خواهد کرد.
دقیقا به دلیل همین کارویژه است که برخی سیاست‌شناسان کهنه‌کار «اختلاف نگرش در نظام بین‌‌المللی را در برخورد شخصیت‌ها با دو طرز اندیشه و عمل متفاوت در صحنه‌ی مناسبات جهانی خلاصه کرده‌اند؛
- یکی پیامبر انقلابی
- یکی دولت‌مرد سیاسی
پیامبر انقلابی، بر عکس دولت‌مرد سیاسی، به‌جای دست‌کاریِ حقیقت، خود به ایجاد آن کمر می‌بندد.
او معتقد به راه حل‌های کلی است؛ بیشتر به مقصود می‌اندیشد.
و برای رسیدن به هدف از هیچ مخاطره‌ای نمی‌هراسد.
او در واقع نمایانگر عصر بحران های عظیم، تعالی و توسعه است.»

قسمت دوم:
بنا بر ساختار سیاسی ملتِ عموسام:
«مشاغل رهبری در اختیار سه گروه قرار دارد:
1. رهبران سیاسی؛ افرادی که از نظر قدرت سیر نزولی دارند.
2. مدیران شرکت‌ها؛ کسانی که در دهه 1930 به مدیریت سیاسی راه یافتند.
3. رهبران نظامی؛ که با ورود آمریکا به جنگ جهانی دوم وارد عرصه‌ی قدرت شدند.(5)»
تمرکز قدرت در این سه غول بیابانی، «به‌همراه شبکه‌ی ارتباطی یک طرفه‌ی رسانه‌های جمعی، شهروندان عادی را خوشگذران، گاهی اوقات بدبخت، و نسبت به عدم کنترلشان بر زندگی خود، غافل می‌سازد.(6)»
هر چند ممکن است مردان جدید و دارنده ی قدرت به دلیل:
«سرگشتگی در کانون عمده ی تصمیم گیری و در بطن سازمان ملل، نان تازه ای از تنور داغ سیاست جهان بدست آورند و به پیگیری نان و کره خرسند باشند!»
اما از آنجا که «قدرت به‌صورت سلسله مراتبی میان سیاستمداران و اعضای شورای امنیت ملی و افسران ارتش و بانکداران سرمایه دار و مشاوران رئیس جمهور و ... توزیع شده، برای آنکه به‌طور واقعی اعمال قدرت کنند، نوعی یکپارچگی از لحاظ طرح منافع ملی، میان آنها ضروری است؛ حال آن که در جامعه‌ی آمریکا چنین وضعی مشاهده نمی‌شود.»
اما در هنگامه‌ی رقابت واقعی مغزها و رویکرد به آگاهی و حکمت و خرد! برای پیشگیری از تسلیمِ کاملِ فرهنگ به تکنولوژی و تحول دیجیتال و زوال اندیشه؛ از زبان سخنگوی وجدان ایرانیان باید گفت:

ساقی به نور باده برافروز جام ما
مطرب بگو که کار جهان شد به کام
و به‌قولی:
این گنبد بزرگ که در مسجدِ شَه است
سرپوش کوچکی است زِ قاب طعام ما

مآخذ:
(1) مشیرزاده؛ تحول در نظریه های روابط بین الملل
(2) کاظمی؛ روابط بین الملل در تئوری و عمل
(3) الهی؛ دیکتاتوری کارتل‌ها
(4) کیویستو؛ اندیشه های بنیادی در جامعه شناسی
(5) قوام؛ سیاست‌های مقایسه ای
(6) نش؛ جامعه شناسی سیاسی معاصر "جهانی شدن، سیاست، قدرت"

|| دکتر سیدمهدی حسینی