دوشنبه 24 اسفند 1394 , 13:51




مثنوی «عاشق ترین سردار »
بـِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ و الصِّـدیقیــن
قطعه مثنوی «عاشق ترین سردار » تقدیم به سردار فاتح خیبر شهید حاج محمد ابراهیم همت
دشت مجنون میدهد بوی ولا – بوی دشتِ غرقه خون کربلا
دشت مجنون بوی زهرا میدهد - بوی یاس مانده تنها میدهد
بوی گلهای شقایق میدهد - بوی خون مرد عاشق میدهد
عاشقان را کربلا خط میدهد - دشت مجنون بوی هِمَّت میدهد
دشت مجنون مقتل آلالههاست - مدفن گلگون هجدهسالههاست
دشت مجنون کربلای جبههاست – قتلگاه همت ان مرد خداست
دشت مجنون مقتل مردان مرد - با تو همت کربلا برپا بکرد
کربلای دشت مجنون اَلسَّلام - لالههای غرقه در خون اَلسَّلام
دشت مفقود الجسدها السلام - بی کفنها بی لحدها السلام
عاشقانه خفتهها بر مین سلام - آیههای سورۀِ یاسین سلام
دشت مجنون ای به خون آغشته عشق - مقتل هِمَّت؛ سلام ای دشت عشق
غرقه در خون پیکر یاران سلام - کربلا را ای علمداران سلام
فاتح خیبر به چشمانت سلام - بر غم و درد فراوانت سلام
غرقه در خون بر تن چاکت سلام – هِمَّتا؛ بر پیکر پاکت سلام
بر تن خونین یارانت سلام - بر شمیم بوی بارانت سلام
ای شهید دشت مجنون اَلسَّلام - کربلا را رفته در خون اَلسَّلام
ای به زهرا تشنهکام انتقام - اُسوۀِ عشق و شهادت اَلسَّلام
غرقه در خون گشته گیسوی تو را - دشت مجنون میدهد بویِ تو را
ای تمام آرزویت کربلا - سِرِّ خونینت شد آخر بَرمَلا
تا بگویی عاشقی را راستی - از هر آنچه غیر او برخاستی
کربلا رفتن به خون میخواستی؟! - غرقه در خون روی و مو آراستی؟!
ای شهید راه عشق فاطمه - شد نصیبت کربلا در خاتمه
ای به رنگ قلب زینب لاله کیش - رفتی و ما را نهادی وا به خویش
سینهات مأوای داغ و دردِ عشق - ترک ما کردی چرا شبگرد ِعشق
بازگرد ای ماه شبهای شکوه - ای نماد استقامت هم چو کوه
بازگرد ای کربلایی اهل عشق - کن علمداری حرم را در دمشق
آه همت ،سینهام خونِ تو است - این دل غمدیده مجنون تو است
دل تو را تنگ است ای سردار عشق - جای توخالیست اینجا در دمشق
زینب اینجا تشنۀِ یاری توست - منتظر بهر علمداری توست
لشکر ما را بیا سردار شو - ما مدافعها حرم را یار شو
آه همت، بیقرارت گشتهایم - در پیات از نیل خون بگذشتهایم
آه اگر بودی چه حالی داشتیم - خود چنین تنها نمیپنداشتیم
کاش میشد بازگردی مرد عشق - تا کنی سرداریِ ما در دمشق
ای علم بر دوش زهرا کیش ما - جای توخالی برادر پیش ما
گشته برپا کربلایی در دمشق - جای توخالیست ای سردار عشق
تا شوی بر مرقد زینب پناه - زینبیه جای توخالیست، آه
خوندلت، بر فاطمه لبریزِ عشق - ترک ما کردی چرا شبخیز عشق
رفتهای اما یقین دارم تو را - این نه آخر بر تو باشد ماجرا
دانمت آیی، ولی وقتی دِگَر - وین شب ظلمت چو خواهد شد سحر
گشته سرمست از می نابِ حضور - دانمت آیی به همپایی نور
در رکاب مهدیِ صاحب زمان - میشوی با لشکر زهرا روان
لشکر حق را علم گیری به دوش - در پی مهدی بیایی پرخروش
همت ای عاشقترین سردار نور - وعدۀِ ما با تو در صبح ظهور
ای به خونت کربلا را رهنما - پیش زهرا کن شفاعت بهر ما
تا که در دشت بلا پرپر شویم - کربلایی چون تو ما آخر شویم
به امید ظهور حضرت یار ....
سهشنبه 18 اسفندماه 1394 منصور نظری



