سه شنبه 27 آذر 1403 , 09:02




شناسایی، میمک، عاشورا؛ کلیدواژههای عروج جمال معتمدی
فاش نیوز - هیچکس باور نمیکرد که روز موعود و روز رفتن جمال معتمدی فرمانده ادوات لشکر پنج نصر باشد. جواد امینیان میگفت؛ باورم نمیشد که لحظه شهادتش فرا رسیده. به شناسایی منطقه میمک رفت.
از دوستت جواد، جواد امینیان شنیدم وقتی که برای خواستگاری رفته بودی، همان ابتدای کلام، به عروس و خانوادهاش گفته بودی؛ که شهید میشوی و در انتظار پاسخ بله خانواده نماندی و رفتی. رفتی که رفته باشی.
آخر! حجلهات جبهه بود و عروست شهادت. آخر همانند دامادی که شب عروسیاش لباس دامادی میپوشد، مرتب و شیک میکند، تو هم به ایلام رفته بودی و پس از استحمام، لباس سبز پاسداری اتوکشیدهات را پوشیده بودی. انگار خودت را برای شب عروسیات آماده کردهای. آن روز که به جلسه رفتی، همان لباس اتوشده تنت بود. معطر شده بودی و مرتب که مقدمه پروازت باشد و در جواب جواد که پرسیده بود؛ امروز مثل همیشه لباس نپوشیدی؟ به دیدار محسن رضایی میروی؟ گفته بودی؛ به مهمانی حضرت حق، باید شیک و تر و تمیز رفت.
هیچ کس باورش نمیشد و باور نمیکرد که روز موعود باشد و روز رفتنت. جواد امینیان میگفت؛ باورم نمیشد که لحظه شهادتش فرا رسیده. به شناسایی منطقه میمک رفت.
رفتی که رفته باشی و همین مرا دلتنگت میکند جمال. جمال چه دیدی و چه فهمیدی که چنین شتابان و مرتب و معطر رفتی؟ تنها میتوانم بگویم ؛ جمال یار دید و آسمانی شد..
|| ابوالقاسم محمدزاده



